به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایسنا، دکتر «مهرداد نیکویی» عنوان کرد: تردد کردشگران غیر حرفهای و مردم در داخل جنگلهای گیلان، علاوه بر اینکه زادآوری گیاهان را کاهش میدهد، موجب کوبیده شدن خاک جنگلها و وقوع آتشسوزی در عرصهها میشود.
دکتر نیکویی نقش جنگلها در زندگی بشر را به دو بخش عمومی و اختصاصی تقسیم کرد و گفت: نقش عمومی جنگل در ترسیب کربن، جذب دیاکسید کربن و تولید اکسیژن، ذخیره آب، ایجاد فرصت تفرج و گردشگری و در مجموع خدمات اکوسیستمی آن غیر قابل انکار است.
وی تولید چوب را نقش اختصاصی جنگل دانست و افزود: نیاز به چوب صنعتی و هیزمی روز به روز در دنیا در حال افزایش است و این نیاز هم از جنگلهای طبیعی(تروپیکال) و هم از جنگلهای دستکاشت تامین میشود.
عضو هیات علمی گروه جنگلداری دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گیلان تصریح کرد: مدیریت جنگل به معنای عام خود در همه جای دنیا و ایران وجود دارد، اما ایران جزو کشورهای گرم و خشک با پوشش جنگلی کم است. بنابراین منابع جنگلی کشور بسیار ارزشمند است و باید برای حفظ همین مقدار اندک تلاش کنیم.
این دکترای مهندسی جنگل بیان کرد: حدود ۱۴ میلیون هکتار جنگل در ایران وجود دارد و در این میان، جنگلهای شمال کشور بسیار منحصر به فرد است و نزدیکی به دریای خزر و وجود رشتهکوه البرز این اقلیم و عرض جغرافیایی را برای رویش درختان جنگلی بینظیر ساختهاست.
وی اظهار کرد: جهان توجه خاصی به جنگلهای هیرکانی دارد. به همین دلیل حفظ، مدیریت و جلوگیری از کاهش کمی و کیفی جنگلهای شمال بسیار حائز اهمیت است.
نیکویی، طرح تنفس را معادل توقف بهرهبرداری قانونی از چوب جنگل از طریق طرحهای جنگلداری دانست و اظهارکرد: امروزه مدیریت جنگل سازگار در دنیا اجرایی میشود، در حالی که ما برای حفاظت از جنگل در قالب مدیریت پایدار موفق نبودهایم. با توقف بهرهبرداری جنگل و خروج مجریان طرحهای جنگلداری از جنگل بسیاری از افراد بومی معیشت خود را از دست داده و بیکاری آنها مشکلات مدیریتی زیادی برای حفاظت از جنگلهای شمال ایران به وجود آورده است؛ متاسفانه نهادهای نظارتی نیز اهرمهای لازم را برای مدیریت جنگل ندارند.
عرصههای جنگلی رها شدهاست
دانشیار دانشگاه گیلان یادآور شد: در گذشته قاچاقچان چوب و حتی مردم عادی وارد مناطق جنگلی نمیشدند، زیرا حضور قرقبانان را احساس میکردند، اما اکنون عرصهها رها شدهاست، در حالی که برای مدیریت دام و جنگلنشینان تلاشهای زیادی صورت گرفته بود و اکنون دوباره شاهد بازگشت آنان به عرصهها هستیم.
وی ورود بیرویه و غیر کنترل شده گردشگر به عرصههای جنگلی را یکی دیگر از چالشهای منابع طبیعی دانست و عنوان کرد: تردد مردم در داخل جنگل علاوه بر اینکه زادآوری گیاهان را کاهش میدهد، موجب کوبیده شدن خاک جنگل و وقوع آتشسوزی در عرصهها میشود.
این دکترای مهندسی جنگل، ساختار جنگل در مناطق مختلف را متفاوت دانست و گفت: طبق یک برنامه واحد و یک راهکار یکسان حفاظتی نمیتوان از جنگلها حفاظت کرد، زیرا برخی از درختان مخروبه هستند و برخی دیگر توان تولید چوب دارند؛ همچنین با تودههای جنگلی سر و کار داریم که نیاز به تیمارهای پرورشی جنگل دارند.
وی ادامه داد: برف سنگین زمستان ۹۸ آسیب فراوانی به جنگلهای گیلان به خصوص در مناطق جلگهای و جنگلکاریها وارد کرد. به همین دلیل اکنون جنگل پُر از درختان شکسته و خشک شدهاست که شرایط را برای وقوع آتشسوزی با یک جرقه کوچک مهیا میکند، زیرا درختان افتاده و شاخههای شکسته شده منابع سوختی خوبی محسوب میشوند.
نیکویی گفت: اکسیژن و ماده سوختنی در جنگل فراوان وجود دارد و هر کسی میتواند جنگل را به آتش بکشد؛ متاسفانه گردشگران جنگل هیچ حد و مرزی ندارند و مسئولیتی را بر عهده نمیگیرند و هیچ ماده قانونی بازدارنده نیز وجود ندارد و اتفاقی که در جنگلهای زاگرس افتاده میتواند برای جنگلهای شمال تکرار شود.
عضو هیات علمی دانشگاه گیلان اضافه کرد: امروز بهراحتی میتوان چوب قاچاق کرد و خاک جنگل را برداشت و مانعی وجود ندارد. در واقع بهدلیل کمبود منابع مالی و تجهیزاتی حفاظت موثر از جنگلهای شمال دشوار شده است، لذا نیازمند منابع مالی برای حمایت از طرح تنفس هستیم و اعتبارات قطرهچکانی تنها نیروهای حفاظتی را وارد چرخه فساد میکند.
فقر جوامع انسانی
وی اظهار کرد: ثبت جهانی جنگلهای هیرکانی موجب شناساندن ارزشمندی این جنگلها به دنیا شده است، اما فقط لکههایی از جنگلهای شمال ایران ثبت جهانی شده و ملزم به حفاظت از آنها هستیم.
این دکترای مهندسی جنگل گفت: برای اینکه بتوانیم جنگل را مدیریت کنیم و اکوسیستم آن را پایدار نگه داریم باید درآمد داشته باشیم و درآمدزایی از طریق جذب توریست نیازمند ایجاد زیرساختهای لازم به خصوص در بخش فرهنگی است.
نیکویی، فقر جوامع انسانی حاشیه جنگل را یکی از دلایل قاچاق چوب و محصولات فرعی جنگلی دانست و افزود: یک مترمکعب چوب راش یا بلوط یا افرا بین ۱۰ تا ۱۲ میلیون تومان به فروش میرسد و بهراحتی در مراکز مصرفکننده چوبهای پهنبرگ مورد استفاده قرار میگیرد. در کنار اینکه واردات چوب پهنبرگ صورت نمیگیرد، اما مراکز مصرفکننده چوبهای پهنبرگ همچنان به تولیدات خود ادامه میدهند که نشاندهنده تامین این چوبهای مصرفی است.
وی گفت: زراعت چوب در استان گیلان در دو برنامه چهارم و پنجم توسعه حدود ۴۰۰۰ هکتار دیده شده بود، اما در برنامه ششم چشمانداز ۶۰۰۰ هکتاری داریم که بیش از ۹۰ درصد آن توسط بخش خصوصی انجام میشود. علیرغم پتانسیل خوب گیلان در زراعت چوب، به علت نوسانات قیمت یک رقابت بین کشت صنوبر و شالیکاری وجود دارد، لذا نیازمند برنامهریزیهای مناسب برای تقویت نهاده زراعت چوب و رفع مشکل کمبود چوب صنایع سلولزی هستیم.
عضو هیات علمی گروه جنگلداری دانشگاه گیلان عنوان کرد: در کنار مطالعات لازم و تحقیقات علمی مربوط به زراعت چوب، نیازمند مشاورههای ترویجی برای صنوبرکاران هستیم تا بتوانیم یافتههای علمی را به زبان ساده برای آنان بیان کنیم. متاسفانه برنامههای ترویجی تنها به هفته منابع طبیعی محدوده شده و سیاستهای تشویقی و ترغیبی در حوزه منابع طبیعی وجود ندارد.
نیکویی اضافه کرد: با این مبلغ میتوانیم گارد حفاظتی جنگل قوی داشته باشیم و منابع طبیعی خودمان را سر پا نگه داریم.
وی یادآور شد: گرم شدن زمین به دو صورت زنده و غیرزنده روی جنگلهای ما اثر میگذارد. امروزه کشورهای مختلف برنامههای بلندمدت برای افزایش مقاومت جنگلها در مقابل آفات و بیماریها دارند، زیرا با تغییر شرایط آب و هوایی و ظهور گونههای جدید در جنگلها شرایط رویشی گیاهان و جانواران تغییر کرده و همین امر باعث بروز آفت و بیماری میشود.
خشکسالی، کاهش منابع آبی و آتشسوزی تهدیدی برای جنگلها
این دکترای مهندسی جنگل گفت: تغییرات آب و هوایی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بر روند تکامل جنگل اثرگذار است، جنگلها در طولانیمدت به مرگ بیولوژیکی دچار میشوند و میکرواقلیمهای ایجاد شده بهدنبال دخالت عوامل انسانی و طبیعی مانند وزش باد و طوفان و بارش برف در نهایت سبب افزایش حرارت و کاهش رطوبت در جنگلها میشود و رویش گونههای جدید گیاهی را پدید میآورد، لذا حیات وحش تغییر میکند. اگر درختان نسبت به این شرایط بردبار نباشند، مورد تغذیه آفات و حشرات قرار میگیرند.
نیکویی ادامه داد: متاسفانه ما در گذشته به دلیل عدم مدیریت مناسب آفات و بیماریها در جنگلهای شمال ایران گونه «ملج» را تقریبا از دست دادیم و اکنون گونه شمشاد هم در این راستا قرار دارد؛ همچنانی که این اتفاق برای سایر گونههای جنگلی ما میتواند بیفتد.
نظر شما