هاینونن از دیدگاه شخصیت حقیقی در قیاس با البرادعی همواره دارای نگرشهای سلبی در پرونده هستهای ایران بوده است و به دلیل رقابتهای پنهان او با دبیرکل آژانس در راستای دسترسی به جایگاه وی در آینده، مجموعه این عوامل جایگاه حقوقی هاینونن را تحت تاثیر قرار میدهد.
جایگاه بعدی هاینونن، بعد حقوقی اوست. سفر وی به ایران در ذیل ماده 4 معاهده N.P.T صورت میگیرد که مربوط به وظایف پادمانی هاینونن میشود، اما واقعیت این است که از نظر تحلیلگران و کسانی که تحولات پرونده هستهای ایران را دنبال میکنند، سفر وی بیشتر مربوط به شخصیت حقیقی وی میشود و با اهداف خاصی صورت میگیرد.
از هاینونن کمتر شاهد نقش سازنده و دارای تعامل بودهایم چرا که وی همواره سعی کرده است رویکردهای البرادعی در قبال ایران را مورد تشکیک قرار دهد که آخرین این موارد به فضاسازی اخیر وی در لندن بازمی گردد که همین موضوع موجب اصرار بر ضرورت بررسی شخصیت حقیقی و حقوقی هاینونن است.
همچنین باید این نکته مهم را نیز در آستانه سفر معاون البرادعی به تهران مدنظر قرار داد و آن اینکه در شرایط فعلی وضعیت برزخ گونهای بر اوضاع موقعیت پرونده هستهای ایران حاکم است، چون ایران بهطور مستقل و خودخوانده وارد کلوپ کشورهای هسته ای شده است که این مورد خوشایند غربیها نیست و از طرف دیگر فعالیتهای هسته ای ایران نیز ادامه دارد و غرب عملا نتوانسته است برنامه اتمی ایران را متوقف کند.
لذا هدف اصلی سفر هاینونن را میتوان در راستای نیاز غرب به یک متن حقوقی جدید علیه ایران در شرایط فعلی، تفسیر کرد که البته باید ضمن برخورد رسمی و صحیح با این نوع سفرها، در رویارویی رسانه ای و خنثی کردن اتهامات جدید وادعایی غرب تلاش مؤثر داشته باشیم.