دوستی که لطف میکرد و مرا در این شهر شلوغ کشور امارات عربی متحده به این سو و آن سو میبرد، از توسعه نظاممند فعالیتهای عمرانی آنجا برایم تعریف میکرد و شواهد و نمونههایی را نیز نشانم میداد.
یکی از چیزهایی که دیدیم ساخت مترو بود. در کنار این طرح بزرگ که ما در تهران نیز تجربهاش را داشته و داریم، دردسرهای جانبی حین اجرای این طرح هم نمایان بود؛ از محدود شدن دسترسی به خیابانها گرفته تا آلودگیهای محیطی و... .
از یکی از خیابانهای اصلی میگذشتیم که مسیر چندبانده اصلی آن را مسدود کرده بودند و خودروها باید از کنار گذر آن عبور میکردند. تابلوی زردرنگی در جدول بر خیابان کنارگذر نصب شده بود که نوشته عربی و انگلیسی روی آن مرا متوجه خود کرد:
«از اینکه ناچاریم بهدلیل اجرای طرح مترو، مسیر گذری شما را به خیابانهای فرعی منحرف کنیم، از شما عذر میخواهیم. این طرح به سرعت در حال پیشرفت است و با اتمام آن دسترسی شما آسان خواهد شد.» عنوان پایین تابلو نیز نام «وزارت راه و ترابری» یا اداره مربوطه در شهرداری را بر خود داشت.
بهعنوان یکی از شهروندان یا اهالی آن محله با دیدن این تابلوی خوانا چه چیزهایی در ذهن ما مرور میشود!؟ آیا چنین تجربههایی را در محله و شهر خودمان نیز داریم!؟ با خود فکر میکردم آیا فرهنگسازی، آموزش و اطلاعرسانی حتما باید از راههای پیچیده انجام شوند!؟
تعریف مسئله: تعداد آگهیهای روزنامهها و مجلات برای سفر به کشورهای حاشیه خلیج همیشه فارس و کارهای اداری در دبی بهعنوان مرکز ترانزیتی نزدیک کشورمان، گواه این هستند که هموطنان بسیاری بدانجا رفتوآمد دارند. جمعیت بومی آنجا یک چندم تعداد کسانی است که آنجا زندگی و کار میکنند.
چنین سیستمی تنها با مدیریت صحیح و نظاممند است که میتواند رشد و توسعه یابد. وجود قانونهای مدون و منظم و پایبندی جدی به رعایت آنها، از جمله مطلوبیتهای مهم مدیریت کردن بر چنین سیستمی است. مسئلهای که در کشورما محل بحث و نقد فراوان کارشناسان است، شفاف نبودن حقوق شهروندان و شعاری رفتار کردن در بسیاری از مواردی است که ادعا داریم «همیشه حق با مشتری است».
مطلع کردن شهروندان از رخدادها و آگاهی دادن ایشان نسبت به برنامههای در دست انجام و طرحهای آتی، همراهی و پشتیبانی آنها را در پی دارد. نگرانی از اینکه اطلاعرسانی منجر به توقع میشود و توقع و انتظار مانع از مدیریت دلخواه خواهد شد، مسئلهای است که ردههای مختلف مدیریتی را به سوی «مدیریت ابهام» سوق میدهد.
وقتی ما شفاف و روشن ببینیم که روزشمار طرح و پیشرفت فیزیکی آن نوید ایجاد فرصتی برای راحتتر زندگی کردن را میدهند به جای غر زدن و بهانهجویی از مدیریت شهری، به همراهی آنها و تحسین دستاندرکاران طرح خواهیم پرداخت.
ساخت مترو، زیباسازی پیادهروها، ایجاد زیرگذر و روگذرهای ماشینرو، ساخت بزرگراه و ساختمانهای فرهنگی و رفاهی و ورزشی، همه زمانبر و همراه با دردسرهای جانبی هستند. راههای مختلفی هست که به کمک آنها بتوان کام همشهریان خود را تلخ نکرد و طرح را پیش برد.