1 - رفاه: میزان کار و توانی که کارگران صرف امور اجرایی- کارگری میکنند در عمل این قشر را در زمره بخشهای مولد قرار داده که نیازمند توجه بیشتری هستند؛ به این معنا که کارگران از جهت امکانات تغذیهای، تفریحی، تامین نیازهای مادی ومعنوی فرزندان و نوع هزینهها و فاصله محل زندگی آنها به محل کار ودسترسیهای عادی اقتصادی، نیازمند امکانات رفاهی بیشتری هستند.
کارگران وکشاورزان، زحمتکشترین اقشار یک جامعهاند. در این میان کارگران چون تمام اوقات سال را صرف امور زندگی و معیشت میکنند و از فاصله بین کارهای اقتصادی مانند کشاورزان برخوردار نیستند، اقشاریاند که حتی از کشاورزان نیز محرومترند؛ پس برای افزایش توان و انگیزه کارگران درجهت افزایش تولید و کیفیت آن باید همواره رفع نیازهای رفاهی آنان مورد توجه قرارگیرد.
2 - مهارتها و آموزشها: جابهجایی مشاغل و دسترسی به امتیاز ارتقای شغلی، یکی از نیازهای جدی کارگران ایران است. در زمینه جابهجایی و ارتقای سطح مشاغل، سختگیریهای بیشتری نسبت به کارگران صورت میگیرد. کارگران ناچارند نزدیک به 3 دهه از زندگی خویش را در یک شغل یا یک نوع مسئولیت سپری کنند.
این شرایط به فرسودگی آنان از نظر فنی وحرفهای و روحی منجر میشود. اگر بتوانیم با فراهم کردن زمینه آموزش و افزایش مهارت کارگران، امکان دسترسی آنها به شغلهایی که از نظر تنوع و رشد و ترقی فرصتهای بیشتری را در اختیار کارگران قرار میدهد فراهم کنیم، توان و انگیزه بیشتری برای خدمات خود پیدا خواهند کرد.
در نظام کارمندی این فرصتها وجود دارد و کارمندان در بسیاری ازموارد حتی بدون طی مراحل پیشین، امکان رشد و ترقی شغلی را دارند که از نظر روحی و روانی و در آمدی تعیینکننده است. باید فکری به حال جابهجایی و سیستم ارتقای شغلی کارگران کرد.
3 - شغلهای جانشین: پدیده نظام الکترونیک و روباتیک و همچنین پیشرفت محسوس این نظام در امور صنعتی، آینده شغلی بسیاری از کارگران را در خطر قرار داده است و آنها بهتدریج از نظر پیدا کردن شغل در تنگناهای بسیاری قرار میگیرند. با پیشرفت این نظام در آینده میزان نیاز به اشتغال کارگری به حداقل میرسد و نظام صنعتی نوین، آینده شغلی و شغلهای جدید را با بحرانهای قابل پیشبینی روبهرو میکند. بنابراین باید برای حل تضاد نظام الکترونیک و روباتیک با نظام انسانی از حالا تدابیر لازم را اندیشید.
4 - اتحادیهها و نهادهای مدافع: بهرغم وجود نهادی مانند خانه کارگر، هنوز کارگران ما توانایی رویارویی با سایر نهادها و مجامع را نداشته و در انتخابات اخیر نیز دیدیم که آنها بهسختی توانستند یک نماینده از سوی خود به مجلس بفرستند. محرومیت کارگران از امکان تصاحب پستهای اجرایی و تصمیمساز، به ادامه مشکلات آنها خواهد انجامید.
کارگران باید بتوانند به تناسب جمعیت و اهمیت نقش خود فرصت حضور در مجامع تصمیمساز را داشته باشند تا بتوانند از منافع صنفی و گروهی خود حمایت کرده تا همگام با تحولات اقتصادی و سیاسی پیش بروند.
اگر این موارد حل نشوند در آینده جامعه کارگری با مشکلات سختتری روبهرو خواهد بود.
نایب رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس