شاپورزاده که متولد 19 سپتامبر 1982 در تهران است، نخستین بازی ملی خود را در ژوئن 2007 برای تیم ملی ایران در چارچوب مسابقههای غرب آسیا انجام داد. او به تیم ملی «ب» ایران دعوت شده بود و توانست با این تیم قهرمان مسابقههای غرب آسیا در اردن شود ولی پس از آن دیگر به تیم ملی دعوت نشد. در زیر مصاحبه دویچهوله را با وی میخوانیم:
- وضعیت فعلیات در روستوک چطور است و فعلا در چه حالی بهسرمیبری؟
برای من نیمفصل دوم خیلی بهتر شده، خیلی بیشتر بازی کردم تا نیم فصل اول. فکر کردم بازیهایی هم که انجام دادهام خوب بودند، اما وضعیت برای تیم من الان یک کم در بوندسلیگا سخت شده، چون سه تیم پشت ما هستند که امکان دارد بروند بوندسلیگای دو، اما هنوز پنج شش بازی مانده و هنوز برای ما هیچ چیز مشخص نیست.
- انتظاراتت در این فصل بوندسلیگا تا بهحال برآورده شده است یا نه؟
الان دوازدهتا بازی کردم و پنجتایش را فیکس بودم و فکر میکنم بد نبود. امیدوارم که بتوانم به تیمم کمک کنم.
- در این فصل بوندسلیگای یک که برای هانزاروستوک به میدان رفتی، در ترکیب تیم در چه پستی بازی میکردی و چه وظایف و مسئولیتی را سرمربی تیم آقای فرانک پاگلزدورف به عهده تو گذاشته بود؟
بیشتر بازیها را توی خط حمله بازی کردم و دو سه بازی هم هافبک بازی کردم و پنجتایش را فیکس بازی کردم و آن شش¬ هفت بازی را تقریبا بعضی وقتها نیمساعت و بعضی وقتها ده دقیقه بازی میکردم. متاسفانه نتوانستم گل بزنم، اما یک کمی برای من هم این بازیهایی که امسال داشتیم در بوندسلیگا سخت بود. چون همانطور که گفتم، نیم فصل اول زیاد بازی نکردم.
- الان نیم فصل اول را با نیم فصل دوم مقایسه کردی واشاره کردی که وضعیتت در نیم فصل دوم بوندسلیگا بهمراتب درمقایسه با نیم فصل اول بهتر شده است. از دیدگاه خودت دلایل عمده این بهبود وضعیت چه میتواند باشد؟
نمیدانم. گفتم، از موقعی که رفته بودیم ایران، من بیشتر بعد ازتمرین با مربیها کارمیکردم و گفتم از نیم فصل اول راضی نیستم و میخواهم این نیم فصل دوم بیشتر بازی کنم و خودم را نشان بدهم و به تیمم کمک کنم. بهخاطر این بیشتر تمرین کردم و شاید این یک دلیل بود که توانستم بیشتر بازی کنم.
- در ماه ژانویه امسال تیم هانزاروستوک به تهران سفر کرد و قرار بود پس از یک دیدار دوستانه مقابل تیم ملی ایران فوری به اردوگاه و به دوبی بازگردد. اما اقامت شما در تهران، بهخاطر بارش برف سنگین، به جای یک روز، سه روز شد. لطفا از خاطراتت در رابطه با این اقامت اجباری سه روزه تعریف کن.
ما از دوبی حرکت کرده بودیم برای یک بازی دوستانه به تهران و ظهر رسیدیم به تهران و بازیمان هم فکر کنم ظهر بود. بعد قرار بود روز بعدش پروازمان دوباره به دوبی ساعت ده صبح باشد. آن روزی که رسیدیم یک کم باران میآمد، اما هوا آنچنان بد نبود. ولی شب وقتی رفتیم توی اتاقهایمان که بخوابیم، صبح ساعت چهار که بیدار شدیم، آنقدر برف آمده بود که نتوانستیم حرکت کنیم و سه روز تیممان توی تهران ماند.
- توی این سه روز خودت چه نقشی را بهعنوان یک بازیکن فارسیزبان تیم روستوک داشتی؟
من بعضی وقتها ترجمه میکردم، بهخاطر این که سریعتر کمک کنم. اما گفتم، توی این سه روز که آنجا بودیم، همه کارگرها و خیلیها از فدراسیون، کارگرهای هتل، رانندههای اتوبوس، خیلیها به ما کمک کردند و به خاطر همین این سه روز را خیلی سختی نکشیدیم.
- هم تیمیهایت، بازیکنان تیم هانزاروستوک ایران را چگونه دیدند، نظرشان راجع به ایران چه بود؟
آنها زیاد از ایران چیزی ندیدند. یا از صبح تا شب توی فرودگاه بودیم یا توی هتل بودیم. توی این سه روز تمرین هم نمیتوانستیم بکنیم. اما خیلی خوششان آمده بود از پذیرایی ایرانیها و دیدند که چقدرخوبند. از این نظر خیلی خوششان آمده بود.
- حالا در رابطه با بازی هانزاروستوک مقابل ایران در تهران صحبت بکنیم. در این بازی تو در نیمه اول کاپیتان تیم هانزاروستوک بودی. این بازی را چگونه دیدی و چه احساسی داشتی که بهعنوان کاپیتان تیم داری مقابل تیم ملی ایران بازی میکنی؟
قبل از بازی مربیمان با من حرف زد. گفت، الان چند سال است من توی روستوک هستم و تا حالا تقریبا بیست و هفت بازی کردهام و به من توضیح داد که توی این بازی کاپیتان این تیم من هستم. من فقط نیمه اول بازی کردم.
ما قبل ازاین که برویم ایران، توی این فصل تمرین نداشتیم و اولین بازی مان بود. یک یا دوبار فکر کنم قبلش تمرین کرده بودیم. بهخاطر همین فکر کنم بازیام بد نبود. میتوانستم بیشتر کار کنم.
یک شانس خیلی خوبی داشتم در دقیقه دقیقا نمیدانم، بیست یا بیست و پنج بود که تک جلوی دروازهبان بودم و نتوانستم گل بزنم. اما فکر کنم برای اولین بازی که نیمه اول بازی کردم خوب بود. برای هر دو تیم یک تست خیلی خوبی بود. فکر کنم بچههای تیم ملی هم توانستند ببینند و خودشان را با تیمهای اروپا بسنجند و فکر کنم برای هر دو تیم تست خوبی بود.
- آیا فوتبال ایران را دنبال میکنی و نظرت در رابطه با سرمربی جدید تیم ملی چه هست؟
بله. بعضی وقتها بازیهای ایران را توی اینترنت نگاه میکنم. فکر کنم الان از آن موقعی که آقای دایی مربی شده، توانستیم بعد از سه یا چهارتا بازی دوباره گل بزنیم، آن هم دو گل خیلی قشنگ مقابل کویت. یک کم بدشانسی آوردیم که این بازی را نتوانستیم ببریم. بچهها خوب بازی کردند و امیدوارم در آینده، صددرصد مطمئنم که میتوانند در این گروه موفق باشند.
- تو همیشه علاقهات را نشان داده بودی که برای تیم ملی فوتبال ایران بازی کنی. آیا در چند هفته یا چند ماه اخیر کسی از فدراسیون فوتبال ایران با تو تماس گرفته است؟
نه، تا الان هیچ کسی با من صحبت نکرده و من الان فقط فکرم به تیم روستوک است که بتوانیم توی این پنج شش بازی که داریم موفق باشیم و توی بوندسلیگا بمانیم. بعد از آن نمیدانم. زیاد هم دست من نیست، کسان دیگری باید تصمیم بگیرند که میخواهند من را دعوت بکنند یا نه. اینجا هم چندبار گفتم که دوست دارم، اما گفتم من نباید اصرار کنم من را بگذارند توی زمین. من باید توی بوندسلیگا بازی خودم را بکنم. فقط میتوانم برای خودم تبلیغ کنم. تصمیمها را کسان دیگری میگیرند.
- قراردادت با تیم هانزاروستوک در پایان این فصل، در تابستان تمام میشود، ما تو را در فصلهای آینده در کدام تیم خواهیم دید؟
الان چندتا تیم برای سال دیگر در صحبت هستند. هم تیمهایی هستند که توی آلمان هستند و تیمهایی هستند خارج از آلمان. بهخاطر این هنوز هیچ تصمیمی نه من گرفتم و نه تیمهای دیگر. فعلا هیچ چیز معلوم نیست.