رقابت برای این جوایز که دانشگاه کلمبیا در نیویورک آن را اجرا میکند، در ۲۱ رشته انجام میشود و برندگان دیپلم و جایزه نقدی ۱۰ هزار دلاری دریافت میکنند.
بنیانگذار این جایزه جوزف پولیتزر روزنامهنگار مجاری-آمریکایی است که او هم ناشر مطبوعاتی بوده است.
این روزنامهنگار بعد از مرگش در سال ۱۹۱۱ پولی را برای دانشگاه کلمبیا به جا گذاشته که بخشی از این پول صرف تاسیس دانشکده روزنامهنگاری دانشگاه کلمبیا شدهاست و بخش دیگر این پول برای برگزاری رقابت روزنامهنگاری ادبی پلیتزر هزینه میشود.
اولین جوایز پولیتزر در ژوئن سال ۱۹۱۷ اهدا شد و بعد از آن هر سال در ماه آوریل هیاتی مستقل، برندگان این جایزه را اعلام میکنند.
بعضی از مشهورترین برندگان این جایزه در بخش ادبیات ارنست همینگوی، تونی موریسون، رابرت فراست، تنسی ویلیامز و آرتور میلر هستند.
در بخش روزنامهنگاری در سالهای اخیر مقالات و گزارشهایی از روزنامههای آمریکایی نیویورک تایمز و واشنگتن پست چندین جایزه پولیتزر را بهخود اختصاص دادهاند.
امسال نیز در این بخش نویسندگان روزنامه واشنگتن پست به خاطر مجموعه گزارشهایی درباره سربازان جنگ عراق با عنوان «جنگ، نگاهی از درون» برنده این جایزه شدهاند.
این گزارشها از مرکز درمانی سربازانی تهیه شده که بهدلیل اختلالات روانی ناشی از جنگ در عراق و افغانستان در آن بستری هستند. یکی از این گزارشها را که در تاریخ ۱۷ ژوئن سال ۲۰۰۷ به قلم دانا پریست و آن هال نوشتهشده میخوانید.
افسر ارتش جینز کروز، در عملیات دستگیری صدام حسین در عراق حضور داشت. وقتی کروز از جنگ عراق به خانهاش در شهر برونکس در نیویورک بازگشت، افراد مهمی به او تلفن کردند و او را یک قهرمان جنگ خواندند و وعده زندگی تازهای را به او دادند.
شهردار نیویورک، مقامات شهری که خانوادهاش در پرتوریکو در آن زندگی میکنند و دیگر مقامات محلی با پلاکارد و پارچه نوشتههای عظیم از او استقبال کردند. همه به او کارت میدادند و از او میخواستند که شماره تماسش را به آنها بدهد.
اما سایه سنگین جنگ عراق اکنون زندگی این قهرمان جنگ را غیرممکن کرده بهطوری که به مشاوره روانشناسی نیاز پیدا کردهاست. جنگ برای او نه در تصاویر پیروزیهای فاتحانه و دستگیری موفقیتآمیز صدام حسین، که در تصاویر کودکان در خون غلتیده خلاصه میشود.
این افسر سابق ارتش در جمع و مقابل دوربینها رژه فاتحانه میرود؛ اما در محافل خصوصی برای رهایی از دردهای روانی داروی آرام بخش میخورد. او مدام در گوشش صدای گلوله میشنود و روز و شب در اتاقش تصاویر کشتهها و مجروحان جنگ را میبیند. او اکنون با بحران مالی و افسردگی مفرط دست به گریبان است.
کروز بعد از گذشت مدتی و بعد از رسیدن به نقطه بحرانی، به اداره امور کهنه سربازان جنگ و بخش درمانی آن رفت تا کمک بگیرد. یکی از پزشکان روانشناس این مرکز، بیماری کروز را اختلالات روانی بعد از جنگ تشخیص داد و وضعیت او وخیم و بحرانی تشخیص دادهشد.
پزشک متخصص در نامهای نوشت که کروز به کمک جدی نیاز دارد چون از نظر مالی هم قادر به تامین هزینه درمان خود نیست.
سوابق جنگی و خدمتهای این افسر سابق به ارتش آمریکا هم ضمیمه این نامه شد، اما وقتی این نامه به بازرسان دفتر امور کهنهسربازان جنگ رسید، هیچکدام از این نوشتهها و مدارک کمکی به حل مشکل این سرباز نکرد.
آنها کروز را رها کردند و گفتند که او شایسته دریافت هیچگونه کمک و خسارتی نیست زیرا مشکلات روانیاش پیش از اینکه به ارتش بپیوندد هم وجود داشتهاست.
آنها حتی باور نکردند که کروز در جنگ و در صحنه نبرد حضور داشتهاست و در جواب نامه پزشک نوشتند، مدارک موجود کافی نیست؛ درحالیکه مدارک مربوط به حضور کروز در صحنه جنگ عراق دیوارهای اتاق او را پر کردهاست.
او حتی مدال شجاعت به خاطر حضور دلاورانه در عملیاتهای راهبردی را به خاطر حضور در عملیات دستگیری صدام دارد.
اداره امور کهنهسربازان جنگ آمریکا امسال بیش از ۲.۸ میلیارد دلار برای درمان بیماریهای روحی روانی سربازان جنگ هزینه کردهاست؛ اما حداکثر کاری که برای کروز انجام داده ارائه خدمات گروه درمانی در مرکز درمانی شهر برونکس نیویورک بودهاست، ولی ساعات این کلاسها طوری بوده که کروز نمیتوانسته در این کلاسها شرکت کند.
او در سن ۲۵ سالگی، هم باید زندگی والدین ناتوانش را تامین کند و هم پسر ۴ سالهاش را. شغل او تعمیر دیگ بخار است و گاه مجبور میشود برای به دست آوردن درآمد بیشتر، تا شب سر کار بماند.
این کار پرسروصدا و کثیف بیماری او را وخیمتر میکند اما برای او در روز بیش از 96 دلار درآمد به همراه دارد. دولت آمریکا زمانی کروز را ستایش و تمجید میکرد اما اکنون با بروکراسی سنگین خود او را ناامید و سرخورده کردهاست و او دیگر بهدنبال تصحیح پروندهاش در ارتش یا اداره امور کهنهسربازان نمیرود.
اما کروز و همدورهایهایش هرگز به اندازه کهنهسربازان جنگ قدیمی و جنجالی آمریکا آسیب ندیدهاند. یکی از تلخترین میراث جنگ ویتنام درمان ناکافی و ناقص سربازان و نیروهای جنگی بعد از بازگشت آنها از ویتنام بود.
دهها هزار نفر از آنها اکنون در سکوت مطلق با اختلالات روانی دست به گریبان هستند و بسیاری از آنها در وضعیت بیخانمانی، اعتیاد به الکل و موادمخدر یا در زندان یا در گوشه خیابان زندگی را به پایان میبرند.
دولت در سال ۱۹۸۰ بهصورت رسمی بیماری این سربازان سابق را بهعنوان یک بیماری به رسمیت شناخت و برای آن مراکز خاص تاسیس کرد و بودجه قرار داد. اما اکنون با گذشت 3دهه هنوز دولت نتوانسته امکانات اولیه را برای این بیماران تامین کند.
موضوع کروز مشکلات روبهرشدی را نشان میدهد که اکنون در آمریکا بروز کردهاست. امروزه شمار کهنهسربازان جنگی که از این اختلالات رنج میبرند به بالاترین حد در دهههای گذشته رسیده و پرشتابترین رشد را یافتهاست.
بین سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۴ پرداخت هزینه توسط مرکز امور کهنهسربازان به این بیماران ۱۵۰ درصد افزایش یافت و به ۴.۲ میلیارد دلار رسید.
تا بهار امسال شمار کهنهسربازان از جنگهای افغانستان و عراق که دچار اختلالات روانی بعد از جنگ شدهاند به 45 هزار نفر رسید.
این بیماران در همه بخشهای ارتش در هر لباسی دیده میشوند. بعضی از این بیماران با دستبند از جبهه جنگ به مراکز درمانی در شهرهایشان در آمریکا آورده میشوند.
بعضی چند سالی است در این مراکز هستند و بعضی بدون درمان شدن به خواست خود از این مراکز میروند. آنها اولین دسته از موجی هستند که به گفته کارشناسان در راه است. بیش از یک چهارم سربازان و تفنگدارانی که از عراق بازمیگردند از نظر روانی بیمارند.
۲۰درصد سربازان در عراق در آزمون بیماری روانی مثبت تشخیص دادهشدهاند. اما آمار و ارقام تنها بخشی از ماجراست.
روند تشخیص این بیماری در میان سربازان و معیار تشخیص شدت آن در کنار تعیین هزینه درمان و مدت زمان درمان از موضوعات دردسر ساز در این روند است.
ارتش هم در این زمینه دچار بحران شده و با این شتابی که سیر صعودی سربازان بیمار پیش میرود، جایگزینی سربازان بیمار با نیروهای جدید به مشکلی جدی تبدیل شدهاست.
دفتر پزشکی و درمان وزارت دفاع آمریکا اخیرا در گزارشی ضمن هشدار درباره عمیقتر شدن این بحران توصیه کردهاست که مشاورههای روانی در جبهه جنگ تقویت شود. در گزارش پنتاگون از این بیماران بهعنوان مجروحان خاموش جنگ نام بردهشدهاست.
ارتش برای مقابله با این سیر پرشتاب سایتهای اینترنتی تاسیس کرده و بروشورهای مشاورهای برای سربازان منتشر میکند. اما در این راه مانع دیگری هم قرار دارد و آن شایع شدن برچسب بیماری روانی در میان نظامیان آمریکایی است.
ارتش و پنتاگون نگران آن است که شایع شدن این برچسب، برطرف کردن آن را به راحتی و در کوتاه مدت دشوار سازد.
بسیاری از این افسران و سربازانی که برای درمان بیماری و اختلال روحی روانیشان در این مراکز بستری میشوند نگران آن هستند که مدارک بستری شدن در این مراکز، ادامه زندگی آنها را غیرممکن کند.
شغل بسیاری از این افراد تنها نظامیگری است و ارتش هم به سربازان بیمار نیاز ندارد.