چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۷ - ۰۸:۳۳
۰ نفر

زهره نیلی: امسال قلقلی‌ها و فسقلی‌ها مثل سال‌های پیش آمده بودند تا بچه‌ها را ببینند و با آنها از سالن کودک بیست و یکمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب دیدن کنند.

بچه‌هایی که از دور و نزدیک به همراه پدر و مادر یا خواهر و برادر بزرگ‌ترشان به دیدن کسانی آمده‌اند که شاید، سال‌هایی نه چندان دور، دوست و همراه کودکی پدران و مادرانشان بوده‌اند.

سالن کودک و نوجوان نمایشگاه کتاب تهران، پذیرای همه کسانی است که دوست دارند به کودکی خود برگردند یا فرزندانشان را با کتاب‌‌های مورد علاقه خود آشنا کنند. ناشران مختلف با کتاب‌های گوناگون، میزبان کودکانی هستند که در برابر بزرگ‌ترها به چشم نمی‌آیند. آنها  می‌کوشند تا به همه سلیقه‌ها توجه کنند.

کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان  با اسباب‌بازی‌های رنگارنگ و کتاب‌های اندکش(البته در مقایسه با اسباب بازی‌ها)، شباویز، فرهنگ گستر، ویدا، پیدایش، محراب قلم، افق، قدیانی، مدرسه، با فرزندان و...در نمایشگاه حضور یافته و به ارائه تازه‌ترین کتاب‌های خود پرداخته‌اند، همچنین امسال برای نخستین بار غرفه‌ای به شورای کتاب کودک و انجمن تصویرگران اختصاص داده شده تا فرهنگنامه کودک و نوجوان و کتاب سال تصویرگران در برابر دید علاقه‌مندان قرار گیرد.

پسر کوچکی، مشتاق و کنجکاو به کتاب‌های انتشارات مدرسه نگاه می‌کند. جلو می‌روی و از او می‌پرسی: عزیز دلم دوست داری چه کتابی بخری؟ و پدرش پاسخ می‌دهد: داستان، بار دیگر از او می‌پرسی: برای چی به نمایشگاه آمدی؟ و این بار مادر به او اشاره می‌کند و می‌گوید: بگو آمدم کتاب بخرم، بگو کتاب داستان دوست دارم که سینا کوچولو کلافه می‌شود و می‌گوید: نه مامان من که نمی‌توانم داستان بخوانم، من کتاب نقاشی دوست دارم که شکل‌ها را رنگ کنم.همچنان که سرگرم صحبت با سینا و نگاه کردن به‌عنوان کتاب‌ها هستی، متوجه نگاه پرسشگر دختر هشت- نه ساله ای می‌شوی که چادر به سر دارد و همراه مادرش به نمایشگاه آمده است.

دخترک که ساجده نام دارد از تو می‌پرسد: شما برای چی به سالن کودک آمدید، شما که نه بچه‌اید و نه بچه دارید؟ و تو به ساجده می‌گویی که برای تهیه گزارش به سالن کودک آمده‌ای و این بار تویی که از او می‌پرسی: ساجده، تو کتاب مورد علاقه‌ات را خودت انتخاب می‌کنی یا مثل خیلی از بچه‌ها، پدر و مادرت برایت کتاب می‌خرند؟ و او جواب می‌دهد: نه من خودم کتاب داستان مورد علاقه‌ام را می‌خرم و کتاب‌هایی را بیشتر دوست دارم که آدم‌هایش، مثل خودم‌اند، اما برای خرید کتاب‌های آموزشی، مامانم کمکم می‌کند...چون بهتر می‌داند که چی می‌خواهم.

بازاری برای فروش کتاب

از مدرسه خارج می‌شوی و به جانب انتشارات قدیانی می‌روی. ناشری که با 1200 عنوان کتاب -که 669 عنوان آن به سال 1386 برمی‌گردد- در بیست و یکمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب شرکت کرده است. نادر قدیانی در گوشه‌ای از فضای نسبتا بزرگی که به مؤسسه انتشاراتی‌اش اختصاص داده‌اند نشسته. به سراغش می‌روی و از او درباره نمایشگاه کتاب می‌پرسی. او در پاسخ می‌گوید: به‌طور کلی، نمایشگاه فعلی با توجه به اینکه به جهت عرضه و ارائه کتاب ساخته نشده، نمی‌تواند مکان خوبی برای نمایشگاه کتاب باشد اما با توجه به امکانات فعلی، مصلا یکی از بهترین گزینه‌ها برای برپایی نمایشگاه است؛ اما ‌ای کاش، سالن کودک و نوجوان در شبستان اصلی برگزار می‌شد تا هم کودکان را با معماری اسلامی آشنا می‌کرد و هم جانب عدالت و انصاف از جانب مسئولان نمایشگاه رعایت می‌شد.

وی، غرفه آرایی و چینش مناسب کتاب‌ها را یکی از راه‌های جذب کودکان می‌داند و می‌گوید: ناشران بزرگ کتاب کودک، غرفه‌های خود را دو هفته پیش از شروع نمایشگاه تحویل گرفتند و در این مدت، زمان کافی در اختیار داشتند تا به آرایش فضا  متناسب با ذوق و سلیقه کودک بپردازند و به جای استفاده از این موکت‌های کثیف و خاکستری از رنگ‌های زنده و جاندار که با روحیه بچه‌ها هم هماهنگ است، استفاده کنند یا تصاویر رنگی و زیبایی به در و دیوار غرفه خود آویزان کنند، اما بسیاری به دلایل مختلف که بخش عمده آن به ناتوانی‌های مالی برمی‌گردد، چنین نکردند.

قدیانی، با اشاره به وضعیت ویژه کشور ما می‌افزاید: نمایشگاه کتاب در همه جای دنیا، مکانی برای خرید و فروش کتاب نیست، بلکه فضایی است که ناشران و نویسندگان، جدیدترین آثار خود را در بوته نقد و داوری قرار می دهند، اما در ایران با توجه به انگشت شمار بودن تعداد کتابخانه‌ها و کتابفروشی‌ها، نمایشگاه کتاب به فروشگاه بزرگی تبدیل شده است و برای حل این مشکل، از یک طرف باید به فرهنگ‌سازی‌ برای رواج و گسترش فرهنگ کتاب و کتابخوانی پرداخت و از سوی دیگر باید تعداد کتابفروشی‌ها یا لااقل، کتابخانه‌ها را بالا برد و کتاب را در دسترس کودکان قرار داد.

همگام با سلیقه پدر و مادر

نگاهی به اطراف می‌اندازی و چندان نشانه‌ای از مخاطبان اصلی کتاب کودک و نوجوان نمی‌بینی.به سراغ منصور جام شیر، مدیر انتشارات نگارینه می‌روی تا علت حضور کمرنگ کودکان را از او بپرسی.  جام شیر، سری تکان می‌دهد و در پاسخ می‌گوید: نمایشگاه کتاب ما آنگونه که باید و شاید، نمی‌تواند کودکان را جذب کند چرا که نه فضای شادی بخشی را برای آنان فراهم می‌آورد و نه این امکان را به آنها می‌دهد که لحظه‌ای بنشینند و کتاب مورد علاقه خود را ورق بزنند و پس از آن انتخابش کنند. این در حالی است که محسن پرویز، معاون فرهنگی وزارت ارشاد، اعلام کرده بود که همه کتابفروشی‌ها و کتابخانه‌ها باید  فضای کافی برای مطالعه کودکان داشته باشند اما چنین چیزی با توجه به هزینه‌های بالایی که لازم است برای آن در نظر گرفته شود، عملا امکان‌پذیر نیست.

وی با اشاره به این‌که زمان برپایی نمایشگاه کتاب، همزمان با امتحانات دانش‌آموزان است، می‌گوید:‌ ای کاش مسئولان برگزاری نمایشگاه، تدبیری برای حل این مشکل در نظر می‌گرفتند، در آن صورت مربیان هم می‌توانستند با مدیر سالن کودک و نوجوان هماهنگی انجام دهند  و امکان بازدید و خرید از نمایشگاه را برای بچه‌ها فراهم کنند.

جام شیر از بهرام خائف، تصویرگر کودک و نوجوان یاد می‌کند و می‌گوید:خائف، معتقد بود باید به‌گونه‌ای تصویرگری کرد که پدر و مادرها در درجه نخست، کتاب را ببینند، بپسندند و برای بچه‌ها تهیه کنند.  این مسئله، یعنی توجه زیاد ناشران به سلیقه پدر و مادرها، یکی از دلایلی است که موجب کاهش علاقه کودکان به کتاب شده است.

همه چیز در دست انجمن فرهنگی ناشران

امسال، پس از 17 سال و برای نخستین بار، مسئولیت سالن کودک و نوجوان به انجمن فرهنگی ناشران کودک و نوجوان سپرده شد.

برزو سریزدی که سال‌ها مدیریت سالن کودک را برعهده داشته و امسال نیز از اعضای ستاد اجرایی این سالن است با اشاره به این‌که امسال، همه اختیارات به تشکل‌های حقوقی سپرده شده، می‌گوید: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، همه اختیارات را، از ثبت‌ نام ناشران گرفته تا چینش غرفه‌ها، به انجمن فرهنگی ناشران سپرده است. همچنین امسال برای نخستین بار، غرفه‌ای به شورای کتاب کودک به خاطر کار ارزشمندی چون فرهنگ‌نامه سپرده شده است.  امسال قرار بود   باز هم برای اولین بار، غرفه‌هایی در اختیار سه تشکل کودک و نوجوان، یعنی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، انجمن فرهنگی ناشران و انجمن تصویرگران قرار گیرد که تنها انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، به خاطر وجود مشکلات مالی، نتوانست در نمایشگاه حضور پیدا کند.

وی از حضور 172 ناشر در نمایشگاه بیست و یکم خبر می‌دهد و می‌گوید: این ناشران، بیش از 4000متر فضای مفید سالن را به‌خود اختصاص داده‌اند و چینش 80درصد  غرفه‌ها براساس حروف الفبا بوده، اگرچه فضایی که برای غرفه‌های بزرگ چون کانون پرورش فکری، مدرسه، قدیانی و...در نظر گرفته شده بر این اساس نبوده و به شناخت ما از ناشر و عملکرد او مربوط می‌شده است.همچنین متراژ در نظر گرفته شده برای کودکان به تعداد کتاب‌هایی بستگی دارد که منتشر کرده‌اند اما باز هم اهمیت کاری که ناشر به انجام رسانیده است را در نظر گرفته‌ایم؛  برای مثال انتشارات طلایی با دو عنوان کتاب شرکت کرده اما آن دو کتاب، آن‌قدر اهمیت داشته که غرفه‌ای را به آن اختصاص دهیم.

سریزدی در پاسخ به اینکه بعضی ناشران، برخلاف آیین نامه نمایشگاه رفتار کرده و به فروش لوازم‌التحریر و اسباب بازی می‌پردازند، بیان می‌کند: امیدواریم تا سال آینده بتوانیم خط قرمزهایی را تعریف و الگوی واحدی را برای ناشران تعریف کنیم تا یا هیچ ناشری نتواند به فروش وسایلی به‌جز کتاب و لوازم کمک آموزشی بپردازد یا تمام ناشران، در حد پسندیده و معقولی بتوانند از این امکان بهره ببرند.

وی یکی از تفاوت‌های اساسی مصلا با مکان قبلی نمایشگاه را در این می‌داند که بیشتر کسانی که به این مکان می‌آیند، تنها برای خرید کتاب و نه تفریح به اینجا آمده‌اند. ا و می‌گوید: اگر متولیان فرهنگی عزم خود را جزم کنند و رواق شرقی را در چهار طبقه تکمیل کنند، مصلای تهران می‌تواند، بهترین و دردسترس‌ترین مکان برای بازدیدکنندگان باشد.

نگاهی به دور و برت می‌اندازی. سقف‌ها با تیرآهن‌های زشت و سیاه خود خودنمایی می‌کنند، موکت‌های خاکستری قلب را می‌فشرند، در این میان انتشارات شباویز، شاهد و افق، بهتر از غرفه‌های دیگر خود را آراسته‌اند، انتشارات شاهد، به جز خودآرایی  فضایی را هم  به کودکان اختصاص داده تا عکس یادگاری بگیرند و افق، اگر نگویی تنها ناشر، جزو اندک ناشرانی است که به راهنمایی کودکان، برای انتخاب کتاب‌های مورد علاقه‌شان می‌پردازد.

از سالن کودک و نوجوان خارج می‌شوی تا از بخش فعالیت‌های جنبی این گروه سنی دیدن کنی اما از آنجا که کودکی همراه تو نیست اجازه ورود به بخش مورد نظر به تو داده نمی‌شود و به‌جای آن، دختران و پسرانی را می‌بینی که روی چمن‌ها و لبه نرده‌ها نشسته‌اند و بی‌خیال کتاب و کتاب خوانی، گاز محکمی به ساندویچ‌های خود می‌زنند و شیشه‌های نوشابه شان را سر می‌کشند.

کد خبر 51130

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار ادبیات و کتاب

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز