سینمایی که با پرهیز از الگوهای مستعمل جشنواره ای در جست و جوی هوایی تازه است.
«پابرهنه در بهشت» یک درام روان کاوانه است که در آن فیلمساز کوشیده با پرداختن به آدم هایی مسئله دار، تصویری ملموس از چالش های روحی آنها به دست دهد.مهم ترین ویژگی فیلم توکلی، تمرکز بر شخصیت هاست و نکته قابل توجه اینکه فیلمساز به صورت توامان هم به شخصیت ها توجه دارد و هم به سیر روایت داستان.
«پابرهنه در بهشت» میتوانست همه جذابیتش را از سوژه متفاوتش بگیرد. اینکه روحانی جوانی که با تردیدهای زیادی روبهروست به یک قرنطینه پناه میبرد، از جامعه اطرافش فاصله میگیرد و در سکوت آسایشگاه حقیقت را جستوجو میکند آنقدر جذاب است که بهرام توکلی جوان را وسوسه کند همه توجهش را صرف قصه کند. اما فیلمساز سعی کرده در قالب یک ساختار سینمایی و تازه (در محدوده سینمای ایران) قصهاش را روایت کند. این فرم روایی از آغاز فیلم و همان سکانسهای نخستین، توجه مخاطب را جلب میکند.
کارگردان در شکل دادن به فضای کابوسگون فیلمنامه موفق است. در نریشینهای یحیی هم روی این موضوع تأکید میشود که شاید تجربهای که روحانی جوان در آسایشگاه پشتسر میگذارد، کابوسی ذهنی است. رنگهای تیره و سرد و فضای غریب آسایشگاه در سکانسهای ورود یحیی و مواجههاش با آدمهایی که در آسایشگاه حضور دارند، این تصور را که همه چیز در کابوس شخصیت اصلی میگذرد، تأیید میکند. اما در اواسط فیلم، رنگها تغییر میکند و فضا رئالیستی میشود. این تغییر، آنچنان بطئی است که مخاطب بهراحتی آنرا میپذیرد.
یحیی شبیه قدیسان است. انتخاب هومن سیدی باتوجه به ویژگیهای ظاهریاش برای این نقش کاملا هوشمندانه و در خدمت فیلم بوده. مواجهه او با محیط و آدمهای آسایشگاه طوری طراحی شده که انتخاب و تصمیم نهایی او برای ماندن در بخش دائمی، قابل باور است. ارتباطی که یحیی با محیط برقرار میکند یکسویه نیست. قرار نیست تنها آدمهای اطراف یحیی تحت تأثیر سلوک و مشی خاص او، متحول شوند. خوشبختانه اصلا کسی تغییر نمیکند. حتی در پایان، زمانی که از تصمیم یحیی مطلع میشویم تأکیدی روی این نمیشود که یحیی پاسخ سئوالهایش را گرفته و خدمت به بیماران بخش دائمی، آخرین نقطهای است که یحیی در آن قرار میگیرد.
حضور در این بخش، پایان سفر موقتی او در آسایشگاه و عبادتی تازه برای او است.کارگردان از حادثهپردازی پرهیز کرده و ایجاد کشش و جذابیت را بهعهده خلق و تعریف موقعیتها گذاشته است. یحیی هر بار با یکی از شخصیتها آشنا میشود و از طریق آنها، مسیر سیر و سلوک او کامل میشود، او مثل ناظری خاموش به حرفهای دیگران گوش میدهد و معمولا پاسخی برای پرسشها ندارد. او سؤالهای معصومه (نگار جواهریان) را با سکوت پاسخ میدهد. با موضع تند و متعصبانه دکتر (امین تارخ) در قبال بیماران مخالف است. سعی میکند مشکل مالی پیرزن خدمتکار را حل کند.
به جستوجوی فرزند شعیبی میرود و فقط تلاش میکند زندگی را برای آدمهای به آخر خط رسیده آسایشگاه قابل تحمل کند. برپایی مسابقه فوتبال و حضور در مراسم ازدواج سرباز و معصومه هم به همین دلیل است. فیلم به یحیی متکی است و موفق بودن هومن سیدی در اجرای این نقش، کمک زیادی به فیلم کرده است. این شخصیتپردازی درست را درمورد شخصیتهای دیگر هم میبینیم، شاهو (افشین هاشمی)، دکتر، سرباز و... حتی همسر شاهو با وجود حضور کوتاهی که دارد، کاملا پذیرفتنی است. طراحی میزانسن برای سکانس گفتوگوی زن و شاهو این سکانس را که میتوانست فقط عاطفی و رمانتیک باشد، تراژیک و به یادماندنی از کار درآورده، بدون استفاده از کلام و در سکوت، اشتیاق و عشق شاهو و تنهایی و استیصال زن را میبینیم. فیلم پر است از سکانسهایی که اطلاعات و فضاسازی در آنها از طریق تصویر و نشانههای بصری منتقل میشود.
آتش روشن کردن سرباز با نور خورشید و عینک شاهو در حیاط مقدمهای است بر خودسوزی شعیبی، روشن و خاموش شدن چراغهای آسایشگاه حالات روحی و موقعیت شخصیتها را نشان میدهد. شاهو آرزو میکند برف ببارد و در سکانس بعدی در بارش برف شدید جنازهاش را از آسایشگاه خارج میکنند.
طنزی ظریف در بعضی فصلها فضای سرد و تاریک فیلم را تلطیف میکند. شخصیت سرباز که کاملا با شخصیتهای درهمشکسته فیلم متفاوت است، چنین کارکردی دارد.
رخوشی او با فضای غمبار و کسالتآور آسایشگاه تضاد غریبی دارد. در یکی از سکانسها نریشین یحیی را میشنویم که حاوی حرفهای او درباره مسیری است که انسان طی میکند با این مضمون « که چه هستیم و چه میشویم». این نریشین را روی صحنهای میبینیم که یحیی سطل آب را روی زمین میریزد و پیرزن خدمتکار به کنایه به او میگوید: «تو هیچی نمیشی.» از این بازیهای کلامی و طنزهای ظریف در فیلم استفادههای خوبی شده است.
«پابرهنه در بهشت» از حضور یک فیلمساز با استعداد در سینمای ایران خبر میدهد. کارگردانی که باید منتظر فیلمهای بعدیاش باشیم. فیلمهایی که باید ثابت کنند امتیازهای اولین ساخته توکلی اتفاقی نبوده و همه ایدههای او در این فیلم خرج نشده. فیلم دوم توکلی میتواند موقعیت او را در سینمای حرفهای تثبیت کند. او با «پابرهنه در بهشت» نیمی از راه را رفته و بقیه مسیر که دشوارتر است را با فیلمهای بعدی باید طی کند.