بهگزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه ایران، گزارش این جنایت روز ۱۷ فروردین ۹۵ به پلیس اعلام شد. پدر مقتول که جسد دخترش را پیدا کرده بود، در تماس با پلیس گفت: هرچه با تلفن دخترم تماس میگرفتم، پاسخ نمیداد. بههمین خاطر نگران شدم و خودم را به خانهاش رساندم و آنجا با جسد او مواجه شدم.
بررسیها نشان میداد زن ۲۸ ساله با فشردن گلویش به قتل رسیده و از زمان قتل نیز ۲۴ ساعت میگذرد. در ادامه تیم جنایی دریافتند وی مدتی است که با همسرش اختلاف داشته است. بنابراین فرضیه ارتکاب قتل از سوی شوهر قوت گرفت.
از آنجا که همسر مقتول پس از این جنایت ناپدید شده بود، ردیابیها برای دستگیری او ادامه یافت تا اینکه مأموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت موفق شدند مرد جوان را سوار بر موتورسیکلتش در یکی از خیابانهای پایتخت دستگیر کنند.
وی در تحقیقات گفت: من در پیک موتوری تمام وقت کار میکنم. همسرم هر روز با من تماس میگرفت و میخواست که برای او از بیرون ناهار بخرم. روز حادثه هم برای او غذا خریدم و به خانه رفتم. اغلب چند ساعتی به خانه میرفتم و استراحت میکردم و بعد از آن به محل کارم برمی گشتم. آن روز همسرم بعد از غذا گفت: «نمی خواهی به سر کارت بروی؟» گفتم نیم ساعت دیگر میروم. بعد با تلفن همراهش مشغول صحبت با مادرش شد. نمیدانم پشت تلفن مادرش به او چه گفت که وقتی تماسش را قطع کرد، با عصبانیت به من گفت: «چرا پیش خانوادهام از من بدگویی کرده ای؟» بعد درگیری ما بالا گرفت و ناگهان دستم را روی گلویش گذاشتم. نمیخواستم او را به قتل برسانم. به خودم که آمدم، همسرم نفس نمیکشید. از ترس فرار کردم و به ترمینال جنوب رفتم. حدود یک هفته در آنجا بودم و بعد هم در رستورانی بهعنوان پیک موتوری مشغول به کار شدم. شبها همان جا میخوابیدم. تا اینکه دستگیر شدم.
پس از محاکمه متهم باتوجه به درخواست اولیای دم، وی از سوی قضات شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران به قصاص محکوم شد. با تأیید این حکم در دیوانعالی کشور، پرونده این جنایت برای اجرای حکم به دادسرای امور جنایی پایتخت ارجاع شد. با ارسال پرونده، واحد صلح و سازش دادسرا به سرپرستی محمد شهریاری وارد عمل شده تا از اولیای دم رضایت بگیرند. اما آنها خواهان قصاص بودند و بدین ترتیب اواخر سال گذشته مرد جوان پای چوبه دار رفت.
اما پای چوبه دار او توانست ۶ ماه از خانواده همسرش به شرط پرداخت دیه یک و نیم میلیارد تومانی مهلت بگیرد. با گذشت ۶ ماه از مهلت، در حالی که نتوانسته بود دیه را بپردازد، بار دیگر پای چوبه دار رفت اما این بار توانست یک میلیارد از مبلغ درخواستی اولیای دم را با فروش املاکی که داشت، پرداخت کند. از سویی بار دیگر واحد صلح و سازش دادسرای امور جنایی وارد عمل شده و درنهایت اولیای دم راضی شدند با دریافت ۳۰۰ میلیون تومان دیگر از قصاص او بگذرند و ۲ ماه دیگر به او مهلت دادند تا بتواند مبلغ درخواستی آنها را پرداخت کند. بنابراین چنانچه داماد جوان بتواند این پول را بپردازد، از مجازات مرگ نجات خواهد یافت.
نظر شما