این فضاها بدون توجه به فرهنگ ساکنان شهرها طراحی میشود و صرفا جنبه صوری و زیبایی ظاهری دارد.
در حالی که در معماری میادین ایرانی یکی از ویژگیهای خلاق این مرز و بوم برگرفته از هویت ساکنان شهرها بودهاست. از اینرو باید به اهمیت میدانها و میزان تاثیر فضایی آنها در شهرهای ایرانی با هویت ساکنان شهر بیشتر توجه شود و در ارتباط با طراحی آنها نیز در سابقه تاریخی شهرها یک نوع همبستگی و پیوند خاص ایجاد کرد.
یکی از ابتداییترین روشهای طبقه بندی فضاهای عمومی شهری تقسیم آن به 2 بخش اصلی فضاهای حرکت و فضاهای مکث است. در این روش فضاهای حرکت معبر و فضاهای مکث استقرار میدان نامیده میشود.
یکی از عوامل کیفی شهرهای ما ایجاد آرامش در آنهاست که طراحی فضاهای شهری میتواند پیام آور این موضوع باشد. البته توجه به این نکته ضروری است که آنچه در میدان شرقی ایرانی اهمیت داشته کاربرد اجتماعی- اقتصادی آن است که بهمراتب بیشتر از کاربرد دسترسی بوده است؛ اما امروزه بهعلت دوری و بیتوجهی به سبکهای ایرانی- اسلامی سبکهای اصیل ایرانی در طراحیها، به ویژه طراحی میدان شهری کمرنگ شده است.
از اینرو این سؤال همواره مطرح است که طراحی میدان شهری باید چگونه باشد؟یک میدان چه نقشی در شهر ایفا میکند؟آیا صرف زیبایی کافی است؟ آیا میدانها باید به اشکال زیبایی مزین شوند؟ نقش میدان از نظر هویتبخشی به شهرها چگونه است؟ میدانهای شهری در تامین آرامش روحی و روانی شهروندان چه نقشی ایفا میکنند؟
هویت میدانهای شهری
طراحی میدانها، موضوع پیچیدهای است که بیتوجهی به آن و توجه به قضایای صوری و ظاهری میتواند ما را از نظر شناخت نقش و اهمیت میدانها باز دارد.
میدانها باید به گونهای طراحی شوند که علاوه بر نشان دادن هویت شهر، کالبد وجودی سالیان دراز شهرها را نیز به نمایش بگذارند. از اینرو شهر خوب باید دارای ساختارهای مطلوب نیز باشد.
آلدورسی نیز مانند کریر با نگاه راسونالیست و کلاسیسیزم عقیده دارد کیفیت شهر به کیفیت کوچه و میدانها بستگی دارد و شهر مطلوب، اجتماع ساختمانهای مطلوب است نه میادین بیروح و بیهویت که زیبایی شهرها را به شکل صوری تضمین میکند.
البته این فقط در شهرهای جدید که سابقه طولانی ندارند، مفید است اما برای شهرهای با سابقه مانند زنجان، کنگاور، تبریز و... چندان خوب نیست.
بهعنوان مثال پیشینه شهر کنگاور منصوب به کیکاووس است اما مجسمههای بیروحی در میدانهای این شهر طراحی و ساخته شده که گویای شخصیت و هویت شهری نیست و صرفا شکلی بیروح به شهر میبخشد؛ یا میدان شیلات زنجان اصلا مختص شهرهایی مثل زنجان نیست در حالی که اگر تندیس سهروردی در آن مکان استفاده میشد، به شهر و به میدان مذکور هویت میبخشید.
در حالی که در شهرهای بندری اگر در میدانها ماکتهای کشتی و قایق نصب میشود، برگرفته از هویت و علت وجودی شهرهای بندری است و مطابقت کافی با فرهنگ ساکنان شهرها و پیشینه تاریخی شهر وجود دارد طراحی اینگونه میدانها در شهرهای دیگر شکل صرفا بیمعنایی را به شهر میدهد که هیچ رابطهای با ساکنان شهرها ندارد. هرچند قدرت اندیشه بشری اشکال زیبایی را طراحی میکند، اما اگر این طراحیها بیشتر با کالبد وجودی شهر تطابق داشته باشد مفید بهنظر میرسد.
نقش و جایگاه میدانها در شهرها
برای طراحی فضاهای عمومی میدانها باید به تاثیر آنها بر شهر توجه لازم و کافی شود. بهمنظور درک اهمیت طراحی نقش میدانها در شهرها میدانها را از جنبههای مختلف بررسی میکنیم تا جایگاه نقش میدانها در شهرهای ایرانی بیشتر نمایان شود.
از لحاظ آموزشی نقش میدانها ظاهرا زیاد نمایان نیست. اما اگر طراحی میدانها با فرهنگ ساکنان شهرها و پیشینه شهرها مغایرت نداشته باشد و یا در طراحی از جنبههای فرهنگی ساکنان شهرها استفاده شود میتوان آموزشهای زیادی را به افراد جامعه داد. از اینرو از منظر آموزشی نقش میدانها غیرقابل انکار است.
میزان تاثیرگذاری میدانی با تندیس یکی از بزرگان اهل علم و ادب مانند سهروردی و یک میدان با درخت نخل یا سنگهای تزئینی به یک اندازه نخواهد بود. بر این مبنا پرداختن به زیبایی ساختمان یک میدان کافی نیست بلکه باید جنبههای مختلف در طراحی یک میدان منظور نظر قرار گیرد.
بنابراین نقش میدانها از نظر آموزشی بارز و قابل توجه است.از لحاظ پیشینه فرهنگی و تاریخی و هویتبخشی به شهرها و مناطق بهعنوان مثال شهر کنگاور همانگونه که بیان شد بنای آن منصوب به کیکاووس است.
شهری که دارای پشتوانه تاریخی و فرهنگی طولانی است، اما میدانهای ایجاد شده در آن چیزی از هویت کالبدی شهر و آموزش و فراگیری تاریخچه شهر به نمایش نمیگذارد، یعنی فواصلی بین گذشته و امروز در شهر وجود دارد که شهر را از پشتوانه خود دور کرده و شکل بیروحی را به شهر بخشیده است.
در حالی که برای ایجاد یک شهر خوب توجه به سابقه تاریخی محل و ساکنان آن برحسب اقوام ساکن در آن لازم و ضروری است. این نکته برای شهرهای قدیمی با ایجاد نمادهای گذشته به آسانی امکانپذیر است. اما در شهرهای جدید میتوان از هویت منطقه و یا برحسب فرهنگ ساکنان و اقوام مختلف ساکن در هویت بخشی به شهرهای جدید استفاده کردهاست.
از نظر فضای سبز در طراحی میدانها یکی از مهمترین عوامل ایجاد فضای سبز علاوهبر زیبایی میتواند نمایشگر گلها و گیاهان بومی محل باشد که در خود طرح میدان، طراحی میشوند تا شکل شایستهای به میدانها بدهند.
میدان بهعنوان آرامش بخش شهروندان
علاوه بر موارد فوق ساختار و طراحی میدانها یک حس آرامشی را برای بیننده به ارمغان میآورد که از عوامل گوناگون میتوان در این زمینه بهره جست. بهعنوان نمونه آب و نور در طراحی معماری ایران از گذشته بسیار دور جایگاه خاصی را بهخود اختصاص داده است که در ایجاد یک آرامش روحی و روانی در میادین شهری میتوان از آن بهره برد.
میدانها بهعنوان نماد قدرت
از گذشته مرسوم بوده است که در کشورها بناهایی را ایجاد میکردند که علاوه بر خواست ساکنان تداعی کننده قدرت پادشاهان و حاکمان بهعنوان یادگاری به یادماندنی نیز باشد.
بسیاری از بناها مثل میدان آزادی یا میدان نقش جهان و... در ایران و برج ایفل در فرانسه هستند که علاوه بر خواست حاکمان نشان از قدرت و عظمت یک کشور دارد.
نتیجهگیری
هر میدان یک فضای موقتی و دنیوی و یک پدیده کالبدی و اجتماعی است. به عقیده آلدروسی با وجود مسائل مختلف در طراحی میدانها یک میدان باید در خور هویت یک شهر ساخته شود و یک شهر خوب باید از ساختارهای خوبی نیز برخوردار باشد.
از اینرو در ایجاد میدانها باید از هنر معماری به نحو خوب بهره گرفت و با ادغام گذشته و امروز طرحی نو در خور یک شهر ارائه کرد که هویت خاص شهر را به نمایش گذارد که هم نشانگر ساختار خوب و با کیفیت برای شهر و هم نمایشگر علت وجودی یک شهر باشد اما متأسفانه امروزه در طراحی میدانها به موارد اساسی توجه نمیشود.
البته توجه ظاهری فقط به زیبایی یک طرح بدترین شکل طراحی است که امروزه در کشورها متداول است و از نظر فرهنگ معماری و طراحی باعث شکاف فرهنگ معماری و طراحی گذشته با امروز میشود و بیهویتی شهرهای ما را به ارمغان میآورد.