همشهری آنلاین: برف تمام شهر را سفید کردهبود. راه عبوری برای خودرو، دوچرخه و عابران پیاده پیدا نبود. منتظر بودم تا وانتهای خدمات شهری، کارگران برفروب را پیاده کنند. ماشینهای برفروبی خیابانها را تمیز کنند و شن و ماسه بپاشند. دقایقی بعد چند نفری از هر ساختمان با پارو در حال تمیز کردن معبر ورودی ساختمان، مسیر دوچرخهها و پیادهروها بودند. مسیر ساختمانشان که تمام میشد کمی آنطرفتر میرفتند.
۲ ساعت بعد همه راههای محله باز شده بود. چند ساعت بعد کارگران رسیدند، شاخههای شکسته را جمع کردند، زبالههای مانده از شب را بردند و شهر مثل قبل شد. این نخستین مواجهه من با روز برفی در لاهه هلند بود. روزی که کسی غر نزد. یک مشکل ناشی از اتفاقی طبیعی به محل گفتوگوی اهالی محله تبدیل شد و نمایی از همکاری در یک روز برفی را به تصویر کشید.
به شهرهای خود برگردیم. به شهرهایی که کسی یادمان نداده چطور دوستشان داشتهباشیم. شهرهایی که نمیدانیم چطور در بزنگاههایشان تاب بیاوریم و چطور آنها را از آن خود بدانیم. پژوهشها و مطالعات بسیاری نشان داده که با مشارکت شهروندان هیچ امری حلنشده باقی نمانده است. راهحل مشکلات پیچیده شهرها فقط در توبره مدیران و سیاستگذاران شهری نیست، این شهروندان هستند که با هر قدمی که برمیدارند مشکلات زیست شهری را کمتر میکنند.
اداره شهرها به شهروندانی توسعهیافته و مدیرانی پذیرا و مسئولیتپذیر نیاز دارد. مطالعه و پژوهش نه تنها دید بازتری برای اقدام، هم به شهروندان و هم به مدیران میدهد، بلکه امکان باز کردن گرههای تعاملی این دو را نیز فراهم میکند؛ گرههایی که در حساسترین شرایط به دلیل از خود ندانستن شهر ظهور و بروز میکنند. برف، ترافیک، آلودگی هوا و همه مشکلاتی که این روزها برای وصف شهرمان برمیشماریم، بر مبنای راهحلهای درست و با همراهی و همکاری همه شهروندان رفع میشود.
مطالعه برای اداره شهر شهروندمحور و برای همه فقط مربوط به پیدا کردن فرمولهای فنی و عمرانی نیست. این روزها بیش از همیشه نیاز به مطالعاتی داریم که نشان دهد چطور شهروندان پاروهایشان را بردارند و برای حل مسائل شهر مدیران و سیاستگذاران را همراه خود کنند.
منبع:ویژه نامه شهرپژوه
نظر شما