در زبان کردی «جولا» به معنای تحرک و جنبوجوش است و نام این کارگاه نساجی را به دلیل جنبوجوش زیاد بافنده در هنگام بافت بر آن نهادهاند.
بافت جولایی به صورت پراکنده در آذربایجانغربی به خصوص در جنوب استان ادامه دارد و در مناطق مختلف کشور تحت عناوین مختلف به نامهای چادرشب بافی، جاجیم، شمدبافی، ماشته و موجبافی با نقوش متفاوت تولید میشود.
جولایی یا نساجی سنتی همچون سایر منسوجات کشورمان در حقیقت پاسخی است به نیازهای اولیه مردمانی که در جستجوی دستیابی به البسه، وسایل خواب، زیرانداز و موارد مشابه بودهاند؛ این هنرِ دستی در متن زندگیِ مردم به عنوان سجاده، رختخواب پیچ، لباس سنتی، پشهبند و زیرانداز رسوخ کرده بود.
سابقه جولایی در مهاباد به گذشتههای دور برمیگردد به طوری که در مقطعی از حرفههای رایج و مهم این شهر نیز به شمار میرفت اما طی چند دهه اخیر با تغییر شیوه زندگی و مصرف توسط مردم، بازار این نوع محصولات دستی از رونق سابق برخوردار نیست و دیگر از کارگاههای جولایی در گوشه و کنار این شهر صدایی به گوش نمیرسد.
معدود استادکاران باقی مانده نیز امروز به دلایل گوناگون یا کار نمیکنند یا تولید اندکی دارند؛ شماری از استادکاران به دلیل کهولت سن به آموزش تمایلی ندارند و علاقهمندان به یادگیری هم معدود هستند.
دستگاه جولایی و متعلقات آن
تجهیزات جولایی دستگاهی است با چهارچوبی به شکل مکعب مستطیل که جنس چوب آن معمولا از چوب چنار یا راش انتخاب میشود؛ خود دستگاه شامل اجزایی چون شانه، مکوک، دفه، گورد، چولک، پهتاتا، گیره یا بنیجک یا برنچک، جاپچک، گوریس، خرک و رایل است.
«شانه»، شانهای است چوبی با پرههای ساخته شده از لایههای نی که در واقع تارهای پشمی بافتهها را از میان آن عبور میدهد و امروزه برای ساخت شانه از آهن نیز استفاده میشود.
«مکوک یا ماکو»، دوک مخصوص قراردادن قرقرههای ریسمانهای پشمی است که به شکل قایق میباشد و نخ پود را توسط آن از لای تارها عبور میدهد.
«دفه»، ابزاری است چوبی و مستطیل شکل است که از ۲ تکه چوب موازی هم تشکیل شده به طوری که چوب بالایی را دفه و چوب پایینی را زیردفه میگویند؛ از این ابزار به عنوان محافظ شانه و برای کوبیدن پودهای عبور داده شده از لابلای تارهای جولایی استفاده میکنند که با ضربههای این وسیله پودها فشرده میشود.
«گورد یا ورد» ابزاری است مستطیل شکل که از ۲ عدد چوب موازی تشکیل شده و این چوبها را با نخ پلاستیکی محکمی به صورت عمودی طوری بافتهاند که تارهای جولایی به این نخها گره زده میشود؛ هرکدام از گوردها از پایین دستگاه با پارچه برزنتی به پهتاتاها یا پاییها وصل شده و به وسیله پاهای بافنده کنترل میشود.
«چولک»، ابزاری است چوبی و مخروطی شکل که ۲ عدد قرقره در وسط آن جاسازی شده و به وسیله نخهای محکم پلاستیکی از بالا به چارچوب دستگاه و از پایین به گوردها متصل و محکم میشود که به وسیله قرقرههای داخل چولک گوردها بالا و پایین میرود؛ در هر دستگاه ۲ عدد چولک و چهار قرقره وجود دارد.
«پهتاتا» تشکیل شده از چهارچوب مستطیلی شکلی که یک طرف آن به زمین کوبیده شده و طرف دیگر به وسیله تسمههای چرمی به گوردها وصل میشود؛ بافنده با قراردادن پا بر روی پهتاتا، گوردها را بالا و پایین میبرد و همزمان ماکوک را از لابلای تارها عبور میدهد و دفه را میزند.
«گیره» یا بنیجک ابزاری است چوبی و مستطیل شکل که برای تنظیم عرض جولایی و جلوگیری از افتادگی و شل بودن بافته و در طول کار استفاده میشود.
«جاپچک» چوبی است گرد و استوانهای با ۲ سوراخ در کنارهها که جولایی بافتهشده را به دور خود میپیچد؛ این تکه را در برخی از مناطق «برقو» هم مینامند.
«گوریس» طناب ضخیم بافتهشده از پشم گوسفند یا بز است؛ گوریس که از بالای دستگاه عبور داده میشود در حکم نگهدارنده دار جولایی است؛ یک سر آن که به انتهای تختهبند یا محل نشستن جولاباف متصل میشود، مانع از شل یا سفت شدن جولایی میگردد.
«خرک» چرخی است که از آن برای پرکردن قرقره دوک از نخهای پشمی استفاده میشود؛ برای این منظور قرقره دوک را در قسمت پایین دستگاه به میله باریکی وصل کرده و سپس یک سر نخ را به آن متصل میکنند؛ بعد بخشی از ریسمان پشمی را روی چرخ قرار میدهد و با دسته مربوطه شروع به چرخاندن آن میکند؛ بدین ترتیب قرقره، نخ را به دور خود میپیچد و برای استفاده آماده میشود.
«رایل» یا رائل، چهارچوبی است که دارای سوراخهای متعددی با میخهای چوبی در کنارههاست؛ از این وسیله برای چلهکشی ریسمانهای پشمی استفاده میشود، طول تارهای یک برمال - چارشیو و غیره را توسط دستگاه رئال تنظیم میکند.
مواد اولیه جولایی
پشمهای تابیده و ریسیده شده گوسفند و بز به شکل نخهای باریک ماده اولیه و اصلی جولایی را تشکیل میدهد که اغلب از روستاهای اطراف تهیه میشود؛ مراحل مختلف تبدیل پشم به نخهای باریک قابل بافت به ترتیب شامل شستوشوی پشم، ریسندگی، تابیدن، کلاف و گلوله کردن است.
ریسندگی پشمها توسط یک دوک چوبی خراطی شده به نام «تشی» و توسط زنان صورت میگیرد؛ بعد از ریسندگی پشمها نوبت مرحله رنگرزی است که در گذشته برای رنگرزی کلافها از رنگهای طبیعی گیاهی و جانوری و در بعضی موارد معدنی مانند روناس، پوست گردو، پوست انار، حنا، پوست پیاز، قرمزدانه، نیل، اسپرک، آهن زنگ زده استفاده میشد ولی هماکنون از رنگهای شیمیایی برای رنگرزی استفاده میکنند.
پس از آنکه گلولههای پشمی آماده شد، آن را توسط رایل یا رئال چلهکشی میکنند؛ قرقرههای ماکو را نیز به وسیله خرک پر کرده و آماده استفاده میکنند؛ بعد از اتمام مراحل بالا، بافت جولایی آغاز میشود.
فن بافت جولایی
«چلهکشی» پس از مراحل ریسندگی، کلافپیچی، رنگرزی، شستوشو و گلولهپیچی در بیرون از کارگاه جولایی، نوبت به چلهکشی بهعنوان اولین مرحله کار در کارگاه جولایی میرسد.
«گره زدن» پس از انجام چلهکشی و بازکردن چلهها از روی چارچوب چلهکشی، چلهها را از میان شانهها و گوردها عبور میدهند؛ در این مرحله روال کار این است که وقتی برای اولینبار از یک شانه و گورد استفاده میکنند، به صورت تکتک چلهها را با شمارش و ترتیب مشخص از بین شانه و چلهها عبور میدهند.
«ماسورهپیچی» در این مرحله پودها را به اندازه لازم برروی ماسورهها میپیچند؛ «آمادهسازی و شروع بافت»، پس از مرحله گرهزدن و عبور دادن چلهها از میان شانهها و گوردها آن را اصطلاحا بر روی دستگاه میاندازند.
در هنگام بافت، پاها را بر روی پدالها قرار میدهند تا چلهها از هم باز شود یعنی دستهای از چلهها در زیر و دستهای دیگر در بالا قرار گیرد سپس «ماکو» را که حامل نخ رنگی مشخص است از میان چلهها عبور میدهند آنگاه با عوض کردن پا بر روی پدال و زیرورو شدن چلهها، دفتین را که شانه را در خود جای داده است به پودها میکوبند تا پودها در کنار هم متراکم شود.
در بافت چادرشب از چهار پدال استفاده میشود و ترتیب و نوبت پا عوض کردنها هم از قاعده خاصی پیروی میکند و نسبت به نوع و شکل طرحهای زمینه متفاوت است.
همچنین در حین بافت نسبت به نوع و پیچیدگی طرحها تعداد ماکوها تغییر میکند یعنی در هنگام سادهکار، «ماکو» از یک طرف وارد و از طرف دیگر سطح کار خارج میشود ولی مثلا در بافت طرح دو ماکویی یکی از ماکوها از یک طرف وارد و از محل تلاقی ۲ رشته پود در طرح خارج میشود و ماکوی دیگر با رنگ پود متفاوت از سمت دیگر وارد میشود و از محل خارج شدن ماکوی اولی خارج میشود و بعداز زیر و رو شدن چلهها و کوبیدن دفتین، پودها بهم قفل میشود و ماکوها از همان جا به طرف بیرون خارج میشود.
در هنگام بافت تکه اول چادر شب یا برمال به وسیله شاخصی از جنس نخ اندازه آن را بر روی چلهها مشخص میکنند و بعد از بافت تکه اول، تکههای بعدی را از روی تکه اول میبافند؛ کار بافت را به همین شیوه ادامه می دهند تا پایان یابد.
انواع تولیدات جولایی
«برمال» یا جانمازی، این دستباف ۲ رنگ عموما از پشم خود رنگ گوسفند و پشم رنگشده مشکی، آبی و قهوهای بافته میشود و معمولا عرض شانه برمال حدود ۶۰ تا ۷۰ سانتیمتر بوده که از ۲ تخته یک برمال بافته شده و در انتها ۲ تخته را بهم میدوزند؛ استادکاران برای بافت برمال از دستگاه چهارگوردی استفاده کرده و طرحهایی چون محرابی و کشکولی و ساده را بر روی آن نقش میزنند.
«چارشیو»، چارشو یا رختخواب پیچ نوع دیگری از بافتههای جولایی است که در اندازه ۲۰۰ در ۲۰۰ سانتیمتر یعنی چهار تکه نیممتری در ۲ متری با نخ دوتا و در دستگاه چهارگوردی و با عرض شانه ۵۰ تا ۶۰ سانتیمتر بافته شده، سپس بهم دوخته میشود؛ رنگهای استفاده شده در چارشیو در دستههای سهتایی استفاده میشود.
«پوپشمین» یا پشهبند، بافت پوپشمین با نخ تکلا و در دستگاه دوگوردی صورت میگیرد که ظریفتر و نازکتر از سایر تولیدات است؛ این پوشش نیز در ابتدا جداگانه بافته شده و بعد به هم دوخته میشود، خانوادههای کُرد از پوپشمین در تابستانها به هنگام استراحت برای جلوگیری از مزاحمت مگس به عنوان روانداز استفاده میکنند.
«بوزو»، یکی دیگر از منسوجات ظریف جولایی بوزو است که با دستگاه دوگوردی و با نخ تکلا و پشمهای ظریف گوسفند بافته میشود؛ ظرافت این پشمها بهحدی است که بافت بوزو سختتر میشود چرا که احتمال پاره شدن نخ در طی کار وجود دارد؛ از این پارچه به عنوان پارچه شلوار و پیراهن کُردی مردانه به نام «رانک و چوخه» استفاده میشود.
طرحهای مورد استفاده در جولایی
اساس طرحی که در زمینه و متن جولایی بافته میشود بر پایه ترتیب عبور چلهها از بین میل میلکها استوار است؛ این نقوش لوزی شکل و به اصطلاح «چاو کهلهبابی» یعنی چشمخروسی نامیده میشود و نقشهای زیگزاگی، نقشهای آجی شکل یا مرندی و طرحهای شطرنجی از سایر این طرحهاست.
طرحی که به وسیله «ماکو» و رد شدن پود از میان چلهها تشکیل میشود؛ معمولا طرحهایی که در برمال و چارشیو استفاده میشود طرح کشکولی و محرابی است بسته به اینکه نقش در کجای جولایی قرار دارد در آن قسمت تعداد ماکوهایی که به کار میرود بیشتر میشود؛ به طور مثال در بافت گنجشک از چهار ماکو و طرحهای ساده دو ماکو و دیگر نقشهای موجود از سه ماکو استفاده میکنند که تنوع در این بافتهها بسیار کم است.
بوزو و پوپشمین معمولا بدون طرح و نقش بوده و ساده بافت است و در محدود مواردی بسته به ذوق بافنده در بافت پوپشمین ترنجهای کوچکی در زمینه آن بافته میشود.
جولایی در فهرست میراث ناملموس ثبت ملی شد
هنر جولایی با تهیه پرونده ثبتی مورد بررسی و ارزیابی کارشناسان قرار گرفت و در نهایت در فهرست میراث ناملموس استان به ثبت ملی رسید.
نظر شما