به گزارش همشهریآنلاین، مدیر مسئول روزنامه اطلاعات [گزارش همشهری آنلاین ازمراسم 80 سالگی روزنامه اطلاعات] که در مراسم ترحیم احمد رضا دریایی در انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران سخن میگفت ضمن اشاره به تلاشهای دریایی در دوران کاری روزنامه اطلاعات از وی به عنوان فردی که بسیار پایبند خانواده بود یاد کرد و گفت آقای دریایی اگرچه در سالهای آخر به بیماری فراموشی دچار شد اما یاد وی بعد از مرگش و نیز مراسم مناسبی که برایش برپاشد نشان داد که این مرد پاک نیت دلهای فراوانی را به خود جلب و جذب کرده بود.
دعایی درپاسخ به برخی اظهارات ایراد شده از سوی برخی از همکاران قدیمی دریایی درباره عدم رسیدگی به دریایی گفت: هم روزنامه اطلاعات و هم روزنامه همشهری به فکر آقای دریایی بودند و حقوق و مزایای مورد نیاز وی را تامین کردند وهمسر ایشان که در این مجلس نشسته است، شاهدی است بر این سخنان.
دعایی همچنین در اشاره به بیماری آلزایمر دریایی خاطرهای نقل کرد و گفت یکی از روحانیان بزرگ که شنوایی خود را از دست داده بود نقل کرد که میگفت: کر شدن برایم نعمتی بوده است، چرا که صحبت های یاوه هر کس را نمیشنوم و هر چیزی را که بخواهم بدانم میخوانم.
به گزارش همشهری آنلاین بیژن نفیسی یکی دیگر از سخنرانان این مراسم بود که با اشاره ذهن مخاطب شناسانه دریایی گفت مرحوم دریایی شناخت دقیق و ظریفی از مخاطبان داشت و میدانست که مخاطب چه میخواهد.
وی با اشاره به یکی از خاطرات خود از انتشار ویژه نامه 4 صفحهای جام جهانی در زمان جنگ گفت: روزی آقای دریایی صدایم زد و گفت که از فردا باید روزی چهار صفحه ویژهنامه منتشر کنی. من هم رفتم سراغ تهیه مطلب و فردا اولین شماره منتشر شد. یکی دو روز که این ویژه نامهها منتشر شد، سرو صدای مخالفان بلند شد و در این سو آن سو نوشتند که در میان آتش وخون، برخی افراد بیدغدغه روزی چهار صفحه درباره فوتبال سخن میگویند و غیره.
پس از این واکنشها من هر روز منتظر بودم که آقای دریایی بگویند از فردا ویژهنامه منتشر نمیشود و اتقاقا هر روز به سراغش میرفتم و میپرسیدم که برای فردا مطلب بدهیم که وی با قوت و قدرت میگفت: بله و محکمتر از قبل باش.بعد از ده روز، آقای دریایی صدایم زد و گفت: کسی به اتاق سرپرست روزنامه (آقای دعایی) آمده و میخواهد شما را ببیند.
وقتی وارد شدم .یکی از فرماندهان جنگ در اتاق آقای دعایی نشسته بود و به محض ورود پرسید: شما ویژه نامه فوتبال را منتشر میکنید. پیش خودم فکر کردم که حتما انتقادات کار خود را کرده است. اما وی ادامه داد که خواستم تشکر کنم از شما و روزنامه که چنین کاری را کردهاید. چون این کار شما به بچهها نشاط داده است و برخی از جوانان رزمنده علاقهمندبه فوتبال به قدری از این کار به نشاط آمدهاند که بساط گل کوچک را در کنار خاکریزها برپا کردهاند.
پرویز پازوکی دیگر روزنامه نگار پیشکسوت که در روزنامههای اطلاعات و همشهری با وی همکار بود، از پشتیبانی دریایی از نیروهای خود سخن گفت وبه ماجرای نوشتن گزارشی درباره زورخانهها به سفارش دریایی اشاره کرد و افزود: وقتی این گزارش منتشر شد، شعبان جعفری (شعبان بی مخ) که آن زمان مسئول زورخانههای تهران بود با توپ و تشر و بادیگارد به روزنامه آمد و من هم که یک جثه 48 کیلویی داشتم با ترس و لرز از دریایی پرسیدم: حالا چی کار کنم. گفت: نترس و برو بالا و خودت جوابش را بده. من هم رفتم و در برابر هیابانگهای شعبان گفتم که اگر من این گزارش را نمینوشتم شما متوجه نمیشدی که زورخانهها مشکل دارند. و به این ترتیب قانعش کردم. [مرگ شعبان جعفری؛53 سال بعد از کودتای 28 مرداد]
در این مراسم که با حضور چهرههای پیشکسوت روزنامهنگاری و یاران و همکاران احمد رضا دریایی برگزار شد؛ جمعی از همکاران وی به یادش خاطره گفتند و شعری هم به یاد دریایی خوانده شد.