سریالی که بیشتر وقایع آن در لوکیشن بیمارستان میگذرد و به دقت به مناسبات میان بیماران و پرسنل بیمارستان میپردازد. طبق اصول جذب مخاطب، لوکیشنی مثل بیمارستان واختصاص زمان زیادی از سریال به به بیماران و درمان آنها و گاه نشان دادن جزئیات آموزشی در روند درمان آنهم در مورد بیماریهای حاد و یا گاه اورژانسی بهعنوان تم اصلی در یک مجموعه، طبعا نمیتواند چندان دلپسند مخاطب باشد و چنین روندی حتی کسالت آور است اما پرستاران در مدت چند سالی که بهطور پیوسته از تلویزیون پخش میشود، طرفداران پرو پا قرص بسیاری را جذب کرده است.
جذابیت سریالی با این مضمون به عوامل مختلفی بر میگردد؛ عواملی که شاید اگر چند مورد از آنها در سریالهای داخلی رعایت میشد میتوانست استقبال چشمگیرمخاطب را بهدنبال داشته باشد.از جمله این عامل و شاید مؤثرترین آنها که سبب میشود کسالت بار بودن سریال و استرس فضای بیمارستان چندان به چشم نیاید، نگاه امیدوارانه نویسندگان در پرداخت حوادث، دیالوگها و شخصیت هاست.
اینکه در بخشهای مختلف ودر سیر حوادث ناگوار و حتی در برخورد با بیماران صعب العلاج رفتار و برخورد پرستاران و پزشکان بیمارستان نه رفتاری بیتفاوت و نه متظاهرانه است بلکه رفتار گرم و امیدوارانه آنها جوری است که با اعتماد به نفس بالا و رفتاری صمیمانه به بیماران لاعلاج کمک میکنند تا از پس بیماری بر بیایند و اغلب بخشهای سریال در جهت همین امید بخشی، پایان بندی خوشی دارد.
با اینکه تاکنون نوشتن و ساخت قسمتهای متعدد این سریال از 900قسمت گذشته است اما هنوز تازگی و جذابیت خود را حفظ کرده و این به هنر نویسندگان در خلق حوادث ریز و درشت در سریال بر میگردد و اینکه چطور میتوان در لوکیشنی محدود و کم خرج سریالی بالای 900 قسمت ساخت و روز به روز مخاطبان بیشتری را با خود همراه کرد.نکته دیگر، شخصیتپردازی بازیگران سریال است.
هرکدام از کاراکتر هاشخصیتی مستقل و چندبعدی دارند و صرفا دکتر یا پرستاری وظیفه شناس نیستند بلکه در پرداخت هر کدام به جزئیات بسیاری دقت شده و حاصل کار، از آنها انسانهایی ملموس، جذاب و قابل باور ساخته، جوری که با وجود تعدد شخصیتها تعقیب پیگیری ماجراهای زندگی هر کدام برای مخاطب جذاب است.نویسندگان فیلمنامه این سریال به طرزی هوشمندانه علاوه بر خلق کاراکترهایی دوست داشتنی این جسارت را به خرج دادهاند که گاهی محبوبترین کاراکترها را از دور خارج کنند و این به شکل های مختلفی از مرگ کاراکتر محبوبی مثل دکتر میچ گرفته تا تصمیم به تغییر شغل و تغییر محل کار هر کدام از شخصیتها اتفاق میافتد.
جالب اینجاست که سازندگان سریال در این روند اصلا نگران از دست دادن مخاطبان نیستند و آنقدر طبق اصول صحیح ساختاری عمل میکنند که چنین تمهیدی به جای گریز مخاطب سبب تنوع وورود کاراکترهای جدید و جذاب دیگری شده و با بازیهای سنجیده و حسابشده در مدت زمانی کوتاه موفق به جذب مخاطب میشوند.
علاوه بر اینها وجود ماجراهای موازی متعدد حین نمایش وقایع صرف پزشکی درپرداختن به زندگی هر کدام از پزشکان و پرستاران، یکی از نکاتی است که سبب پر بار شدن هر قسمت سریال شده و آن را از قالب خشک بیمارستانی خارج کرده است ریتم تند سریال و وقوع ماجراهای متعدد در هر قسمت سبب تعلیق و کشش خاصی میشود و مخاطب با وجود تماشای اتفاقات مستند وار فضای بیمارستان خسته نمیشود.
هرچند پخش این سریال در ایران به شکلی صورت گرفته است که با کوتاه کردن هر قسمت سریال و تقلیل آن و حذف بسیاری از بخش ها ممکن است فکر کنیم این سریال صرفا جنبه کار آموزی - به شکل فیلمی مستند - برای پرسنل بیمارستانها را دارد چون گاهی تنها چیزی که میبینیم مراقبتهای دلسوزانه و رسیدگیهای کارکنان بیمارستان با ذکر جزئیات بیماری و مراحل سیر آن در بیمارستانی شلوغ است و البته در کنار آنگاه ماجراهای فرعی اندکی هم دیده میشود! اما اصل ماجرا، بدون این حذف و تعدیلها چیز دیگری است.
سریال پرستاران علاوه بر حفظ جنبه آموزشی و بیمارستانی و پیام رسانی اخلاقی در جهت آموزش صحیح در برخورد پرستار و پزشک با بیمار و خلق فضایی امیدوارانه از موضوعی کسالتبار، تک تک کاراکترهای بیمارستان را بهعنوان یک انسان و از ابعاد مختلفی به نمایش میگذارد و به جز جنبههای کاری صرف، جنبههای دیگری از زندگی آنها را هم به تصویر میکشد. آنها مثل تمام آدمهای معمولی در کنار پرداختن به شغل و کار خود عاشق میشوند، طلاق میگیرند و علایقی عاطفی دارند و موجوداتی کاملا قابل لمس هستند.
دیدن این جزئیات در زندگی هر کدام از آنها مخاطب را به شخصیتها نزدیک کرده و سبب تاثیر هر چه بیشتر پیام سریال میشود؛ پیامی اخلاق گرایانه که در پس دلسوزیها و رفتار دلنشین و مسئولانه هر یک از پرسنل با بیماران نهفته است و چنین پیام رسانی با حذف و تعدیل افراطی در تلویزیون بالطبع کمتر مؤثر است و آنچه ما میبینیم صرفا رفتوآمدهای بیماران و تمهیدات پرسنل برای بستری کردن و درمان آنها و یا تلاش ماموران اورژانس است و در این بین اگر داستانکی هم دیده میشود آنقدر کمرنگ است که در بین این حوادث بیمارستانی گم میشود.
این ممیزیها باعث میشود که ریتم تدوین سریال و انسجام بافت داستانی اثر از بین برود و گاه و بیگاه ما شاهد برشهایی باشیم که آنقدر واضحند که مخاطب را دلزده میکنند و در نتیجه انگار سریال با تدوینی مجدد و سلیقهای، از تلویزیون پخش میشود. هر چند باز هم با وجود این موضوع طبق نظر سنجیها سریال مخاطبان بسیاری دارد که هر قسمت آن را با دقت دنبال میکنند.
اما عاملی که در موفقیت این سریال در ایران سهم مؤثری دارد دوبله دقیق و هنرمندانه آن است. سری اول این سریال که ساخت آن از سال 1998 در کانال هفت استرالیا شروع شده به سرپرستی امیر هوشنگزند و با دقت بسیار انجام شد و سبب شد این سریال جایگاه خاصی نزد مخاطبان پیدا کند و سپس بعد از مدت کوتاهی دوبله این مجموعه هم به مدیریت زهراشعشعانی و با همان دقت و زیبایی صورت گرفت و انتخاب این صداپیشگان به گونهای است که صدای هر کدام از دوبلورها به خوبی با کاراکتر موردنظر تناسب دارد.
قسمت هایی که اخیرا در حال پخش است در بخش اورژانس بیمارستان میگذرد؛ جایی که بیمارانی با مشکلات خاص بستریاند. در قسمتهای اخیر دکتر میچ، پزشک محبوب بیمارستان و مرد مورد علاقه تری (کاراکترنسبتا محوری سریال)در اثر بیماری از دنیا میرود.
دکتر میچ، که در پایان سری اول این مجموعه از گردونه خارج میشود و رفتنش موجی از آه و افسوس طرفدارانش را بهدنبال دارد به زیبایی تمام توسط استاد جلال مقامی دوبله شده است.
صدای جلال مقامی را از زمان کودکی روی بسیاری از کاراکترهای محبوبمان شنیدهایم و او با صدای خود به نوعی به کاراکترها هویتی مضاعف میدهد تا جایی که اگر در نیمه بازی یک کاراکتر دوبله آن تغییر کند انگار هویت آن و ارتباطش با مخاطب از دست میرود.کاراکتر تری با بازی جورجی پارکر که با حضورش در قسمتهای اخیر به سریال رنگ آشنایی میبخشد شاید نخستین شخصیتی باشد که ابتدا مخاطب با او و رفتارش آشنا میشود و طی روندی طولانی تا امروز در سریال حضور دارد.تری شخصیتی چند بعدی و خاص دارد که ضمن تعهد قدیس وارش نسبت به بیماران و دلسوزی مفرط و وقت گذاشتن بیدریغش برای آنها با مشکلات و مسائلی شخصی هم دست به گریبان است.
او علاوه بر اینکه پرستاری است که به شدت به کارش علاقه دارد طبعی حساس و روحیهای آسیبپذیر دارد و همین بعد از شخصیت اوست که به او هویت یک انسان را میدهد و او را باورپذیر میکند.احساسات پررنگ تری، عاشق شدنش و سرانجام، مرگ تلخ میچ و نا امیدی تری به بازگشت به زندگی، به علاوه انگیزه او برای کمک به بیماران، همه و همه از او کاراکتری به یادماندنی ساختهاند.صدای تری در این سریال توسط دوبلور جوان و خوش صدا، نگین کیانفر دوبله شده است و این انتخاب طوری است که صدای دوبلور کاملا با فیزیک و حرکات تری متناسب است.
شخصیت محبوب دیگر سریال در دوره نخست که بازی قابلقبولی داشت با آن چهره همیشه خندان و زیرک و جسورش شخصیت براون با بازی لیبی ترنر بود. سایر کاراکترهای این مجموعه از دکتر وینست گرفته، که هنوز نیامده توانسته جایگاه قابلقبولی نزد مخاطب پیدا کند تا لوک با آن رفتار سنجیده با پدر پرخاشگر و حساسش، جرارد، وان با شخصیت مسلط و اعتماد به نفس زیادش، نلسون وظیفه شناس و استرلو (که در قسمتهای اخیر معتاد شد) همه این کاراکترها، شخصیت پردازی، دیالوگ و بازیهای سنجیده و حساب شدهای دارند و اینها در کنار کارگردانی درست واصولی و میزانسنهای دقیق مجموعه سبب شده اند پرستاران سریالی به یاد ماندنی باشد.