این زن که صبح یکی از روزهای پاییز 85 سراسیمه خود را به دایره مبارزه با سرقت پلیس آگاهی استان تهران رسانده بود، در تشریح ماجرا به ماموران گفت: ساعتی قبل در حالی که قصد رفتن به محل کارم را داشتم در یکی از خیابانهای کرج سوار پژوی سفید رنگی شدم که 2 سرنشین داشت و راننده آن وانمود میکرد مسافرکش است. هنوز خودرو مسافت زیادی طی نکرده بود که راننده تغییر مسیر داد و وارد خیابانی خلوت شد.
بلافاصله به او اعتراض کردم و خواستم پیاده شوم اما جوان دیگری که در صندلی عقب در کنار من نشسته بود چاقویی روی پهلویم گذشت و با تهدید خواست ساکت بمانم. در حالی که سارقان مرا تهدید به مرگ میکردند، بیتوجه به التماسهایم همه طلاها و پولهایم را از من گرفتند و دقایقی بعد مرا به بیابانهای اطراف کرج بردند و در آنجا رها کردند و متواری شدند.
پس از اظهارات این زن، رسیدگی به موضوع در دستور کار گروهی از کارآگاهان قرار گرفت و تحقیقات تخصصی برای شناسایی سارقان جوان آغاز شد. با گذشت چند هفته، در حالی که چند زن دیگر نیز با مراجعه به اداره پلیس مدعی شده بودند هدف سرقت 2 سرنشین خودروی پژو قرار گرفتهاند، پلیس با چهرهنگاری از متهمان و بررسی مشخصات آنها دریافت همه این سرقتها از سوی اعضای یک باند صورت میگیرد که با پرسه زدن در خیابانهای کرج و شناسایی طعمههای خود از میان زنان جوان، نقشه پلیدشان را عملی میکنند.
با توجه به حساسیت موضوع، بررسیها برای شناسایی این باند2 نفره وارد مرحلهای تازه شد و با دستورسرهنگ هادئی- رئیس اداره آگاهی استان تهران- تصویر چهرهنگاری شده متهمان در اختیار تمامی واحدهای گشتی پلیس قرار گرفت اما با گذشت بیش از یک سال هیچ ردی از سارقان به دست نیامد.
در حالی که تعداد شاکیان این باند از مرز 20 نفر گذشته بود، صبح شنبه گذشته ماموران گشت انتظامی استان تهران به 2 سرنشین یک خودرو پژو که در خیابان دولتآباد در حال تردد بود مظنون شدند و به آنها دستور ایست دادند. جوان راننده با مشاهده پلیس، به سرعت خودروی خود افزود و فرار کرد و به این ترتیب تعقیب و گریز خیابانی آغاز شد.
دقایقی بعد در حالی که سرنشینان پژو قصد داشتند هر طوری شده از دست ماموران فرار کنند، خودروی آنها با خودروی پلیس برخورد کرد و متوقف شد. مردان جوان نیز با رها کردن آن پا به فرار گذاشته و گریختند. بهدنبال فرار این 2 جوان، ماموران خودروی آنها را به پارکینگ منتقل کرده و در بازرسی داخل آن موفق به کشف یک کارت ملی شدند که متعلق به مردی به نام بابک بود.
وقتی مشخص شد عکسی که روی این کارت درج شده، شباهت زیادی به تصویر چهرهنگاری شده یکی از سارقان طلاهای زنان دارد، نخستین سرنخها در اختیار پلیس قرار گرفت و ماموران که احتمال میدادند سرنشینان پژو همان سارقان تحت تعقیب هستند، با استعلام شماره پلاک خودروی به جا مانده از آنها دریافتند این خودرو متعلق به پدر بابک است. با این اطلاعات، مخفیگاه بابک در محله آسیاب برجی کرج شناسایی و صبح نخستین روز اردیبهشت او و همدستش در یک عملیات ضربتی دستگیر شدند.
اعتراف به 30 فقره سرقت از زنان
با انتقال این 2 جوان به اداره پلیس، تمامی شاکیان آنها را شناسایی کرده و متهمان در بازجوییها به ربودن 30 زن جوان و سرقت طلاهای آنها اعتراف کردند. آنها گفتند که پس از شناسایی طعمههایشان از میان زنانی که با خود جواهرات زیادی به همراه داشتند، در نقش مسافرکش ظاهر شده و پس از سوار کردن طعمههایشان با تهدید چاقو از آنان زورگیری میکردند.
شکایتها محرمانه میماند
سرهنگ اسماعیل هادئی- رئیس پلیس آگاهی استان تهران- با اعلام این خبر گفت: تا کنون 20 زن و دختر جوان سارقان را شناسایی کردهاند اما از آنجا که احتمال میرود اعضای این باند برخی از طعمههایشان را مورد آزار و اذیت نیز قرار داده باشند، شاکیان میتوانند با اطمینان از اینکه هویت آنها نزد پلیس محفوظ میماند به اداره آگاهی کرج رفته و متهمان را شناسایی کنند و مطمئن باشند که در تمامی مراحل تحقیق، اطلاعات آنها محرمانه میماند.