زائور رستم‌ویچ داخته سال ۱۹۳۶ در منطقۀ داغستان روسیه به دنیا آمد. سال ۱۹۶۴ از رشتۀ فیلم‌برداری فارغ‌التحصیل شد و تا زمان بازنشستگی در استودیوی تاجیک‌فیلم کار می‌کرد. وی تا کنون ۱۳ فیلم هنری و حدود ۷۰۰ فیلم مستند فیلم‌برداری کرده‌است. فرصتی بدست آمده بود تا با او دیداری داشته باشم.

زائور داخته

همشهری آنلاین - الهه کسمایی: اگر در شهر دوشنبه دلت برای تهران تنگ شد، میتوانی سری به زائور داخته بزنی که همواره در اولین تلفنی که به او میزنی تا بگویی به دیدارت می آیم، زودتر از تو میگوید : پس کجایی؟ بیا ببینمت. کلماتی ایرانی ایرانی، یا بهتر بگویم تهرانی تهرانی. مهربان است، همانطور که بی تکلف می پذیردت، بی تلکف هم به دیدارت می آید. آرام است، آرامشش از سالها تجربه و کار و سفر برخواسته است.

در کنار چای گرم و فسنجان، به غذای روح میهمان هم توجه دارد، تو را به دیدن فیلم های سینمایی که فیلمبردارش بوده یا فیلم های مستندی که خودش ساخته، حتما حتما دعوت میکتد. پس از دیدن فیلم ها، نوبت عکس ها میرسد، عکس هایی که در انتخاب زاویه دید، نور، ساعت عکاسی، ارتفاع دوربین و ...بسیار دقیق است. شاهد این گونه عکاسی در سن هفتاد و هفت سالگی اش بوده ام. او اکنون ۸۴ ساله است.

در یک بعد از ظهر پاییزی که آفتاب تاجیکستان روی برگهای پارک بوتانیک (باغ گیاهان، گیاه شناسی) میتابید و برگها را شبیه طلا کرده بود، برای گرفتن یک عکس از نیلوفرهای آبی سطخ استخر بزگ پارک، چندین مرتبه دور استخر را چرخید تا بهترین نور و زاویه را پیدا کند، آن هم با پا دردی مزمن که برخواسته از کهولت سن است و سالها ایستادن پشت دوربین به عنوان فیلمبردار حرفه ای. به سختی روی زانو مینشیند، اما برای گرفتن عکس از یک بوته گل مثل جوانی شاداب تمام دور و اطراف بوته گل را دو زانو میچرخد و برانداز میکند تا به زاویه دلخواهش برسد.

اگر به عنوان سوژه، خودش جلوی دوربین عکاسی یا فیلمبرداری تو باشد به سادگی گاه دوربین را از دست تو میگیرد تا در تصویر برداری اینسرت های طبیعت تو را یاری کند مبادا خسته بشی. به دلایلی دیرتر از حد معمول تاجیکستان سالهای دور ازدواج کرده است، دو دختر و یک پسر دارد که هر سه ازدواج کرده اند و دو نوه هم دارد. همسرش چشم پزشک است که اغلب ساعتها در محل کار است و زائور هم مشغول به کارهای شخصی و هنری و اگر دوستی از ایران بیاید با روی باز پذیرای او. زائور داخته فیلمبردار و عکاس شناخته شده، دارای نشان فرهنگ جمهوری تاجیکستان و برگزیده چوایز متعدد بین المللی، سال هزارو نهصد و سی و شش در داغستان به دنیا آمد. از سال سی و هفت تا سال پنجاه و یک در سرجشمه تهران زندگی کرد و تا کلاس ششم در مدرسه ای در تهران تحصیل کرد.

از سال پنجاه و پنج تا پنحاه و هشت در پرورشگاه بین المللی شهر ایوانوای روسیه تحصیل و زندگی کرد. سپس برای کار به استودیوی " تاجیک فیلم " به شهر دوشنبه آمد. پس از مدتی در دانشگاه سینمایی شهر مسکو پذیرفته شد، پایان نامه کارشناسی او فیلم کوتاه هنری " لاله " بود، بر اساس داستانی به همین نام از صادق هدایت. پس از این فیلم او به عنوان فیلمبردار و تهیه کننده شهرت پیدا کرد.

سال هزارو نهصد و شصت و هشت او فیلم هنری " دیدار نزد مسجد کهنه " را فیلمبرداری کرد، سپس محموعه فیلم های " چار نفر از چار سنگ " " پلنگ ضروری " و شیرک جسور را فیلمبرداری کرد. همکاری زائور با کارگردان معروف " بوریس کیمیا گاروف " در فعالیت های او جایگاه خاص دارد.

" آدم پوستش را عوض میکند " و " رستم و سهراب " بهترین فیلم های ساخت تاجیک فیلم محسوب میشوند، این فیلمها نه تنها در قلمرو اتحاد شوروی سابق، بلکه در خارج از آن هم بیننده زیادی داشت. در ساخت این فیلم ها زائور به عنوان یکی از فیلمبرداران سهم بزرگی داشت. داخته در ساخت بیش از ششصد فیلم مستند کار کرده است.

دو فیلم او به ملکه صابرآوا، ستاره باله تاجیک و شوروی اختصاص دارد : " ملکه " فیلم اول زائور در سال شصت و شش جایزه جشنواره سینمای جماهیر آسیای مرکزی را دریافت کرد و سال هشتاد و دو پس از در گذشت ملکه صابر آوا، زائور فیلم دوم خود را با نام " ملکه ما " ساخت.

در دهه هفتاد و هشتاد زائور داخته بارها در جریان عملیات جنگی در افغانستان فیلم هایی درباره باستان شناسای و مجسمه بودا را فیلمبرداری کرده که حالا در موزه مردم نگاری تاجیکستان محفوظ است.
جسارت زائور بعد از آن ورد زبانها شد که او برای فیلمبرداری از " یوری باران اف " قهرمان چتربازی جهان در فیلم " محل زندگی اش، آسمان " هفده مرتبه با چتر و دوربین خود را از هواپیما پرت کرد. برای این فیلم او در سال هشتاد و دو جایزه اول جشنواره بین المللی کاوناس دررلیتوانی را به خود اختصاص داد.

در کنار فیلمبرداری، زائور به عکاسی هم علاقه زیادی دارد. سالیان زیادی است که عکاسی میکند، عکس هایش به موضوعات گوناگون اختصاص دارد، در این عکس ها تنوع رنگها به نظر میرسد  و گرمی قلب عکاس احساس میشود. ساعتها میشود به این عکسها نگاه کرد، در سکوت عکسهای زائور عمق و حرکت دیده میشود، حرکت احساسات و اندیشه، که ظاهرا پدیده ای است قانونی، وقتی فیلمبردار، عکاسی میکند، البته نه فیلمبردار معمولی، بلکه یکی از بهترین فیلمبرداران. اولین نمایشگاه عکس او در سال دوهزار و سه در شهر دوشنبه برگزار شد، سپس نمایشگاه آثار عکاسی اش در چین، هند، ژاپن، روسیه، فرانسه، آلمان، قزاقستان، جمهوری آذربایجان، و بلاروس برگزار شد.

و من هنوز فکر میکنم چرا در وطن اصلی اش ایران نمایشگاهی نداشته. زائور دارای نشان خدمت شایسته از حکومت جمهوری تاجیکستان است و از سال دوهزارو یازده زائور داخته عضو پیوسته فرهنگستان مصور است. او در شناسایی کشوری که در آن بزرگ شد، عاشق شد، فیلم ساخت و حالا زندگی میکند سهم بزرگی دارد.اما بیشتر از سهم عمیقش در هنر، سهم عمیقش در انسان بودنش و آدمیت داشتنش، برایم مهم است.

انسانی وارسته و آرام و مهربان و البته صبور، که به ایرانی بودنش هم خودش افتخار میکند هم تو به عنوان یک هموطن ایرانی که خارج از مرزها هنوز خاطره کوچه های سرچشمه را با خود دارد. ایرانیی که با رفتاری شایسته ایران و ایران بزرگ فرهنگی را معرفی میکند. و این رفتار شایسته را روزهایی که با او فیلم مستندی درباره اش میساختم از نزدیک شاهد بودم، این فیلم در مرحله تدوین است.فیلمی درباره زائور، زائور همان زائر خودمان است.

کد خبر 502035

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha