به گزارش همشهری آنلاین، تصور کنید در سرزمینی زندگی میکنید که در دیوارهایی بلند و محکم محصور است و ایدهای از چگونگی جهان خارج از این دیوارها ندارید. شما و پدر و مادر و پدربزرگ و مادربزرگتان در سرزمین محصور به دنیا آمدهاید و هیچ کس به یاد ندارد زندگی سوی دیگر دیوارها چه شکلی است. جغرافیا و تاریخ سرزمین را حاکمیت برای شما ترسیم کرده است و شما آن را در مدرسه میآموزید و هر گونه شک کردن در چیزی که به عنوان حقیقت جهان به شما گفته میشود، مجازات مرگ دارد.
اما چرا باید در میان دیوارها زندگی کنید؟ تاریخ میگوید صد سال قبل، غولهای ناشناختهای جوری به انسانها و تمدن انسانی حمله کردند که بشریت به مرز انقراض رسید. برای همین هم دیوارهایی مستحکم ساخته شد تا باقیمانده انسانها در امنیت در آن زندگی کنند. امنیتی که به بهای فدا کردن آزادی به دست آمده و تحمل هر چیزی از جمله فقر در زندگی روزمره را برای مردم شهر ممکن کرده است. هر چند که این امنیت، چندان دوام نمیآورد. سر و کله غولها دوباره پیدا میشود و دیوارها آسیب میبینند و زندگی انسانها و تمدنی که ساختهاند دوباره در معرض خطر قرار میگیرد.
انیمه سریالی حمله به تایتان Attack On Titan ماجرایی هیجانانگیز و البته داستانی پیچیده و پر رمز و راز است که ماجرایش از حمله غولها به دیوارها آغاز میشود. غولها، موجودات عظیمالجثه با ظاهر انسانی، روی خانهها پا میگذارند و آدمها را مثل با دو انگشتشان بلند میکنند و میخورند. آنها که از حمله غولها زنده ماندهاند یا به مزارع میزوند تا در تولید غذا کمک کنند یا در برنامهای آموزشی برای عضویت در گروهان ویژه مبارزه با غولها شرکت میکنند.
هر کس قویتر است و کار کردن با سلاح و ابزار مخصوص حرکت در میان دیوارها را بهتر یاد میگیرد، شانس بیشتری هم برای زنده ماندن دارد. اما آنچه که در این میان اهمیت بیشتری از مبارزه برای بقا دارد، رازهایی است درباره این سرزمین، ماهیت غولها، حقیقت دیوارها و واقعیت زندگی پشت آنها که رفته رفته در دل سریال روشن میشوند.
انیمه یا انیمیشن ژاپنی، گاه بر اساس مانگا یا کمیکبوک ژاپنی ساخته میشود. فضای برخی انیمهها به مانگا نزدیکتر است و برخی متفاوتترند. انیمه Attack On Titan فضایی مانگایی دارد و احتمالا برای همین هم هست که مثل انیمه فوتبالیستها که سالها پیش از تلویزیون پخش میشد، در لحظات حساس روی صورت شخصیتها مکث میکند و شخصیتها در حین اینکه به هوا پریدهاند یا در حال پیمایش مسیری برای حمله به غول هستند، دیالوگهای بلند میگویند.
با این وجود داستان این انیمه پرکشش و جذاب است و موقع تماشای آن وقتی غرق در فضای داستانید، احتمالا آدرنالین زیادی در بدنتان ترشح میشود. هر قسمت از این انیمه، حدود ۲۵ دقیقه است که با احتساب تیتراژ آغاز و پایان و آنچه گذشت و آنچه در آینده خواهید دید، حدود پانزده دقیقه زمان مفید آن است. فصل اول آن ۲۵ قسمت است که هر چقدر بیشتر ببینید احتمالا بیشتر به قسمت بعدی مشتاقید.
قهرمانان داستان، گروه نجات و مبارزه با غولها هستند. یکی از شخصیتهای اصلی ارن یگر و دوستانش، به دنبال پاسخی برای اینکه غولها از کجا آمدهاند و چطور میتوان از شرشان خلاص شد، با ماجراهای عجیب و غریبی مواجه میشوند. در طول داستان، مدام قهرمانها از خود سوال میکنند که چرا باید بمیرند یا شاهد مرگ دوستانشان باشند؟ و چرا از دیدن مرگ دیگران به جای احساس ناراحتی، خوشحالند از این که خودشان زنده ماندهاند. انتخاب جان خود یا جان دیگری، جایی که خطر مرگ بیش از هر زمان دیگری است، انتخابی دشوار است که قهرمانان این سریال زیاد با آن آزموده میشوند.
دیوار در فرهنگ بشریت مفهومی تاریخی است. از دیوار چین گرفته تا دیوار برلین، از دیوار حائل غزه تا دیواری که ترامپ میخواست در مرز امریکا و مکزیک بسازد. ما با مفهوم دیوار غریبه نیستیم. دیوار این سریال هم قصهای تازه از یک دیوار برایمان تعریف میکند.
نظر شما