روزنامه های منتسب به جناح دوم خرداد، امروز سخنان کروبی دبیر کل حزب اعتماد ملی را پوشش دادهاند. مقالات برخی از روزنامهها نیز به موضوع انتخابات مربوط است .
اصولگرایان، فقط یک جبهه
روزنامه رسالت در سرمقاله امروز خود – همانگونه که پیش از این نیز 3-2 بار دیگر اشاره کرده بود – اصرار دارد اصولگرایی را در قالب تشکل موسوم به «جبهه متحد اصولگرایی» خلاصه کند. این روزنامه مینویسد: اقتدار و موفقیت مجلس هشتم مسبوق به همگرایی نهایی اصولگرایان است.
با به کارگیری الگوی جبهه متحد میتوان مطمئن بود که ماشین مجلس هشتم کمتر در دستانداز مشکلات و معضلات سیاسی بیفتد. با همین الگو میتوان بیش از گذشته به مردم پاسخگو بود. برنامههای اعلامی جبهه متحد مشخص است و نتایج کار و تلاش نمایندگان مجلس هشتم نیز در پایان یک دوره 4 ساله معلوم خواهد شد.
برنامههای جبهه متحد سنگ محک مناسبی برای برآورد میزان موفقیت مجلس است. قطار اصولگرایی بر ریل یگانه جبهه متحد به مقصد مشخص میرسد و رأیدهندگان که در کابینهای این قطار سوارند میدانند که به کجا میروند.
سایر گرایشات اصولگرا نیز محترم هستند اما باید هویت و شناسنامهای برای خود دست و پا کنند تا هم خود و هم مردم بدانند که در فضای سیاسی کشور چه محلی از اعراب دارند. امروز کشور شاهد بحران هویت سیاسی در بین برخی از جریانات است که باید برای تنویر اذهان عمومی هرچه زودتر این موضوع برطرف شود.
تحلیل ترکیب مجلس هشتم
روزنامه کارگزاران با اشاره به فهرست منتخبان مرحله اول انتخابات مجلس هشتم در سرمقاله خود آورده است:شمارش آرای دور نخست انتخابات به رغم همه اما و اگرهای آن نشان داد بیش از 150 کرسی مجلس هشتم را کسانی اشغال خواهند کرد که در مجلس اصولگرای هفتم نبودهاند. این تغییر ناشی از شکافی است که میان طیفهای معتدل و افراطی اصولگرایان رخ داده است.
این شکاف آنچنان جدی است که حالا اصولگرایان واقعگرا نیز مانند اصلاحطلبان با غضب رقیبان روبهرو شده و به ترتیب از دور رقابتها عقب ماندهاند. با این حال ترکیب کاندیداهای راه یافته به مجلس هشتم در دور نخست رأیگیری و کاندیداهای دور دوم چشماندازی از تغییر اساسی را در مجلس هشتم به نمایش میگذارد.
این تصویر بی گمان مطلوب هواداران گرایشهای یکجانبهگرا نخواهد بود. به ویژه که خاطره ذوقزدگی مربوط به ترکیب یکدست مجلس هفتم در ماههای نخست آن هنوز در اذهان باقی است.
ولی همین احساس به زودی دچار سرخوردگی شد چرا که اندیشه یکجانبهگرا هرگز قادر نبود حافظ یکدستی اردوگاه محافظهکاران، آن هم نه تنها در مجلس بلکه کابینه شود. تکرار این تجربه در آینده دور از ذهن نیست.
در این حال شمار نمایندگان منتخب در دور نخست انتخابات ترکیبی قابل توجه از نمایندگان اصلاحطلبان و مستقل را پیشروی ناظران قرار میدهد تا با پیشبینی موفقیت کاندیداهای باقیمانده و ائتلاف احتمالی آنان با اصولگرایان واقعگرا قطب قدرتمندی را در مجلس هشتم ایجاد کنند.
سهم اصولگرایان، 105 از 204 کرسی
روزنامه اعتماد در سلسله مطالب نسبتاً تکراری خود که تلاش دارد پیروزی اصولگرایان را در انتخابات مجلس هشتم کمرنگ جلوه دهد در گزارشی نوشته است: با مقایسه لیست منتخبان مجلس هشتم، نامزدهای گروههای مختلف سیاسی ملاحظه میشود که از 204 کرسی، جبهه متحد اصولگرایان تنها 85 نفر را روانه مجلس کرده است.ائتلاف فراگیر اصولگرایان نیز 20 نامزد را به پارلمان فرستادهاند. در این میان بقیه کرسیها از آن اصلاحطلبان و نامزدهای مستقل است.
به این ترتیب به خوبی روشن است که اصولگرایان عضو جبهه متحد اصولگرایان علاوه بر اینکه از جنبه تعداد، نمایندگان اختصاصی پرشماری ندارند و در همین 85 نفر نیز برخی کاندیداهایشان با ائتلاف فراگیر مشترک است، بلکه به لحاظ موقعیت و جایگاه نیز وضعیت چندان مستحکمی ندارند. چون تکثر جریانهای راه یافته به ساختمان بهارستان بسیار متنوعتر از مجلس هفتم است.
این موضوع وقتی بیشتر خودنمایی میکند که در نظر بگیریم به دلیل نزدیک بودن انتخابات ریاستجمهوری دهم، مجلس هشتم به نوعی سکوی پرش ریاستجمهوری است. بعید به نظر میرسد که گروههای مختلف اصولگرا و سایرین بپذیرند که «محبوبیت» عمومی را به «مقبولیت» تصمیمگیریهای دولتمردان نهم و نزدیکان آنها در پارلمان ترجیح دهند. بنابراین چندان دور از ذهن نیست که مجلسیان هشتم صراحت بیشتری در انتقاد از رفتارهای غیرکارشناسی رقبای انتخاباتی – همفکر و غیرهمفکر – در ریاستجمهوری آینده داشته باشند.
مشارکت فعال در انتخابات
روزنامه اعتماد ملی در سرمقاله امروز خود با اشاره به مصاحبه مطبوعاتی دیروز مهدی کروبی نوشته است: مصاحبه دبیرکل حزب اعتماد ملی با خبرنگاران حاوی نکات قابل تأمل و روشنکنندهای بود، شاید یکی از مهمترین رویکردهای این مصاحبه خبری تأکید ایشان برای ادامه شرکت در ماراتن انتخابات هشتم مجلس شورای اسلامی باشد.
پس از برگزاری مرحله اول انتخابات و بروز ابهامات بدون پاسخ و قرار گرفتن اکثریت امتیازات و فضای مثبت روانی و سیاسی در خدمت اصولگرایان تشنه خدمت! اصلاحطلبان و حزب اعتماد ملی در مقابل این پرسش مهم قرار گرفتند که با توجه به بیپاسخ ماندن بسیاری از سوالات و ابهامات چه جای شرکت در مرحله دوم است؟
حداقل انتظار میرفت شورای نگهبان نسبت به نامه مشترک دو تن از سران سابق قوای جمهوری اسلامی از خود واکنش درست و مناسب بروز میداد، مقاومت ستاد انتخابات برای در اختیار قرار نهادن صورتجلسات صندوقها و آرای تفکیکی نامزدها از نکاتی است که هیچگاه در تاریخ این بخش از سیاست جمهوری اسلامی فراموش نخواهد شد. اما آنگونه که از اظهارات جناب کروبی برمیآید در برابر گزینههای فراوانی که پیش روی اصلاحطلبان، خاصه حزب اعتماد ملی وجود دارد مشارکت فعال مطلوبترین انتخاب در شرایط فعلی است.
مأموریت جهانی
اعتماد ملی همچنین در مقاله دیگری به سخنان دکتر احمدینژاد در مورد تغییر مدیریت جهان اشاره کرده و نوشته است: راه تغییر مدیریت جهان، از کنش صلح و سازنده دولتها و تمدنها با یکدیگر عبور میکند و در مدیریت جهان تنها کشورهای قدرتمند اقتصادی و علمی هستند که به تناسب نقش خویش تاثیرگذارند.
دوری از واقعیات و پیگیری توهمات همواره یکی از آسیبهای جدید مدیران عالی و سیاستمداران برای رسیدن به اهداف است، لذا با ترک ایدهآلیسم و روی آوردن به واقعگرایی به جاست به تحلیل سیاستهای بیپاسخ خارجی پرداخت و از گذشتهها عبرت گرفت و راه صحیح را بدون تعصب پذیرفت.
پاردایمهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی شامل ارتباط با ملتها به جای ارتباط با دولتها، صدور انقلاب، حمایت از مستضعفان جهان و گرایش نگاه به شرق بیاغراق هیچیک برای کشور ما مؤثر نبوده است و در عمل نتوانسته منافع ملی را تأمین کند. در حال حاضر پارادایم جدید تغییر مدیریت سیاسی جهان نیز با کمی تغییر صورت، حامل همان روندها و پیامهای گذشته است. پیامهایی که با هویت صلحطلب خویشتندار و تعالیجوی جمهوری اسلامی کاملاً مغایر است.
هدف انتقاد رسانهها از دولت
روزنامه ایران، امروز در مقالهای کوتاه، برخورد مطبوعات و رسانهها با تغییرات جدید در کابینه را منبعث از نتیجه انتخابات مجلس هشتم معرفی کرده و در استدلالی ابهامآمیز نوشته است: واکنش رسانههای مکتوب و غیرمکتوب به این مهمترین خبر بعد از ایام تعطیلات سال جدید – فارغ از مشخص بودن جهتگیری تعدادی از این رسانهها به واسطه عملکرد سابق خود - نمایانگر مناسبات تصمیمگیران هرکدام از رسانهها با دولت اصولگرای نهم است.
همانگونه که گفته شد گستردگی این مجموعههای مشترک قائل به مرزبندیهای سیاسی نشده است و اندکی گذر بر خبرها و گزارشات مربوط به دولت در این رسانههای مکتوب و شنیداری و دیداری این واقعیت را آشکار میکند. البته یافتن دلیل این موضوع چندان دشوار نیست به گونهای که میتوان از اشتراکات آنها در رویکرد مزبور، عامل نگرانکننده مشترک آنها را یافت.
اگر نتایج انتخابات مجلس هشتم سرچشمه این نگرانیها نباشد مطمئناً عامل اصلی اجماع سران این رسانهها حول رویکرد مقابله با دولت است.
اگر جوسازیهای صورت گرفته مبنی بر رفراندوم بودن انتخابات 24 اسفند برای مشخص شدن میزان محبوبیت دولت نهم اکنون باعث اعلام تبری کارگزاران این سناریو از این موضوع شده، اما دیگرانی که در آن هنگام مرزهای مشترکشان با این افراد شکل نگرفته بود، چرا اینک بر طی این مسیر اصرار میورزند؟
انتقاد از واردات
روزنامه کیهان سرمقاله خود را به مقوله تصمیم اخیر دولت در مورد آزادسازی واردات تخصیص داده و نوشته است: ممکن است در کوتاهمدت چارهای جز واردات – جهت تنظیم بازار – نباشد اما عادت کردن به واردات در بلندمدت میتواند فاجعهبار باشد. اینکه ما بازار بزرگ کالاهای اروپایی و آسیایی باشیم و حتی سود این تجارت را هم نصیب کشورهایی چون امارات و ترکیه و عربستان کنیم، یک زیان اقتصادی در مقیاس ملی است.
ما این زیان بزرگ را از جیب خود میپردازیم تا چرخ اقتصاد شرکتهای بزرگ و کشورهای صنعتی در اروپا و ژاپن و چین و کرهجنوبی و... بچرخد! آیا این جز خودکشی اقتصادی و سوزاندن ریشههای استقلال و خودکفایی و حاکمیت ملی چیز دیگری هم هست؟ دولت و مجلس در این باره مسئولیت بزرگی بر دوش دارند و باید برای میانمدت و بلندمدت برنامهریزی کنند اما چیزی که مغفول افتاده ضعف فرهنگی برای مقاومت ملی در برابر واردات مصرفی ویرانگر و بدتر از آن سهیم شدن در این چرخه خودکشی است.
اینکه رسانه ملی (صدا و سیما)، مطبوعات، رسانههای اینترنتی و نظام تبلیغات شهری به اضافه کارچاقکنها و دلالها هریک به نحوی و با دریافت اندکی، تبدیل به تبلیغاتچی شرکتها و کالاهای مصرفی خارجی شوند و با تبلیغات «بیقواره» مردم را به مصرف بیرویه و بیهدف حریص کنند، خلاف اصل قناعت، صرفهجویی، پسانداز و سرمایهگذاری مولد است.
با اسراف، ریخت و پاش و مصرفزدگی بیرویه در مقیاس ملی نمیتوان توانمند شد و باید فقیر و نیازمند باقی بماند. تبلیغ بیرویه مصرف همچنان که در غرب هم نشان داده، جز به افزایش هر روزه فاصله «توقعات» با «تواناییها» و بیماریهای روحی و روانی و ناامنی منجر نمیشود.