شاید عملیترین اقدام در این موارد اهدای آن چیزی است که در دسترس داریم.
به همین دلیل به محض شنیدن خبر بروز حادثهای طبیعی و یا انسان ساخته و با شنیدن ندای گویندگان رسانههای جمعی برای دریافت مواد غذائی، پوشاک و دارو و حتی اهدای خون، دست بهکار میشویم. اگر بتوانیم خون اهدا میکنیم. در غیراینصورت مواد غذایی و یا البسه به مراکز اعلام شده تحویل میدهیم.
در اغلب موارد آنچنان عشقمان به کمک زیاد است که حتی به راهنمائی مسئولان در مورد انتخاب نوع کمکهای خود نیز توجه نمیکنیم. بعضی از ما هم به سراغ انبارهای خود میرویم و هر آنچه برای سالهاست در آن بدون مصرف نگه داشتهایم را به مراکز جمع آوری کمکهای مردمی تحویل میدهیم.
بهنظر میرسد در این موارد بیش از آنکه بخواهیم به آسیب دیدگان کمک کنیم قصد تسلی خودمان را داریم و متأسفانه باید اذعان کرد که این حس نوع دوستی مشکلات بسیارزیادی را برای مسئولان دست اندرکار مدیریت بحرانها بهوجود میآورد.
متأسفانه باید اذعان کرد که بخش بسیار مهمی از این کمکهای اهدایی هیچگاه به مصرف مورد نظر نمیرسند و با گذشت زمان یا ازبین میروند و یا توسط بعضی افراد سودجو مجددا بهخود ما فروخته میشوند.
امیدوارم سوء تفاهم نشده و نگارنده به کوچک شمردن نقش حیاتی کمکهای مردمی در کنترل آسیبهای ناشی از حوادث متهم نشود ولی این واقعیت را باید پذیرفت که دخالت افراد و نیروهای غیرمتخصص در بحرانها چه بهصورت حضور گروهی در صحنه حادثه و یا ارسال اقلام غیرلازم به مناطق آسیب دیده از بزرگترین مشکلات مدیریت بحرانهاست.
به همین دلیل اغلب کشورها و از جمله ایران بهترین راه را برای کنترل آسیبهای ناشی از بحران استفاده از نیروهای آموزش دیده و ارسال هدفمند وسایل مورد نیاز آسیب دیدگان تشخیص دادهاند و به همین میزان نیز امکانات و سازمانهای خاصی را ایجاد کردهاند.
در اغلب موارد داروها یکی از عمدهترین اقلام تحویل شده به مراکز جمع آوری کمکهای مردمی است. از آنجا که همه ما کم و بیش ذخیرهای قابل توجه از داروهای بلا استفاده ناشی از مراجعات مکرر و احتمالا غیرضروری به پزشک و داروخانه در منازل خود داریم و دلمان هم نمیآید آنها را دور بریزیم با بروز هر یک از این حوادث یک موقعیت طلایی برای خالی کردن این انبارها بهدست میآوریم.
اگرچه از نظر اخلاقی اهدای وسایل دست دوم شامل پوشاک و وسایل زندگی برای آسیب دیدگان ناشی از حوادث ممکن است کاری ناپسند باشد ولی این افراد ممکن است از نظر علمی منعی برای استفاده این وسایل دست دوم نداشته باشند. اما مطمئنا در مورد داروها اینگونه نیست. بهدلیل شرایط خاص داروها تقریبا تمامی مراکز علمی و بهداشتی دنیا تجویز داروهای جمع آوری شده ناشی از کمکهای مردمی را درست نمیدانند و این عمل را بهعنوان یک اقدام مخاطرهآمیز برای مصرفکنندگان (آسیبدیدگان) منع میکنند.
اهدای داروها عمدتا از دو طریق انجام میشود؛ یکی از طرف شرکتهای داروسازی بینالمللی و دیگری از سوی مردم. اگرچه حجم داروهای اهدایی از طرف شرکتهای داروسازی در مقایسه با داروهای اهدایی از طرف مردم بسیار بیشتر است. این شرکتها معمولا در این اقدام خود اهداف خاص اقتصادی را نیز دنبال میکنند. مهمترین این اهداف ضمن نشان دادن چهرهای انسانی از شرکت اهداءکننده گریز از مالیات و نفوذ به بازار دارویی کشورهای دریافتکننده این داروهای اهدایی است.
در کشور خودمان نیز میتوان داروهائی را در بازار دارویی یافت که ورودشان را به بازار دارویی ایران مدیون اولین محمولههای اهدایی خود به بعضی سازمانهای دولتی و غیردولتی هستند. علاوه بر این داروهای اهدایی این شرکتها عمدتا برای کشورها و مناطق آسیبب دیده غیرقابل مصرف هستند و معمولا کشورهای دریافتکننده اگر آنقدر خوش باشند که این داروها سر از بازار سیاه دارو در کشورشان در نیاورد باید هزینههای زیادی را برای معدوم کردن آنها صرف کنند. برای مثال بخش عمدهای از داروهای اهدایی کشورهای اروپائی به جنگزدگان در بالکان را داروهای بعضا تاریخ گذشته درمان ناباروری، ضدچاقی و ضدسرطان تشکیل میداد.
اگرچه سازمان جهانی بهداشت حدود 10 سال قبل دستورالعملی برای اهدای داروها تدوین و منتشر کرده است واقعیت آن است که این دستورالعمل تاکنون بهصورت جدی مورد توجه اهداکنندگان و دریافتکنندگان این داروها قرار نگرفته است.
مضرات دریافت داروهای اهدایی آنقدر زیاد است که در خیلی از موارد دریافتکنندگان ترجیح میدهند از خیر آن بگذرند. برای مثال میتوان به نامه معاونت غذا و داروی وزارت بهداشت به سفارتخانههای خارجی در ایران بعد از فاجعه تأسفبار زلزله بم اشاره کرد که از آنها خواسته بود به کشورهایشان اعلام کنند از ارسال هرگونه داروی اهدایی به ایران خودداری کنند.
بنابراین از آنجا که بدون تردید مشکلات ورود داروهای اهدایی به بازار دارویی بیشمار هستند بهنظر میرسد که با بعضی اقدامات حتی در زمان بروز حوادث طبیعی نیز میتوان مانع ورود داروهای اهدایی بیمصرف به کشور شد.
بخش دیگری از داروهای اهدایی به آسیبدیدگان معمولا از طرف خانوادهها به مراکز جمعآوری کمکهای مردمی تحویل میشود. اگرچه بهدلیل آنکه این داروها به احتمال زیاد قبلا از خود بازار دارویی کشور تهیه شدهاند قاعدتا میتوان انتظار داشت که باعث بروز مشکلاتی در نظام دارویی کشور نخواهند شد اما همین داروها نیز بنا بهدلایل متقن علمی قابل مصرف مجدد نیستند.
مصرف این داروها که داروهای «دست دوم» نامیده میشوند نیز ممکن است خطرات جدی برای سلامت مصرفکنندگان ایجاد کنند. با وجود همه کاستیهای موجود، نظام دارویی کشور ما نظارت مناسبی بر تولید و توزیع داروها دارد و حداکثر تلاش از طرف تولیدکنندگان و توزیعکنندگان داروها در کشور انجام میشود تا مقررات علمی در این موارد بهکار گرفته شود. با وجود این اطمینان از سلامت داروها در هنگام تحویل به بیماران در داروخانه یکی از مسئولیتهای اصلی داروسازان است.
اما زنجیره نظارت بر سیستم تولید و توزیع داروها در داروخانه خاتمه مییابد و امکان نظارت بر سلامت داروها در هنگام نگهداری و مصرف آنها توسط مصرفکنندگان برای سیستمهای نظارتی وجود ندارد. بسیاری از داروها به شرایط نگهداری حساس هستند و عدمنگهداری آنها در شرایط مناسب ممکن است باعث بیاثر شدن و یا حتی تبدیل شدن آنها به مواد سمی شود. بنابراین اطمینان از سلامت داروهای «دست دوم» ناشی از شرایط نگهداری آنها اگر غیرممکن نباشد بسیار سخت و هزینه بر است.
با وجود این متأسفانه در کشور ما بازگرداندن داروهای «دست دوم» به چرخه نظام دارویی کشور فقط به کمکهای مردمی بعد از بروز بلایا محدود نمیشود و هر از گاهی بعضی از سازمانها و ارگانهای خیریه (مطمئنا با اهداف خیرخواهانه) به جمع آوری داروهای «دست دوم» مردم اقدام میکنند و از آنها میخواهند با خالی کردن قفسههای دارویی خود این داروها را برای توزیع بین نیازمندان به آنها تحویل دهند. متأسفانه باید اذعان کرد که بهنظر میرسد این اقدام در کشور ما بهتدریج به یک ارزش تبدیل شده است.
اگرچه نگارنده تردیدی در نیت خیرخواهانه این سازمان ها و همچنین اهداکنندگان ندارد ولی باید به آنها یادآور شود که این اقدام ممکن است خطرات جدی به سلامت مصرفکنندگان این داروهای «دست دوم» وارد کند که قطعا با نیات خیرخواهانه آنها در تضاد است. شاید بتوان اقدام این سازمان ها را به حساب عدماطلاع آنها گذاشت ولی تأسف بارتر آن است که در مواردی حتی بخشهایی از وزارت بهداشت و دیگر سازمانهای دولتی امدادی نیز با این مراکز همراهی و در کار آنها مشارکت میکنند.
اینهم ازعجایب است که همان وزارت بهداشتی که به حق داروخانه هائی را که داروهای «دست دوم» را وارد چرخه دارویی میکنند توبیخ و جریمه میکند خود مشوق این اقدام میشود. شاید تصور شود بهدلیل الگوی نادرست تجویز و مصرف داروها در کشور با اینکار و بازگرداندن داروهای «دست دوم» به بازار دارویی کشور بتوان بخشی از این اتلاف منابع را جبران کرد اما واقعیت آن است که هیچگاه از نظر آماری ارزش ریالی داروهای «دست دوم» برگشت داده شده و نسبت آن در مقایسه با ارزش بازار دارویی گزارش نشده تا بتوان منافع احتمالی این اقدام را در مقایسه با مضرات قطعی آنها به سلامت مصرفکنندگان این داروها بررسی کرد.
بنابراین باید بهخودمان و هموطنان نوع دوستمان یادآور شویم که اهدای داروهای «دست دوم» نه تنها یک اقدام انسانی نیست بلکه ممکن است باعث بهخطر افتادن سلامت مصرفکنندگان این داروها نیز شود. متأسفانه باید اذعان کرد که تنها راه راحت شدن از شر داروهای اضافی موجود در قفسههای آشپزخانهمان انداختن آنها به سطل زباله (البته بعد از تخریب بسته بندی آنها بهمنظور جلوگیری از سوءاستفاده زبالهگردها) است.
این یادآوری از آن جهت اهمیت دارد که با توجه به ایام پایان سال و خانه تکانی سنتی در خانه هایمان نکند احساسات بشردوستانه مان گل کند و بخواهیم ضمن پاکسازی قفسههای آشپزخانه داروهای «دست دوم» انباشته شده در طول سال را نیز به سازمانهای خیریه اهدا کنیم. قطعا باید خیلی بیشتر از اهدای لباسهای مستعمل خود به دیگران از تحویل داروهای دست دوم خود اجتناب کنیم.
البته امیدوارم سازمانهایی مانند وزارت بهداشت، هلال احمر و کمیته امداد نیز با اطلاع رسانی صحیح و بموقع به مردم ضمن اجتناب از ترغیب مردم به اهدای داروهای «دست دوم» آنها را از خطرات احتمالی چنین اقدامی آگاه کنند.
* دکترای فارماکولوژی
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله