به باور خیلی‌ها، مکانیکی و تعمیرکاری شغل سختی است که آن را مردانه می‌دانند؛ حتی خیلی‌ها هم تصوری نسبت به مکانیک بودن یک زن ندارند حال با این تصور، امروز سراغ بانویی رفته‌ایم که مکانیک هواپیماست!

خانم مرتضوی

به گزارش همشهری‌آنلاین به نقل از فارس، با صدای آنونس مهماندار هواپیما، همه مسافرها کمربندشان را بسته و به طرف مهماندارها نگاه می‌کنند؛ مسافر کنار دستی‌ام که زن میانسالی است، مدام زیر لب ذکر می‌گوید و از من می‌پرسد دخترم سقوط که نخواهیم کرد؟ ترس از پرواز در او به حدی بود که مهماندار آن پرواز دست او را فشرده و اطمینان خاطر می‌دهد که روی هواپیما چک‌های لازم انجام گرفته و حتی مهندس هواپیما یک خانم بسیار حساس و کاربلدی است و اگر مطمئن نبود، هیچ وقت تائید پرواز را امضا نمی‌کرد.  

در سال‌های اخیر، بانوان زیادی وارد عرصه خلبانی شده و حتی دو نفر از آنها به درجه خلبانی تمام رسیده‌اند که همیشه مورد تحسین و سوژه مدنظر رسانه‌ها هم بودند ولی اینکه یک خانم، پرواز را تائید کرده و اجازه پرواز دهد، موضوعی بود که نتوانستم از کنارش بی‌تفاوت رد شوم.  

با اطلاعاتی که از مهماندار هواپیما گرفتم، خانم مهندس را که ساکن مشهد است، پیدا کرده و گفت‌وگویی با او انجام دادم.  

او متولد ۶۲/۹/۹، دارای مدرک کارشناسی تعمیر و نگهداری هواپیما در ایران است که از هشت سال پیش به‌عنوان مکانیک هواپیماهای ایرلاین تابان و مدیر آموزش قسمت فنی و مهندسی این ایرلاین فعالیت می‌کند. خودش که می‌گوید، برای گرفتن عنوان شغلی «مکانیک هواپیما»، هفت خان رستم را پشت سر گذاشته است.  

روایت زندگی دختر مکانیک ایرباس

از بچگی عاشق رشته‌ام بودم، ولی هیچ اطلاعی نداشتم که چنین رشته‌ای در دانشگاه هم هست و به‌طور اتفاقی وقتی دفترچه کنکور را پُر می‌کردم با این رشته آشنا شدم. کلی از ذوق بالا و پایین پریدم و به خاطر همین با عشق و علاقه در رشته تعمیر و نگهداری هواپیما فارغ‌التحصیل شدم. این صحبت‌ها را نرجس مرتضوی می‌گوید.  

او ادامه می‌دهد: وقتی بچه بودم، همیشه به آسمان نگاه و غرق هواپیماهای در حال تردد از آسمان بودم. همیشه خودم را جای خلبان آن هواپیماها تصور می‌کردم، ولی بزرگتر که شدم احساس کردم که من یک دختر فنی هستم و دوست دارم از هواپیما سر در بیاورم و الان رشته تحصیلی‌ام، دقیقاً همان چیزی بود که می‌خواستم.  

۴ سال تمام دنبال کار بودم

خانم مرتضوی از دیدگاه‌هایی که نسبت به رشته‌اش برای یک خانم وجود دارد هم تعریف می‌کند: وقتی وارد این رشته شدم، خیلی‌ها به من گفتند که این یک رشته مردانه هست و امکان دارد بعداً با مشکل روبه‌ رو شوم و آنگونه هم شد، ولی من توجهی نکرده و به کارم ادامه دادم، زیرا به خود و توان و تخصص‌ام اطمینان داشتم، البته پروسه سخت و طولانی را طی کردم به‌طوریکه برای پیدا کردن کار مناسب و متناسب با رشته‌ام چهار سال مداوم پیگیر بودم.  

آقای عبدالله‌پور بین هزاران "نه" "آری" گفت

او ادامه می‌دهد: در چهار سالی که دنبال کار می‌گشتم، هر جا مراجعه می‌کردم، همه تعریف و تمجید می‌کردند که یک خانم چنین مدارکی دارد ولی بارها جنسیت‌ را به رخم می‌کشیدند و می‌گفتند که ما به آقا نیاز داریم و فکر نمی‌کنیم تو بتوانی از عهده این کار بر بیایی! ولی با این حال، من هنوز هم امید داشتم تا اینکه به‌طور اتفاقی با ایرلاین تابان آشنا شدم؛ مدارکم را بردم، آقای عبدالله‌پور، رئیس هیات مدیره و مدیرعامل این خط هوایی تنها فردی بود که نگاه جنسیتی نداشت. او به همان اندازه که به آقایان بها می‌دهد، چندین برابر به خانم‌ها ارزش قائل است و آن روز به من گفت که برای من مرد یا زن بودن مهم نیست و فقط کار خود را به خوبی انجام بده؛ من هم همه تلاشم را کردم تا بهترین باشم.  

 آن‌طور که خانم مرتضوی می‌گوید، وقتی آقای عبدالله‌پور به او اعتماد کرد و اجازه فعالیت در این خط هوایی را داد، او هم تلاش کرد تا مدرک MD را بگیرد و سپس CAT C برای تایپ MD را کسب کرد و بعد هم مدرک خود از تایپ ایرباس را اخذ کرده است.  

خانم نرجس مرتضوی در حال حاضر اولین و تنها بانوی دارنده گواهینامه CAT C تعمیرات بر روی هواپیمای MD سری ۸۰ است. اختیارنامه CAT C به شخصی اعطا می‌شود که به عنوان بالاترین شخص در تعمیرات سنگین این هواپیما اجازه صدور "گواهی ترخیص هواپیما از سنگین‌ترین چک‌های هواپیما" یا اصطلاحا اجازه صدور CRS پس از اتمام چک‌های سنگین را دارد و این در حالی است که تعداد افرادی که در ایران این اختیار به آنها اعطا شده به اندازه تعداد انگشتان دو دست هم نمی‌رسد.  

نرجس علاقه‌ای به مهاجرت ندارد و معتقد است که ‌هیچ محدودیتی برای پیشرفت او در کار وجود ندارد و می‌تواند به همه اهداف و خواسته‌های خود در ایران برسد.  

خانم‌مرتضوی می‌گوید: ‌ای کاش ایرلاین‌های دیگر هم فرصت به جوانان و بانوان بدهند، مدیرعامل ما این فرصت را برای همه ما ایجاد کرد تا کسی به فکر مهاجرت هم نباشد و توان و نیروی خود را برای کشور خودمان بگذاریم در حالیکه من افراد زیادی را می‌شناسم که چنین شرایطی برایشان فراهم نیست و به یک نیروی متخصص بلااستفاده و کشف نشده تبدیل شده‌اند.  

خانم مهندس از ساعات کاری‌اش هم برایمان می‌گوید: من از ساعت ۸ صبح تا ۱۷ بعداز ظهر سر کار هستم و این روال به صورت دو روز کار و یک روز استراحت در حال گردش است، ولی در مواقعی که پیک کاری‌امان هست، در روزهای استراحت هم سر کار می‌رویم.  

دختر مکانیک هواپیما: هنگام تعمیر هواپیماها با آنها حرف می‌زنم

او در خصوص تعداد هواپیماهایی که تا به امروز تعمیر کرده، توضیح می‌دهد: هواپیماهایی بی‌شماری را در این هشت سال تعمیر کردم ولی ایرلاین ما پنج هواپیمای MD و یک ایرباس دارد که برای چک‌های مختلف و تعمیر زیر دست من رفته‌اند.  

خانم مرتضوی ادامه می‌دهد: هنگام تعمیر هواپیماها با آنها حرف می‌زنم و از آنها می‌خواهم که خراب نشوند و مراقب مسافرها هم باشند ولی تاکید مراقبت از مسافرها را ابتدا به خودم می‌کنم، البته به قدری در کارم حساس هستم که یقین دارم وقتی یک پرواز را امضا می‌کنم، آن پرواز، مسافرهایش را به سلامت به مقصد خواهد رساند.  

او بر سه شاخص تلاش، حس مسئولانه و بار اطمینان در کارش تاکید کرده و می‌گوید: بارها از سوی هواپیمایی کشور به خاطر کارم تشویق شده‌ام و این حس و انگیزه وافری به من می‌دهد تا بهتر از قبل باشم.  

من تنها خانم فنی و مکانیک هواپیما در ایران هستم

از او در مورد دیگر همکاران خانم خود در ایرلاین‌های متفاوت کشور می‌پرسم که می‌گوید: تا جایی که اطلاع دارم، به غیر از من هیچ خانم فنی و مکانیک هواپیما در کشور وجود ندارد ولی خلبان خانم و همکار در دفاتر داریم.  

خانم مرتضوی به روزهای نخست کاری و تدریس در هنرستان هم اشاره می‌کند: آن روزها با دست‌های سیاه و روغنی و با عجله از سر کار برای تدریس می‌رفتم و همه به من می‌گفتند که با دست‌های سیاه چطور می‌توانی چیزی بخوری؟ ولی من همیشه لبخند می‌زدم زیرا این دست‌های سیاه به خاطر کاری بود که من عاشقانه آن را انجام می‌دادم و برای لحظه به لحظه‌اش زحمت کشیده بودم.  

من یک دختر فنی هستم

این بانوی مکانیک هواپیما می‌گوید: شاید اوایل کار استرس‌هایی داشتم ولی الان به‌قدری در کارم خبره هستم که نگرانی ندارم، هیچ‌وقت روزهای اول را فراموش نمی‌کنم؛ روزهایی که یک قطعه هواپیما را با کلی ذوق و شوق تعمیر می‌کردم و از این کار، لذت می‌بردم.  

او ادامه می‌دهد: مشوق اصلی‌ام در ابتدا، عشق و علاقه و پشتکارم بود ولی بعد از ورود به دانشگاه، مادرم نقش محرکی برایم داشت و همیشه به من امید می‌داد که تو می‌توانی، ولی از حق نگذریم در کارم نیز آقای عبدالله‌پور بسیار مشوق من بودند به‌طوریکه وقتی مدرک MD را گرفتم، آقای عبدالله‌پور به من گفت که به تو افتخار می‌کنم و من هیچ وقت آن جمله را فراموش نخواهم کرد.  

به باور خانم مرتضوی، همه آدم‌ها می‌توانند به آن چیزی که می‌خواهند برسند. او می‌گوید: این بستگی به میزان خواستن ما دارد، چراکه این خواستن‌ها در فرد و بسته به شرایط متفاوت است؛ یادم هست وقتی چهار سال دنبال کار می‌گشتم از همه جا نه شنیدم، ولی کوتاه نیامدم زیرا هدف داشتم و برای آن باید تلاش می‌کردم، در نهایت به هدفم رسیدم و الان که اینجا هستم هم کلی مشکلات را سپری کردم زیرا در آن زمان هیچ خانم مجردی نمی‌توانست وارد آشیانه شود و یا شیفت شب بماند ولی با تلاش، نامه‌نگاری و صحبت، همه این مشکلات حل شد.  

از عشق به آسمان و تماشای هواپیما تا تعمیرکار خبره ایرباس وام دی

نرجس می‌گوید: من از اول شاگرد درس‌خوان و زرنگی بودم و حتی در دانشگاه هم نمرات خوبی می‌گرفتم زیرا رشته‌ای را می‌خواندم که همیشه آرزویش را داشتم و به خاطر همین در همه امتحانات تایپ هواپیما اولین بار قبول می‌شدم.  

حجاب عامل پیشرفت من بود

از او در رابطه با سختی‌های کاری‌اش می‌پرسم که می‌گوید: با توجه به اینکه محیط کاری من یک محیط کاری مردانه هست، از این‌رو نباید اجازه می‌دادم تا حواشی دامن‌گیرم شود، به خاطر همین پوشش مناسب، رعایت حجاب خیلی به من کمک کرد؛ حتی همکارانم نیز من را عین خودشان می‌دیدند و اصلا در ذهنشان نیست که من خانم هستم و آنها آقا. در هر حال حجاب و رعایت آن، نه تنها برای من دردسری نبود بلکه باعث رشد و پیشرفت من هم شده است.  

آرزوهای ایرباسی

اولین بانوی مکانیک هواپیما در ایران ادامه می‌دهد: من دختری با افکار در حال پیشرفت و ترقی هستم، همیشه کاری که می‌خواهم و دوست دارم را انجام می‌دهم به‌طوریکه الان به فکر شرکت در کنکور پزشکی هستم و امیدوارم سال آینده از آن قبول بشوم همچنین مدارک تمام تایپ‌های مختلف را اخذ کنم، از این‌رو من در ۱۰ سال آینده سعی می‌کنم علاوه بر مدرک پزشکی، همه مدارک تایپ‌ها را نیز اخذ و به زبان‌های روسی، ترکی استانبولی، عربی و انگلیسی صحبت کنم، البته الان انگلیسی و عربی را بلد هستم.  

او به خاطرات و تلخ و شیرین در کارش اشاره می‌کند: خاطره تلخی از کارم ندارم ولی پُر از خاطرات شیرین هستم، یکی از آنها روزی است که آقای اسماعیلی از هواپیمایی کشوری آمد تا مدرک CAT C را بدهد و آنجا به من گفت که تو تنها کسی هستی که لایق این مدرکی.  

او می‌گوید: هواپیما از نظر من عشق است و کار با هواپیما هم، کار یک عاشق است و با لذت این کار را انجام می‌دهم، خوشبختانه خط هوایی ایران با آن نظارت و امتحاناتی که الزامی شده، خیلی امن است و شاید تحریم در تامین قطعات مشکلاتی ایجاد کند ولی در مجموع مشکل خاصی وجود ندارد.  

نرجس می‌افزاید: «در پروازهای خارجی باید حتما یک مکانیک هم باشد و ایرلاین ما هم به نجف، بحرین، نجف، بغداد و لاهور پرواز دارد که من هم در آن پروازها معمولاً حضور دارم.  

اگر برگه تائید پرواز را امضا کردم پس نگران نباش

خانم مرتضوی تعریف می‌کند: از پرواز و ارتفاع هیچ ترسی ندارم و حتی یکبار در یکی از پروازها خانمی کنارم نشسته و اضطراب شدید به پرواز داشت، به او گفتم که نگران نباش و به امید خدا این پرواز به سلامت به مقصد خواهد رسید و اگر من تائید پرواز را امضا کردم، پس اصلا نباید نگران باشی.  

گزارش از کتایون حمیدی

کد خبر 487742

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha