این بخشی از اظهارات سخنگوی ستاد ائتلاف اصلاحطلبان در انتخابات مجلس هشتم است که در آن بر حفظ انسجام و «ائتلاف» موجود میان احزاب و گروههای یکی از دو جناح اصلی نظام تاکید شده است.
البته هدف این «تداوم» نیز کاملا روشن است؛ انتخابات ریاستجمهوری دهم. اگرچه هنوز مدت زمان زیادی از انتخابات مجلس هشتم نگذشته اما برطبق سنتی معمول در سه سال اخیر پای موضوع انتخابات «بعدی» بسیار زودتر از آنچه تصور میشد به فضای سیاسی کشور باز شده است. در این میان رسانهها اعم از خبرگزاریها، سایتها و نشریات مختلف با ارائه مقالات، گزارشها و گفتو گوهایی با برخی فعالان سیاسی هر دو جناح کشور در خصوص انتخابات پراهمیت ریاستجمهوری سال آینده سعی در پررنگ ساختن این مسئله در جامعه دارند.
احزاب و گروههای اصلاحطلب پس از عدم نتیجهگیری در انتخابات ریاست جمهوری نهم و کنارهگیری ناگزیر از حضور در قدرت اما تصمیم بر آن گرفتند تا با تجدید سازمان مجدد بار دیگر بخت خود را برای حضور در انتخابات مختلف و بازگشت به ساختار حاکمیت بیازمایند.
انتخابات شورای شهر سوم، اولین آزمون مدنظر این جناح سیاسی بود که با چند اتفاق تازه همراه بود. سران جناح اصلاحطلب به این نتیجه رسیده بودند که یکی از دلایل عدم موفقیت آنها در انتخابات ریاست جمهوری نهم، «چندکاندیدایی» و پراکنده شدن آرای هواداران اصلاحات بوده و هم از اینرو بود که مصمم شدند به صورت یک مجموعه هماهنگ وارد عرصه آن انتخابات شوند. رویداد مهم دیگر اما تاسیس حزب اعتماد ملی از سوی مهدی کروبی بود.
وی به سبب برخی کدورتها با همحزبیهای سابق خود در مجمع روحانیون مبارز،تصمیم به جدایی از این حزب روحانی جناح چپ گرفته و یک حزب تازه را بنا نهاد. در چنین شرایطی بود که «ائتلاف اصلاحطلبان» به همراه حزب اعتماد ملی به حمایت از یک فهرست مشترک در تهران و شهرستانها پرداخته که پیروزیهایی نسبی را نیز کسب کردند. انتخابات بعدی اما با اهمیتتر بود چه اینکه «مجلس» دارای نقشی موثرتری در ساختار حاکمیت بود.
اصلاحطلبان جمع نسبتا گستردهای از چهرههای سرشناس خود را جهت ثبتنام در این انتخابات ترغیب کردند. اما پس از اعلام نتایج بررسی صلاحیتها در هیاتهای اجرایی منصوب دولت و هیاتهای نظارت شورای نگهبان بود که بسیاری از کاندیداهای مورد حمایت اصلاحطلبان از گردونه رقابتها حذف شدند.
آنها با نامزدهای باقیمانده خود به فعالیت انتخاباتی ادامه داده و در حوزههای انتخابیه شهرستانها نتایج قابل قبولی را کسب کردند. اکنون اگرچه این جناح سیاسی نسبت به نحوه برگزاری انتخابات، شیوه شمارش آرا و اعلام نتایج انتخابات انتقاداتی را دارند اما به موازات آن در حال بررسی شیوههای نو و «گزینهیابی» برای انتخابات ریاست جمهوری آینده هستند.
کاندیداهای بالقوه
در طول سه سال گذشته اما فعالان سیاسی منتقد، نسبت به عملکرد دولت نهم و محمود احمدینژاد در مقاطع مختلف به ابراز نارضایتی پرداخته و سیاستهای در پیش گرفته شده را «غیرکارشناسی» و «بدون در نظر گرفتن تبعات آن» ارزیابی میکنند. همچنین برخی فعالیتها و گفتوگوهای منتشر شده از چهرههای شناخته شدهتر اصلاحطلبان از سوی ناظران سیاسی به عنوان«پالس»هایی برای کاندیداتوری احتمالی در انتخابات ریاست جمهوری تعبیر شده است.
گفته میشود آنها چه در دوران عدم حضور در قدرت و چه در چندماه اخیر بررسیهایی در خصوص افرادی که از امکان کاندیداتوری در جبهه اصلاحات برخوردار هستند را در دستور کار خود قرار دادهاند. اگرچه بسیاری از نیروهای حاضر در این جناح سیاسی سابقه سالها وزارت، نمایندگی مجلس و مدیریت کلان را در کارنامه خود دارند اما با در نظر گرفتن «جمیع جهات» به نظر میرسد 5تا6 کاندیدای احتمالی در حال حاضر مدنظر آنها قرار دارد.
سیدمحمد خاتمی
وی به عنوان یکی از محوریترین سران این جناح سیاسی که از سوی برخی احزاب به عنوان لیدر اصلی اصلاحطلبان شناخته میشود هرچند پس از فراغت از ریاستجمهوری، هیچ سمت «رسمی» را نپذیرفت اما در قالب دو موسسه تحت مدیریت خود به فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و خصوصا فرهنگی خود شدت بخشید.
رئیس دولتهای هفتم و هشتم در قامت رئیس موسسه بینالمللی گفتوگوی فرهنگها و تمدنها که دارای شناسنامهای معتبر در محافل علمی و آکادمیک جهان نیز هست دعوت برخی کشورها را برای حضور در مجامع مرتبط با بحث گفتوگوی میان ادیان و تمدنها پذیرفته و در آنها به ایراد سخنرانی میپردازد. در داخل کشور نیز خاتمی خصوصا در سال گذشته چندین سفر را به استانهای مختلف انجام داده که با استقبال عمومی هم مواجه شد. در همان برهه عدهای معتقد بودند که خاتمی در حال فعالیت برای انتخابات ریاست جمهوری دهم است.
مباحث نسبتا مفصلی نیز میان موافقان و مخالفان حضور دوباره رئیس جمهور اصلاح طلب پیشین ایران در میان احزاب سیاسی شکل گرفت اما برآیند آنها به سوی حمایت نسبی از حضور دوباره وی در عرصه حاکمیت بود. دانشگاه نیز به عنوان نبض حرکتهای سیاسی، اجتماعی در سال گذشته در روز دانشجو، استقبال قابل تاملی از خاتمی صورت داد که برخی از اصلاحطلبان را امیدوار به حمایت دوباره دانشجویان از خاتمی کرد. وی از بیشترین شانس در میان تمامی احزاب و گروههای اصلاحطلب برای «حمایت کامل» بهرهمند است.
مهدی کروبی
کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری نهم هنوز هم معتقد است که نشستن بر کرسی ریاست جمهوری نهم «حق»وی بوده و برخی «اتفاقات» در هنگام شمارش آرای مرحله نخست انتخابات، وی را از این سمت محروم کرده است.
او در طول 3سال گذشته چه به صورت پنهان و گاهی نیز کاملا آشکارا از حضور قطعی خود در میدان انتخابات سال آینده سخن گفته است. مواضع انتقادی کروبی ضد بخشهایی از اصلاحطلبان از یک سو و عدم نتیجهگیری چهرههای نزدیک به وی در جریان انتخابات مجلس هشتم از سوی دیگر که از سوی برخی به عنوان نشانه عدم اقبال کروبی در میان جامعه تعبیر شد احتمال اجماع بر روی وی در میان اصلاحطلبان را بسیار دشوار ساخته است.
محمدعلی نجفی
عضو سرشناس شورای شهر تهران مدتهاست به عنوان کاندیدای احتمالی مدنظر برخی از جریانات اصلاحطلب و خصوصا چهرههای جوان و«مدرن» این جناح سیاسی قرار دارد. حتی پس از انتخابات ریاست جمهوری نهم و تحویل کلید دولت از سوی «تیم خاتمی» به محموداحمدینژاد و حامیانش، خبری انتشار یافت که در صورت کاندیداتوری نجفی، اصلاحطلبان حاضر بودند بر روی وی به اجماع برسند. حضور آیتالله هاشمیرفسنجانی اما بزرگترین مانع این مدیر تکنوکرات به شمار میرفت چه اینکه وی به عنوان عضو برجسته حزب کارگزاران هیچگاه به عنوان رقیب «پدرمعنوی» خود وارد میدان رقابتهای انتخاباتی نمیشد.
نجفی به دلیل حضور در دو دولت میر حسین موسوی و هاشمی رفسنجانی به عنوان وزیر علوم و آموزش و پرورش و همچنین ریاست بر سازمان برنامه و بودجه دولت اول خاتمی، تجربیات گران بهایی را در عرصه مدیریت کلان در توشه خود دارد. این فارغالتحصیل دانشگاه «MIT» آمریکا همچنین سالهاست در دانشگاه صنعتی شریف مشغول به تدریس بوده و از همینرو حامیان وی در جبهه اصلاحات بر روی حمایت جوانان هوادار اصلاحات از نجفی حساب ویژهای باز کردهاند. مشی متعادل، پرهیز وی از تندروی و تکیه بر کار کارشناسی نیز از ویژگیهای عضو فعلی کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران است.
وی سرلیست اصلاحطلبان در جریان انتخابات شوراهای سوم در تهران بود که رأی نسبتا قابل قبولی را نیز کسب کرد. گفته میشود مهدی کروبی نیز علاقهمند به کاندیداتوری وی است و ارتباطات وی با احزابی نظیر مشارکت و مجاهدین انقلاب، شانس «مرد خوشپوش» شورای شهر تهران را برای اجماع بر روی وی در میان این جناح سیاسی افزایش داده است.
حسن روحانی
دبیر شورایعالی امنیت ملی در دولتهای سازندگی و اصلاحات نیز از چهرههایی است که گفته میشود از هماکنون تلاش برای حضور در عرصه انتخابات ریاستجمهوری سال آینده را آغاز کرده است. حسن روحانی که بیشتر در میان اقشار جامعه با عنوان مذاکرهکننده ارشد پرونده هستهای در دولت سیدمحمد خاتمی شناخته میشود اکنون در کنار «رئیس» مورد علاقه خود یعنی آیتالله هاشمیرفسنجانی، ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت را عهدهدار است. پس از روی کار آمدن دولت نهم اما در برهههای زمانی مختلف، مسئولان ارشد دولتی انتقادات تندی را علیه عملکرد تیم سابق هستهای و دولتهای گذشته مطرح کردند.
با نگاهی هرچند گذرا به تیترهای نخست صفحات روزنامهها و خروجی خبرگزاریهای کشور در 3 سال گذشته یک نکته به وضوح قابل رویت است و آن اینکه حسن روحانی پای ثابت پاسخگویی به اظهارات مقامات دولتی و دفاع از دستاوردهای دولتهای آیتالله رفسنجانی و سیدمحمد خاتمی خصوصاً در بحث هستهای بوده است. وی مورد حمایت حزب اعتدال و توسعه قرار دارد که در کنار کارگزاران، دو حزب حامی هاشمیرفسنجانی را تشکیل میدهند. اگرچه روحانی به عنوان یک چهره میانهرو شناخته میشود اما روی کار آمدن دولت نهم سبب نزدیکی وی به اصلاحطلبان شده است.
محمدرضا عارف
ابراز تمایل وی به کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری سال آینده از سایر چهرههای اصلاحطلب جدیتر بوده است.
معاون اول خاتمی در دولت هشتم در هفتههای اخیر 2 بار اعلام کرده که در صورت نیامدن مدیر سابق خود، «برای رهایی کشور از شرایط فعلی» وارد گود انتخابات میشود. این سخنان وی اما بلافاصله با واکنش منفی مطبوعات و چهرههای سیاسی اصلاحطلب مواجه شد چه اینکه آنها معتقدند عارف چهرهای به مراتب ضعیفتر از «مصطفی معین» - یکی از نامزدهای اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری نهم – است و امکان اجماع و کسب رأی جامعه برای وی قابل تصور نیست.
به هر تقدیر آنچه مشخص است اینکه اصلاحطلبان حداقل تا اواسط سال جاری، این موضوع را بهطور جدی در دستور کار نخواهند داشت. بررسی انتخابات مجلس هشتم و مذاکرات داخلی با گزینههای احتمالی و «قابل اجماع» به زمان بیشتری احتیاج دارد. در صورت انتخاب کاندیدای واحد، در انتخابات آینده فرصت کافی برای تبلیغات انتخاباتی اصلاحطلبان وجود خواهد داشت. برخی موضعگیریها اما نشان میدهد رسیدن به کاندیدای واحد در هر دو جناح اصلی کشور، با چالشهایی روبهرو خواهد بود.