نزدیک به 4 سال پیش بود که نشریه معتبر «نشنالژئوگرافی» در نقشههایش عبارت مجعول «خلیج عربی» را جایگزین «خلیج فارس» کرد.
اعتراضها به این اقدام تا مرز ممنوعیت توزیع این نشریه در ایران پیش رفت و جدا از اعتراضهای محافل حقوقی ملی و بینالمللی به این اقدام، کاربران اینترنت هم از رسانه خود، اعتراضشان را به جعل این عنوان اعلام کردند، تا آنجا که این نشریه، با عذرخواهی از ملت ایران و تغییر این عنوان بهشکل اصلی خود یعنی«خلیج فارس»، ماجرا را پایان داد.
این اولین باری نبود که خلیجی که قسمتی از جغرافیای ایران به شمار میرود، با نامی دیگر در برخی محافل خوانده میشد. حدود 50 سال پیش همچنین اتفاقى افتاد. 13مرداد ماه سال ۳۷ دولت وقت ایران بهدلیل تغییر نام خلیج فارس به خلیج عربى که از سوى عراق و برخى دیگر از کشورهاى عربى و انگلیس مطرح شد، اعتراض خود را به دولت جدید عراق اعلام کرد.
در سال ۱۹۶۲ هم«جمال عبدالناصر»، رهبر مصر در اوج جریان «پانعربیسم»، طرحهایى را براى تغییر نام خلیج فارس به خلیج عربى به اجرا گذاشت. اما بعد از سالها، این تنها نشنالژئوگرافی و کشورهای عربی نبودند که بار دیگر هویت تاریخی این محدوده از جغرافیای ایران را نادیده گرفتند؛ این بار سایت گوگل هم در بخش«گوگلارث» (Google Earth) نام خلیج همیشه فارس را به خلیج عربی تغییر داد.
این اقدام گوگل، نهتنها اعتراض اهالی سیاست و فرهنگ را موجب شد که بار دیگر کاربران اینترنت را به مقابله با این تهدید واداشت. آنها به جمعآوری امضا از طریق یک سایت پرداختند و ابراز امیدواری کردند که درصورت جمعآوری امضای یک میلیون ایرانی در اعتراض به این اقدام، گوگل موظف به اعمال تغییری در این خصوص خواهد شد.
همچنین شاید شما هم مشاهده کردهاید که در اینترنت، بسیاری از کاربران نکتهبین ایرانی به جای کاربرد اصطلاح مجعول خلیج عربی این عبارت را بهصورت خلیج «عربی» مینویسند تا موتورهای جستوجوگر نتوانند آن را تشخیص دهند.
گرچه از جنبه حقوقی، امضای ایرانیان، مسئولیتی را متوجه این سایت نمیکند، اما میتواند نمایانگر اعتراض گسترده ایرانیان به این هتک حرمت و همبستگی آنان در دفاع از میهنشان باشد. در این میان مهم آن است که خیلج فارس تبدیل به کانون وحدت و وفاق ملی شده تا آدمهای جامعه کمی بیشتر بهخود آیند و نهیبِ ایرانی بودن و هویت اصیل داشتن بهخود بزنند.
هویت اجتماعی و گوهری به نام «وطن»
دکتر احمد برجعلی، روانشناس و استاد دانشگاه علامه طباطبایی، واکنش یک ملت به چنین مسائلی را امری طبیعی میداند و معتقد است درصورتی که مفهوم وطن یا دیگر عوامل سازنده هویت یک قوم با تهدید مواجه شوند، سلامت روانی آن جامعه به خطر افتاده و افراد برای بازیابی هویت خود و حراست از آن بسیج میشوند.
وی تاکید میکند:«ضربههایی که دیگران بخواهند به ما بزنند اثرات منفی بر اجتماع میگذارد، اما بهطور قطع به انسجام ملی ما کمک خواهد کرد چرا که وطن جزئی جدانشدنی از هویت هر ملتی است و ملت با دستیابی به درکی دوباره از هویت خود با آن مقابله خواهد کرد.»
این همه جنگ و کشتار بیامان، همیشه یک دلیل داشته است؛ بهدست آوردن تکهای از زمین یا حتی حفظ محدودهای که به آن وطن میگویند. «وطن» واژهای است که همواره در طول تاریخ مقدس بوده و عاملی در جهت پیوند انسانها محسوب شده است. یافتن پاسخی برای پرسش «که بودهایم؟» یکی از اصلیترین دغدغههای انسانهاست؛ مسئلهای که یکی از وجوه اشتراک انسانها هم محسوب میشود.
جامعهشناسان «هویت» را احساس تعلق به مجموعهای مادی و معنوی میدانند و روانشناسانِ اجتماعی، آن را یکی از عوامل ایجاد همبستگی و سلامت روانی در جامعه معرفی میکنند.
دکتر برجعلی در اینباره میگوید:« وطن، هویت و ملیت ما درهمتنیده است. گرچه هویت امری فراتر از مرز و سرزمین است، اما زمانی که به آن فکر میکنیم ایرانی بودن و مرز جغرافیای ایران در ذهنمان شکل میگیرد و این تداعی، باعث آرامش و اقتدار و غرور در صاحبان آن سرزمین میشود؛ غروری مقدس که استحکام شخصیتی و روانی ملت را در پی دارد.»
تهدید وجوهی که سازنده هویت یک فرد یا اجتماع هستند، همواره آسیبهایی به صاحبان آن وارد میسازند و واکنش صاحبان مذاهب، عقاید و سرزمینها، نسبت به هتاکیها یا تهدیدهای دیگران به هویتشان، میتواند دلیلی بر اثبات این ادعا باشد.
دکتر برجعلی این امر را اینگونه توضیح میدهد:«این تعلق خاطر، امری عاطفی است و درصورتی که با تهدید روبهرو شود یا آسیب ببیند، بهداشت روانی را در سطح جامعه پایین میآورد. ما این تجربه را در جنگ 8 ساله داشتهایم و تاثیراتش را بر اجتماع مشاهده کردهایم. فتح خرمشهر و بازگرداندن بخش ازدسترفته وطن توانست آرامشی دوباره در کشور ایجاد کند و این مثال نمایانگر آن است که سرزمین، جزئی انکارنشدنی از هویت یک ملت است.»
خلیج همیشه فارس
خلیج فارس، پهنهای است با وسعت 230 هزار کیلومتر مربع که در طول قرنها، بخشی از سرزمین ایران به شمار میرفته است. این منطقه، علاوه بر اهمیتش بهعنوان بخشی از کشور ایران، یکی از ثروتهای سرزمینمان هم به شمار میرود. خلیج فارس، نامی تاریخی است که در سندهای جغرافیایی معتبر جهان و حتی در کتب معتبر نویسندگان عرب زبان هم به این شکل نوشته شده و نام خلیج عربی، ریشهای تاریخی نداشته و فاقد سندی برای اثبات خود است. در میان آثار نویسندگان عرب، میتوان از کتاب «مختصر کتابالبلدان» اثر «ابوبکر احمد بن محمد بن اسحاق بن ابراهیمالحمدانی» و بسیاری دیگر بهعنوان اسنادی که در آنها نام این خلیج، با عنوان خلیج فارس مشخص شده است را نام برد.
البته این تنها بخش بسیار کوچکی از اسناد موجود است؛ سندهایی که شاید باید ممنون دزدان هویت ما باشند که باعث شدند ما سری به آنها بزنیم و چشممان به جمالشان روشن شود و عدو را سبب خیر کنیم و کمی از خواب بیخیالی بیدار شویم. فراموش نکنیم که اگر به این راحتی هویت ما مورد تعرض قرار میگیرد، دلیلش بیتوجهی خودمان به این ارزشهاست.
زمانی که ماجراهای «نشنال ژئوگرافی» پیش آمد، «آلن کارول»، رئیس گروه تدوین نقشههای اطلس این نشریه گفت:«سیاست این مؤسسه در ثبت نام مکانها بنا بر نامهایی است که در عمل به کار میروند و نه براساس نامی که فرد یا گروه خاصی بر آن منطقه مینهند. نامگذاری مکانهای جغرافیایی براساس عرف جهانی، نه تنها مورد پذیرش این مؤسسه جغرافیایی که مورد قبول نهادهای معتبر جهانی نیز هست.»
بله؛ حرف او منطقی نیست، ولی اگر کلاهمان را قاضی کنیم، درمییابیم که کمکاری برخی مسئولان و سیاستگذاران، عامل بعضی جسارتها شده است. البته دفاع از هویت، وحدت و وفاق میهن وظیفهای نیست که تنها مخصوص دولتمردان باشد؛ این را مردم هم خوب درک کردهاند وگرنه شاهد این همه جنبوجوش ایرانیان در سراسر دنیا نبودیم.