هر زمان روی یکی از این موارد بهعنوان علت اصلی ناهنجاریهای فیزیکی دانشآموزان تاکید شده است. اما من همه اینها را دلایل ثانوی میدانم، اینها همه بهانهاند. ما در زمانی زندگی میکنیم که کارها آسانتر از قبل انجام میشود و بهخاطر این آسان بودن، انسانها خود را بینیاز از حرکات جسمانی میبینند؛ بنابراین فقر حرکتی بهصورت کلی وجود دارد و این هم فقط مختص به دانشآموزان و کشور ما نیست.
والدین همه چیز را آماده در اختیار فرزندان خود قرار میدهند و آنها را آزادتر، اما کم مسئولیتتر و کمتحرکتر بار میآورند. اینروزها دیگر بازیهای بچهها هم مجازی است؛ مینشینند پشت رایانهو فوتبال بازی میکنند و حتی گل زدنشان هم حقیقی نیست. پس با این وضع نباید از همهگیر شدن مشکل اضافه وزن و اضطراب در میان جامعه تعجب کنیم.
البته هیچ کدام از اینها دلیل بر سلب مسئولیت از آموزشوپرورش نیست. بهویژه که ما با استانداردها کیلومترها فاصله داریم. هنوز هم نوع تربیت، آموزش و محیط مدارس در جامعه ما سنتی است و کمتر جرات میکنیم حتی بخشنامههای آموزشوپرورش را اجرا کنیم؛ مثل بخشنامهای که از حدود سال 72 ابلاغ شد. بنابراین بخشنامه، مدارس باید با بهوجود آوردن محیط پوشیده و امن برای دختران دانشآموز، اجازه دهند آنها با پوشش آزادتر در مدرسه حضور پیدا کنند؛ اما گمان نمیکنم بیش از 3 درصد مدارس دخترانه چنین امکانی را فراهم کرده باشند.
بعضی از مسئولان جرات اجرای چنین بخشنامهای را نداشتند. در این میان بد نیست بدانیم که پوشش آزادتر با رنگ بندی شادتر باعث نشاط و تحرک بیشتر میشود. آدمها باید بتوانند روزانه بهطور منظم بدوند و راهپیمایی کنند تا سالم بمانند. اما نه فقط در مدرسه که در جامعه نیز هنوز برای بسیاری از دختران امکان دویدن وجود ندارد. همین دلایل سبب میشود که ناهنجاریهای فیزیکی در میان دختران گستردهتر از پسران باشد؛ چون حداقل پسران میتوانند با یک توپ پلاستیکی در کوچهها، فوتبال بازی کنند و تحرک داشته باشند.
همین کمبود تحرک و ناهنجاریهای فیزیکی و روانی است که وقتی با عامل کیفهای سنگین و میز و نیمکتهای غیراستاندارد جمع میشود، بدن دانشآموزان را به سرعت از حالت استاندارد خارج میکند. متأسفانه ما دانشآموزان را در کلاسها مینشانیم و تبدیل به افراد منفعلی میکنیم که همه چیز را باید از دهان معلم بشنوند و بعد فکر میکنیم که چرا این بچهها این قدر پشت میز و نیمکتهایشان بیقراری میکنند درصورتیکه خود ما هم نمیتوانیم دو ساعت پشت آن میزها آرام بگیریم. شعار یونسکو چه زیباست که میگوید:«هر جنگی در ذهنها صورت میگیرد، برای رسیدن به صلح هم باید به سراغ ذهنها برویم.» حالا زمان آن است که ما هم در نحوه پرورش کودکان و نوع آموزش و محیط پرورش آنها تجدیدنظر کنیم.
*کارشناسارشد وزارت آموزش و پرورش