سه‌شنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۷ - ۰۶:۵۹
۰ نفر

صغری احسانی: کودک قسمت اول زندگی خود را -که مهم‌ترین قسمت از دوران زندگی است- در کنار خانواده خود می‌گذراند.

نخستین تجربه‌های او با پدر و مادر و خواهران و برادرانش تحقق می‌یابد. وقتی صحبت از تعارض است با آنها در تعارض است و وقتی صحبت از سازش و همانندسازی است با آنها همانندسازی می‌کند.

از طرف دیگر اجتماعی که در آن زندگی می‌کنیم رابطه نزدیکی با نحوه تربیت همین کودکان دارد.

در بیشتر نقاط جهان کودکان و نوجوانان اکثریت جامعه را تشکیل می‌دهند در واقع هیچ نسلی هرگز این چنین پرجمعیت و جوان نبوده است. تقریباً یک پنجم جمعیت جهان بین 8 تا 10 سال سن دارند با آنکه تا سال 2000 از تعداد افراد جوان در کشورهای پردرآمد کاسته شده، گروه کودکان در کشورهای رو به رشد افزایش چشمگیری داشته است. این تحولات سریع بر اوضاع زندگی کودکان در همه جا تأثیر گذاشته است و همین مسئله بر ضرورت توجه به حقوق کودکان افزوده است.

با توجه به رشد جمعیت کودکان و گسترش شهرنشینی مشکلات کودکان افزایش یافته است. سیل مهاجران بر مناطق شهری، حاشیه‌نشینی را در شهرهای بزرگ گسترش داده که این مسئله عواقب وخیمی را به وجود آورده است. از سوی دیگر با وقوع بحران غذایی و گرانی مواد خوراکی زندگی اقشار آسیب دیده با عواقب و خطرات بیشتری مواجه می شود.از جمله این عواقب، پدیده کودکان خیابانی و کودکان کار است که هر کدام دارای حقوق قانونی هستند که باید از سوی بزرگ‌ترها رعایت شود. قبل از پرداختن به حقوق کودکان از دیدگاه بین‌المللی ضروری‌ است به وضعیت کودکان  آسیب دیده در جهان اشاره‌ای کنیم.

کودکان خیابانی در هر کشوری و تقریباً در هر شهری وجود دارد. طبق نظر یونیسف (1987) کودکان خیابانی با واقعیت تلخی از جدایی فزاینده از خانواده روبه‌رو هستند و در خطر از دست دادن امکانات اساسی همچون بهداشت و آموزش هستند و تخمین زده می‌شود حدود 100 تا 150 میلیون کودک در سراسر جهان در خیابان‌ها زندگی کنند.

در آمریکای لاتین علت مشترک برای پناه بردن به خیابان‌ها فقر خانواده‌هایی است که توانایی سیرکردن شکم تمام فرزندانشان را ندارند. در آفریقا مهم‌ترین عامل ایدز است. در روسیه، کودکان خیابانی خانه را در زمستان ترک می‌کنند چون پناهگاه‌هایی که دولت برای آنها فراهم می‌کند از خانه وضعیت بهتری دارد. اتحادیه اروپا محاسبه کرده است که تقریبا هزار کودک خیابانی در بخارست، پایتخت رومانی زندگی می‌کنند. بی‌خانمانی این کودکان نتیجه سیاست‌های غلط دوران کمونیستی است؛ دورانی که در آن به تامین اجتماعی توجه کمی شد.

تعداد زیادی از این کودکان، از خانه‌هایشان گریخته‌اند چون در خانه غذایی برای خوردن وجود نداشت. رومانی بین کشورهای اتحادیه اروپا از بالاترین شیوع برخوردار است.

در بوگوتا، پایتخت کلمبیا، مردم به کودکان خیابانی، کودکان دورانداخته شده می‌گویند. کلمبیا سال‌هاست که درگیر جنگ داخلی است به همین دلیل فقر در آن به چیزی عادی تبدیل شده است. حلقه فقر و خانواده و عدم‌حمایت دولت، بچه‌ها را وادار می‌کند که برای گدایی، دزدی و یا کار به خیابان‌ها بروند. آنها در خیابان گروه‌هایی تشکیل می‌دهند تا از همدیگر مراقبت و تنهایی هم را پرکنند. برای اینکه زنده بمانند کار می‌کنند؛ کار یعنی پخش مواد‌مخدر و برای آنکه خوب بتوانند کار کنند خودشان هم مواد‌مخدر مصرف می‌کنند.

در زامبیا بیشتر از 30 درصد کودکان بالای 15 سال، یتیم هستند.80 درصد افراد روستانشین زیر خط فقر زندگی می‌کنند. پانصد هزار کودک در خیابان زندگی می‌کنند بدون اینکه حتی کسی از آنها مراقبت کند. فقر در بولیوی دیگر چندان غیرعادی نیست. ثروتمندان در همان شهرهایی زندگی می‌کنند که فقرا هستند اما اعتنای چندانی به آنها ندارند. در لاپاز، پایخت بولیوی، 10هزارکودک خیابانی وجود دارد که مورد غفلت واقع شده‌اند. برای این بچه‌ها، زندگی روزمره یک جنگ هر روزه برای زنده ماندن است. جنگی علیه سوءتغذیه و گرسنگی، بیماری و تنهایی. برای بسیاری از بچه‌های خیابانی بولیوی ناامیدی و بدبختی از همان لحظه تولد شروع می‌شود. بسیاری از آنها سوءتغذیه را از مادرشان به ارث می‌برند.

20 درصد کودکان قبل از 3 سالگی می‌میرند. آنهایی هم که زنده می‌مانند از معلولیت‌های زیادی رنج می‌برند. پدرها هیچ توجهی به بچه‌ها ندارند، مادرها می‌مانند و خانواده‌ای بزرگ با درآمدی کم. بچه‌ها خانه را ترک می‌کنند تا لااقل مستقل باشند.

در نایروبی،پایتخت کنیا، 250 هزار نفر هیچ سقفی برای اینکه زیرش زندگی کنند ندارند. جنگ، فقر و مشکلات دیگر باعث می‌شود تا این پدر و مادرهای بی‌خانمان، فرزندانشان را برای گدایی یا دزدی به خیابان‌ها بفرستند. بعضی دیگر از کودکان خیابانی، خانواده هایشان را درجریان جنگ یا بیماری از دست داده‌اند. آنها هر کاری می‌کنند تا بتوانند یک روز بیشتر زنده باشند. آنها کفش رهگذران را واکس می‌زنند، شیشه می‌شویند و جیب بری می‌کنند. بیشتر آنها از مواد‌مخدر هم استفاده می‌کنند تا زندگی بگذرد.

درخصوص کودکان کار نیز باید گفت در سال‌های اخیر، کار کودک موجب نگرانی فزاینده بین‌المللی شده است، به ویژه در ارتباط با کشورهای در حال توسعه که هم‌اکنون بیشترین میزان کار کودک در آنها وجود دارد.

این نگرانی فزاینده با یک پیشرفت مهم نوین همراه شده است. در پنج سال گذشته، تقریباً تمام کشورهای جهان خود را رسماً متعهد به مبارزه با کار کودک کرده‌اند.

پدیده کودکان خیابانی درایران

در ایران آمار دقیقی از تعداد کودکان خیابانی وجود ندارد؛ ولی در مجموع80درصد کودکان خیابانی، کودکان کارند که به‌علت فقر اقتصادی خانواده‌ها مجبور به کار در خیابان هستند، 90درصد این کودکان دارای والدین هستند، 80 درصدشان مهاجرند که 42 درصد آنها از روستاها و شهرهای دیگر کشور و 38درصد از کشورهای دیگر آمده‌اند و از نظر جنسیت نیز 78 درصد آنها مذکر و در سنین 5 تا 18سالگی قرار دارند. از سوی دیگر تلاش‌ها برای ساماندهی کودکان خیابانی به‌عنوان قربانیان مدرنیسم و توسعه نامتوازن اجتماعی در حالی با تصویب آیین‌نامه‌ها و امضای تفاهم‌نامه‌ها ادامه دارد که به گفته کارشناسان و آسیب‌شناسان اجتماعی، درخصوص کودکان خیابانی در ایران، کار مطالعاتی و پژوهش عمیقی صورت نگرفته است.

به اعتقاد روان‌شناسان ؛کودکان کار، ضریب هوشی بالایی دارند و درصورت دستیابی به حداقل امکانات خدماتی و آموزشی، می‌توانند به مدارج بالای تحصیلی و شغلی نیز دست یابند.

با توجه به وضعیت کودکان در جهان و از طرفی با توجه به اینکه کودکان به‌علت متفاوت بودن با بزرگسالان از نظر کیفی دارای نیاز‌ها، خواست‌ها و ویژگی های خاص خود هستند ؛ به‌طوری‌که این تفاوت‌ها در همه زمینه های عاطفی، جسمی، اجتماعی و شناختی وجود دارد. همچنین وجود معیار‌های جهانی برای رشد و پرورش کودکان در زمینه های اساسی به‌منظور نزدیک کردن وضع زندگی آنان به یکدیگر، با وجود تفاوت های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در بهبود وضع زندگی کودکان جهان، از طرف دیگر به‌علت وجود شبکه وسیع و پرنفوذ ارتباطات در جهان امروزی، لزوم ارتباط و همکاری در زمینه های مختلف از جمله در مورد کودکان که از موضوعات اساسی دنیای کنونی است، و توجه به حقوق آنها از اهمیت خاصی باید برخوردار باشد. بنابراین وجود کنوانسیون حقوقی مستقل برای کودکان ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است.

از این‌رو اولین قدم قانونی برای حمایت از حقوق کودک پس از جنگ جهانی اول و در سال 1924 به‌علت پیامدهای جنگ و آسیب هایی که از این راه بر کودکان وارد آمد توسط جامعه ملل در ژنو تنظیم شد که بیشتر در زمینه تغذیه، بهداشت، مسکن برای کودکان جنگ زده و آواره و حمایت آنان در برابر آسیب های جسمی و روانی ناشی از جنگ بود.

پس از آن در اعلامیه جهانی حقوق بشر که در سال 1948 به تصویب رسید، به‌طور محدود به حقوق کودکان اشاره شد اما وضعیت خاص کودکان و تضییع حقوق آنها به ویژه در مخاصمات مسلحانه و آسیب پذیری این قشر در طول جنگ جهانی دوم، ضرورت توجه به حقوق کودکان و حمایت از آنان را در یک سند مجزا و خاص مشخص کرد. در سال 1959 پیش نویس موقتی اعلامیه جهانی حقوق کودک توسط کمیسیون حقوق بشر به شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ارائه شد و مورد تصویب قرار گرفت که در واقع اساس و بنیاد کنوانسیون حقوق کودک را پی ریزی کرد.

اما از آنجا که اعلامیه 1959 تعهد اجرایی برای دولت‌های جهان ایجاد نمی کرد و ارزش حقوقی قطعنامه‌های مجمع عمومی ملل متحد را نداشت و از سویی دیگر دنیا به وضوح شاهد تضییع حقوق کودکان بود، به‌طوری‌که گزارش‌های تکان دهنده‌ای مبنی بر افزایش استثمار و سوءاستفاده از کودکان وجود داشت، دولت لهستان در سال 1978 ایجاد سازوکارهایی ویژه برای حمایت از کودکان را مطرح کرد که سرانجام پس از 10 سال بحث و گفت‌وگو بین دولت‌ها، پیش‌نویس مذکور در بیستم نوامبر 1989 طی قطعنامه ای در 54 ماده به تصویب مجمع عمومی رسید و در سال 1990 با تصویب 20 کشور به مرحله اجرا در آمد (مصفا، 1382:5-1) و کم‌کم کشور‌های دیگر نیز آن را پذیرفتند؛ به‌طوری‌که در سال 1997 تقریبا تمامی کشورهای جهان به‌صورت‌های مختلف- مشروط یا غیرمشروط- آن را مورد تصویب قرار داده و یا تقاضای پذیرفتن آن را برای سازمان ملل ارسال داشته‌اند.(از 193 کشور، 189 کشور آن را پذیرفتند-(قاسم زاده، 1376).

پیمان‌نامه حقوق کودک

پیمان‌نامه حقوق کودکان دارای ویژگی های خاصی است که آن را از سایر پیمان های بین‌المللی متمایز می‌سازد که به اهم ویژگی‌های آن به‌طور خلاصه اشاره می شود:
اولین و مهم‌ترین ویژگی کنوانسیون این است که تمامی کشور‌های جهان (به استثنای چند کشور) با وجود تفاوت در زمینه های مختلف آن – فرهنگی، اجتماعی، آموزشی، بهداشتی، قضایی، ایمنی و رفاهی- به‌علت اهمیت فوق‌العاده دوران کودکی در رشد و پرورش انسان‌ها و نقش کودکان در توسعه و پیشرفت آینده جوامع بشری و آگاهی نسبی دولت‌ها به این امر، این پیمان نامه را پذیرفته‌اند.

از ویژگی‌های دیگر این کنوانسیون گستردگی مخاطبان آن است که دلیل این امر هم قرار گرفتن افراد زیر 18سال طبق ماده یک  این پیمان نامه  است که بیشترین تعداد جمعیت به‌ویژه در کشور‌های جهان سوم به این گروه سنی تعلق دارد.

یکی دیگر از ویژگی های این کنوانسیون انعطاف‌پذیری آن است، زیرا این پیمان نامه با وجود تفاوت های فرهنگی، اجتماعی و...در تمامی کشور های جهان قابلیت اجرایی دارد.
جامعیت  از ویژگی های دیگر این کنوانسیون است، زیرا این پیمان‌نامه تمام جنبه های رشد و زندگی کودک اعم از رشد جسمی، ذهنی، عاطفی، روانی و اجتماعی را مورد توجه قرار داده است.

این پیمان نامه همچنین حاصل تجربیات کارشناسان مسایل کودک در زمینه های مختلف است که به دور از تعصبات ملی، نژادی، سیاسی و مذهبی جمع آوری شده است.
 همچنین توجه به کودک به‌عنوان موجودی مستقل از بزرگسالان با هویت و نیاز های خاص خود از دیگر ویژگی‌های  این پیمان نامه است.

تأکید پیمان نامه به مداخله دولت‌ها حتی در مواردی که رعایت حقوق کودک به خانواده یا سایر مؤسسات ارتباط دارد، باز دولت موظف به نظارت، مراقبت، کمک و حمایت لازم از کودکان است.

همچنین از سایر ویژگی‌های این پیمان‌نامه می‌توان به گستردگی مجریان اعم از دولت، خانواده، نهادهای غیردولتی و بین‌المللی، توجه به نهاد خانواده و اولویت دادن به منافع کودکان نیز اشاره کرد (قاسم زاده، 1376).

رعایت حقوق مطرح شده در کنوانسیون بدون در نظر گرفتن جنسیت، رنگ، نژاد و ملیت کودکان در همه کشورها و همچنین برخورداری از فرصت های برابر برای کودکان معلول و کودکانی که در شرایط خاص به سر می برند (ماده 2) از مواردی است که به عدم‌تبعیض بین کودکان اشاره کرده است.

این مقررات جنبه کلی دارند اما در ارتباط با ابزارهای بین‌المللی دیگری هستند که ضوابط جزئی را مشخص می‌کنند؛ از قبیل پیمان نامه شماره 138 سازمان جهانی کار (ILO) تحت عنوان حداقل سن اشتغال. این پیمان‌نامه از کشورهای تصویب‌کننده می‌خواهد تا راه‌های مؤثر از میان بردن کار کودک را جست‌وجو کنند و به تدریج حداقل سن مجاز برای اشتغال را به گونه‌ای افزایش دهند که با شرایط رشد کامل جسمانی و عقلانی افراد جوان سازگار باشد.

این پیمان‌نامه حداقل سن معمول را کمتر از سن تحصیلات اجباری تعیین نمی‌کند و در هیچ شرایطی آن را کمتر از 15 سال  در نظر نمی‌گیرد و برای کارهای خطرناک حداقل سن اشتغال 18 سال به بالاست. این پیمان‌نامه با توجه به اختلاف سطح توسعه اجتماعی ـ اقتصادی، به کشورهای عضو که امکانات اقتصادی و اداری آنها رشد کافی نداشته است، اختیار می‌دهد که ابتدا نوع کارهای تحت پوشش را محدود کرده و سن‌های پایین‌تر را مجاز به اشتغال بشناسند.

حقوق بچه های ایران

درباره رعایت حقوق کودک درایران باتوجه به گستردگی مخاطبان حقوق کودک در ایران به نسبت جمعیتش در مقایسه با سایر کشورها بیشتر است. چون کشور ایران پس از بلژیک جوان‌ترین کشور دنیاست و در حدود نیمی از جمعیت آن جوانان زیر 18سال هستند. به خاطر اهمیت فوق العاده دوران کودکی در رشد و پرورش کودکان، آسیب‌پذیری و لزوم حمایت از آنان و متفاوت بودن آنان از بزرگسالان در همه زمینه‌ها، پرداختن به حقوق کودک در ایران اجتناب‌ناپذیر است و بی‌توجهی به حقوق آنان می‌تواند صدمات جبران‌ناپذیری را برای آنها در آینده به همراه داشته باشد.

دولت ایران در تاریخ 14 مهر سال 1370 پیمان جهانی حقوق کودک را امضا کرد و در اسفند ماه سال 1372  به کنوانسیون حقوق کودک ملحق شد. این الحاق مذکور مشروط بر آن است که مفاد کنوانسیون در هر مورد و هر زمان در تعارض با قوانین داخلی و موازین اسلامی باشد یا قرار گیرد، از طرف جمهوری اسلامی ایران لازم الرعایه نباشد. هر چند که در حال حاضر جزء قوانین داخلی ما محسوب می‌شود.

همچنین با تشکیل وزارت رفاه، هیأت وزیران بنا به پیشنهاد این وزارتخانه و براساس قانون برنامه چهارم توسعه، آیین نامه ساماندهی کودکان خیابانی را در5 فصل، 12 ماده و 2 تبصره به تصویب رساند که در آن رسیدگی به وضعیت کودکان خیابانی با نظارت وزارت رفاه به‌عهده بهزیستی گذاشته شده است و 11دستگاه از جمله نیروی انتظامی، وزارت دادگستری، شهرداری، وزارت کار، وزارت بهداشت، سازمان بیمه، سازمان تامین اجتماعی، سازمان صدا و سیما، جمعیت هلال احمر، وزارت آموزش و پرورش و کمیته امداد با تعریف وظایف با این سازمان همکاری خواهند داشت.

تعریف کودک خیابانی، ساماندهی، شناسایی، جذب، اقامت، تأسیس مراکز کودکان خیابانی، پذیرش، ترخیص، پیگیری وضعیت کودکان پس از ترخیص، توانمند‌سازی‌، تشکیل تیم تخصصی و حضور فعال نهادهای حامی از اصول مهم در این آیین نامه است.

کد خبر 51017

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز