نور شعلههای آتش به او کمک میکرد شخصیتهای مختلف را، بزرگتر از اندازه واقعیشان، روی دیوار ببیند. کسانی که دور آتش نشسته بودند، شگفتزده شده بودند چون میدیدند به راحتی شخصیتها را تشخیص میدهند، این که کدام شخصیت ضعیف است و کدام قوی، کدام ظالم است و کدام خالق است و کدام مخلوق.»
این داستان یکی از روایتهایی است که به ما میگوید هنر نمایش چهطوری به وجود آمده و روبر لوپاژ* بازیگر و کارگردان کانادایی تئاتر، امسال، پیام روز جهانی تئاتر را با این داستان شروع کرده است.
روبر لوپاژ ، بازیگر و کارگردان کانادایی ، پیام امسال روز جهانی تئاتر را نوشته است
میدانی که پیام روز جهانی تئاتر خیلی مهم است، حرفهایی که هر سال یکی از بزرگان تئاتر یا اندیشمندان جهان، به مناسبت روز جهانی تئاتر، درباره این هنر جهانی، برای همه مردم جهان میگوید.
خب معلوم است که همه منتظرند ببینند کسی که سالها با این هنر شگفتانگیز زندگی کرده، درباره آن مطالعه و ریزهکاریهایش را تجربه کرده، یا نگاه و بینش خاصی درباره انسان و جهان دارد، درباره تئاتر چه میگوید. پس این که لوپاژ این داستان را در آغاز پیام روز جهانی تئاتر آورده، تنها برای تعریف کردن یک داستان ساده نیست و میتواند حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد.
خود لوپاژ در پیامش گفته که این داستان آدم را به فکر وامیدارد. به نظر تو هم همینطور است؟ خب بیا ببینیم در این روایت چه چیزهایی وجود دارد که میتواند آدم را به فکر وادارد.
در این داستان یک نفر فکر تازهای به ذهنش میرسد و شیوه تازهای را برای بیان داستانش ابداع میکند؛ و این یعنی نوآوری و خلاقیت. تماشاگران داستان هم به راحتی با این شیوه نو ارتباط برقرار میکنند، شخصیتهای داستان را میشناسند و با آن همراه میشوند، با وجود این که تا پیش از آن با این شیوه آشنا نبودهاند؛ و این یعنی تماشاگر باهوش است و
می شود در نوآوری روی هوش او حساب کرد.
دیگر این که ضعیف و قوی، ظالم و مظلوم و ... ویژگیهای متنوع و متضاد آدمها و همینطور شکلهای متنوع ارتباط بین آنها، موضوع نمایش و تئاتر را تشکیل میدهد، چیزهایی که گاهی میتوانند به نظرمان خیلی پیچیده باشند. یکی دیگر از نکتههای مهم این روایت وجود نور و دیواره غار است که بدون آنها نمایشگر نمیتواند داستانش را به نمایش در آورد و ...
جشن روز جهانی تئاتردر ماناگوئه پایتخت پاراگوئه در آمریکای مرکزی
لوپاژ در ادامه پیامش به این نکتهها اشاره میکند: «برای نشان دادن جهان با همه پیچیدگیهایش، هنرمندان (تئاتر) باید بتوانند شکلها و فکرهای تازهای ارائه بدهند و به هوش و قدرت درک تماشاگران اعتماد کنند، تماشاگرانی که میتوانند در میان این بازی جاودانه نور و سایه، سایه انسانیت را باز شناسند» و با این حرف ویژگیهایی را به یادمان میآورد که در هر نمایش خوبی وجود دارد، نمایشی که وظیفهاش قرار دادن آدمها دردل یک تجربه تازه است و زنده کردن احساسها و اندیشههای آدمها، بالابردن توانایی درک آنها از همدیگر و نزدیک کردنشان به همدیگر.
آنوقت است که ما اهمیت هنر نمایش را بیشتر درک می کنیم و بهتر میفهمیم که اصلاً چرا روزی را در سال به عنوان روز جهانی تئاتر اعلام کردهاند و چرا این روز را مردم همه کشورهای جهان جشن میگیرند.
این کار را مؤسسه بینالمللی تئاتر (ITI) انجام داده است. این مؤسسه مهمترین سازمان غیر دولتی بینالمللی است که در زمینه تئاتر فعالیت میکند و سازمان جهانی یونسکو همراه با دستاندرکاران بزرگ تئاتر آن را پایهگذاری کردهاند. از هدفهای اصلی مؤسسه بینالمللی تئاتر این است که توجه مردم را به این نکته جلب کند که برای پیشرفت، به خلاقیت هنری نیازمندیم و تلاش میکند توانایی درک متقابل میان آدمها را بالا ببرد تا صلح و دوستی میانشان بیشتر و محکمترشود.
برای همین هم سال 1961 از پیشنهاد مؤسسه تئاتر فنلاند استقبال کرد و روز 27 مارس، یا همان هفتم فروردین خودمان، را به عنوان روز جهانی تئاتر اعلام کرد. این روز را همه مردم جهان به شکل های مختلف جشن میگیرند؛ چون این روز همزمان با نوروز ماست، ما در ایران آن را اوایل اردیبهشت جشن میگیریم.
امسال هم از اول اردیبهشت این جشنها در شهرهای مختلف شروع شده و در تهران هم از هفتم اردیبهشت آغاز میشود و هفت روز (تا 14 اردیبهشت) ادامه دارد؛ جشنهای متنوعی که بیشتر در خانه هنرمندان و بخشی از آن هم در سالن اصلی تئاتر شهر برگزار میشود. اجرای نمایشهای خیابانی، نمایشخوانیها، مراسم بزرگداشت بازیگران، کارگردانان، طراحان صحنه و خلاصه همه هنرمندانی که در شکل گرفتن هنر تئاتر نقش دارند و برنامههای جنبی متنوع و جذاب دیگر، بخشهای مختلف این جشنها هستند.
شاید تو هم دوست داشته باشی در این جشنها شرکت کنی. بد نیست بدانی که امسال هم مثل سال گذشته، بخشی از این جشن یک هفته ای را به تئاتر کودک و نوجوان اختصاص دادهاند و برای این گروه سنی برنامههای ویژهای دارند.
* ممکن است بعضی جاها نام این هنرمند را روبرت لیپِیج بخوانی، که تلفظ انگلیسی آن است، اما تلفظ فرانسه آن، که زبان مادری این هنرمند است، روبر لوپاژ است. به هر حال این دو، یک نفر هستند!