این گفته بلگواد، دانشمند دانمارکی است که در سال 1314 با کشتی به خلیجفارس آمد و 6 ماه در آنجا ماند تا حاصل مطالعات خود را در مجموعهای 10 جلدی منتشر کند؛ مجموعهای که به گفته استادان و کارشناسان محیطزیست هنوز همتا ندارد. او این جمله را که نشاندهنده تنوع زیستی بهویژه تنوع بالای ماهیان است در اولین صفحه مجموعه 10 جلدی خود درج کرده است.
خلیجفارس پس از خلیج مکزیکو و خلیج هودسن با 240 هزار کیلومتر وسعت بزرگترین خلیج جهان محسوب میشود.
این خلیج صرفنظر از موقعیت ژئوپلتیکی خاص، به دلیل تنوع زیستی شگفتانگیزش یکی از غنیترین زیست بوم های جهان به شمار میآید.
غواصانی که از عمق آبهای آن بازدید کردهاند تپههای مرجانی آن را زیباتر از کاشیکاریهای اصفهان و نقوش قالیهای کرمان وصف میکنند.با وجود این، خلیجفارس اینک در معرض انواع آلودگی قرار دارد. آلودگیهایی که روزبهروز به میزان آنها افزوده میشود.
عمق فاجعه
دانشگاه اهواز در سال 1362 – پیش از جنگ نیروهای چندملیتی با عراق – تحقیقات جامعی درباره آبزیان خلیجفارس انجام داد.
این بررسی نشان داد در این دریا، میزان کادمیوم و نیکل هزار برابر، کبالت و روی 300 برابر و سرب بیش از 20 هزار برابر بیشتر از آبهای پاک است.
عمق فاجعه آنجاست که پس از این آمار جنگهای دیگری دامنگیر منطقه شد و حجم گستردهای از آلودگیهای ناشی از انفجار کشتیها و شناورهای عظیم نفتکش در برخورد با مین و اصابت موشک به این آلودگی اضافه شد. افزون بر این، در طول همه این سالها، پساب صدها کارخانه صنعتی، پالایشگاه، فاضلابهای شهری و خانگی، زهآبهای کشاورزی و نیز ساخت و سازهای ساحلی و درون دریا به این آلودگیها دامن زده است. آلودگیهایی که از یک سو، سلامت حاشیهنشینان خلیجفارس و از سوی دیگر حیات آبزیان این پهناب را در آستانه بحران قرار داده است.
دکتر بهزاد دهزاد، استاد اکولوژی اکوسیستمهای آبی، از دریچه دیگری به خلیجفارس نگاه میکند. وی معتقد است: خلیجفارس بیش از هر چیز متأثر از بازیهای سیاسی است در حالی که میتواند عاملی برای صلح منطقه باشد؛ همانگونه که در دهه 60 محور قرار گرفتن خلیجفارس برای صلح و دوستی مطرح شد اما به علت نبود همکاریهای لازم موضوع پس از مدتی مسکوت گذارده شد.
وی با تأکید بر تنوع بینظیر زیستی خلیجفارس، میگوید: نقشه پراکندگی جهانی مرجانها نشان میدهد این موجودات آبزی فقط در خلیجفارس خارج از خط پراکندگی خود و پائینتر از عرض جنوبی 30 تا 40 درجه زندگی میکنند و این ناشی از شرایط متفاوتی است که این محیط آبی برای زندگی مرجانها فراهم ساخته است از همین رو، بهترین شاخصها برای مطالعات اقلیمی در خلیجفارس وجود دارد. به دلیل همین شرایط ویژه، مجموعهای از فون و فلور اقیانوس هند و بخشی از دنیای غرب در این زیستبوم آبی قابل مشاهده است. بر این اساس شایسته است کشور ما رهبری علمی و پژوهشی خلیجفارس را بر عهده بگیرد.
دهزاد میافزاید: آبهای خلیجفارس به دلیل گرم و کمعمق بودن و برخورداری از املاح بالا، گونههای متنوع آبزیان را در خود جای داده است. از سوی دیگر، غنی بودن از نظر مواد غذایی باعث جمع آمدن گونههای جانوری و گیاهان متعدد در این پهناب شده است برای مثال، 5 گونه مرجانی و بیش از 300 گونه ماهیان در این دریا زیست میکنند.
این استاد دانشگاه، تنها راه نجات خلیجفارس را جهانی شدن آن میداند و میگوید: خلیجفارس یکی از ارزشمندترین میراثهای طبیعی بشر است، میراثی که حفظ آن در اولویت قرار دارد. بر این اساس، میتوان فارغ از مسائل سیاسی و صرفاً به خاطر نجات این میراث گرانبها، بحث خلیجفارس را جهانی کرد، همانگونه که اکنون دریای مدیترانه یک دریای جهانی است و از همین رو، یونسکو بودجه قابل توجهی برای مطالعات و تحقیقات مرتبط به آن اختصاص داده است. طرحی که در صورت اجرای آن درباره خلیجفارس، میتواند مجموعهای از محققان را به مطالعه و بررسی حول یک محور گرد هم آورد.
ساخت و ساز به قیمت نابودی آبهای خلیجفارس
دکتر محمدرضا فاطمی، مدیر گروه بیولوژی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد مرکز، با تقسیمبندی آلودگی خلیجفارس ذیل دو عنوان «دریا منشاء» و «خشکی منشاء» میگوید: این آلودگیها هم بر محیط آبی و هم بر زیستگاههای آبی تأثیر نامطلوبی دارد؛ به خصوص ساخت و سازهای دهه اخیر در نوار ساحلی و درون دریا که اصطلاحاً به آن تخریبهای فیزیکی اطلاق میشود زیستگاههای این محیط دریایی را در آستانه بحران قرار داده است.
وی با اشاره به نو بودن آلودگی فیزیکی تصریح میکند: این نوع آلودگی یعنی ساخت و سازهای شهری در محیط دریا، در خلال 5 سال گذشته رشد چشمگیری داشته است.
ارزترین نمونه آن، اجرای طرح نخیلات در سواحل جنوبی خلیجفارس است که طی آن ساخت و ساز آپارتمانهای لوکس بر فراز تپههای مرجانی آغاز شد. پس از آغاز این طرح، بحرین و قطر به پیروی از امارات دست به اجرای طرحهای مشابه زدند، طرحهایی که بیتوجه به پیامدهای ناگوار زیستمحیطی و تأثیر نامطلوب آن بهطور فزایندهای ادامه دارد.
فاطمی تصریح میکند: طرح نخیلات در حالی به اجرا درآمد که کارشناسان نسبت به عواقب ناگوار آن بارها هشدار دادند اما دولت امارات بیتوجه به این هشدارها به کار خود ادامه داد.
این استاد دانشگاه میافزاید: آلودگیهای «خشکی منشاء» بهطور مستقیم از طریق فاضلابهای شهری و سیلابها، به دریا وارد میشوند، در این میان بخش عمده این آلودگیها با راه یافتن به رودخانهها که عملاً به صورت زهکش شهرهای بزرگ عمل میکنند به دریا میریزند. کارون نمونهای از این شیوه انتقال فاضلاب به خلیجفارس است که سهم عمدهای در آلودگی آن دارد.
وی میگوید: آلودگی دریا منشاء، ناشی از عملیات استخراج، اکتشاف و بهرهبرداری از منابع نفت و گاز دریایی است. حفر بیش از 500 حلقه چاه در زیر آب بخش عمده این آلودگیها را تشکیل میدهد به خصوص که هنگام حفاری مقدار زیادی مواد نفتی وارد دریا میشود. تخلیه آب خن کشتیها، لنجها و شناورهای صید صنعتی و سنتی که به آن آب توازن گفته میشود نیز نقش قابل توجهی در آلودگی آبها دارد. اما به همه این آلودگیها باید آلودگیهای ناشی از جنگهای 3 دهه اخیر منطقه را نیز افزود. آمارها نشان میدهد طی جنگ عراق با ایران و جنگ نیروهای چند ملیتی با عراق بیش از 20 میلیون تن نفت خام وارد آبهای منطقه شده است.
کاهش کیفیت محیط
مهندس محمدرضا شیخالاسلام، کارشناس محیطزیست که مطالعات دامنهداری در خصوص ساحل و دریا در محدوده خلیجفارس صورت داده است، میگوید: آلودگیهای نفتی ناشی از اکتشاف و بهرهبرداری، تصادفات دریایی و تخلیه آب توازن شناورهای مختلف البته نقش مهمی در آلودگی خلیجفارس دارد اما آنچه بیشتر از این آلودگی این زیستبوم را تهدید میکند، تخریبهای فیزیکی و تخریب زیستگاههاست، نکتهای که تاکنون از آن غفلت شده و کمتر مورد توجه مسئولان قرار گرفته است؛ چرا که این تخریبها باعث پائین آمدن کیفیت محیط آبی خلیجفارس شده است.
وی میافزاید: متأسفانه امروز هرگاه از آلودگی آبهای دریایی سخن به میان میآید ذهنها متوجه آلودگیهای نفتی، فاضلابهای خانگی و شهری و پسابهای صنعتی و زهآبهای کشاورزی میشود که بهطور مستقیم یا از طریق رودخانهها به دریا راه مییابد حال آنکه تخریبهای فیزیکی امان آبزیان را بریده و بیشترین آسیب را متوجه محیطهای آبی منطقه کرده است.