با کمک شاخص ترکیبی آیندهنگر و نرخ تغییر شش ماهه آن، میتوان به اطلاعات زودهنگام از نقاط برگشت فعالیت کلی اقتصاد (دورههای رونق و رکود) دست یافت. چرا که متغیرهای اقتصادی با هم ارتباط دارند، متغیرها را بر پایه تئوری سیکلها و ادوار تجاری بر سه دسته آیندهنگر، همزمان و گذشتهنگر تقسیم کرد. اگر متغیرهای مرجع مد نظر باشند خیلی راحت میتوان پیش بینی را با دقت و برای آینده کوتاه مدت انجام داد.
تولید ناخالص داخلی و رشد آن بهعنوان یکی از متغیرهای مرجع است. این اطلاعات به ویژه در کشورهای در حال توسعه با تاخیر به دست میآید. در ایران تا کنون تنها برآوردهایی از تولید ناخالص داخلی در سال ۸۶ به ما ارائه شده و اطلاعات وافر و کافی در اختیار ما قرار نگرفته است.
البته متغیرها به تنهایی نمیتوانند پیشبینی دقیقی از اقتصاد آینده به ما را ارائه دهند چرا که همواره نوسانات فصلی و بیقاعده وجود دارند اما با ترکیب تعدادی از متغیرهایی که نسبت به GDP و یا متغیر مرجع حالت پیشنگری و آیندهنگری دارند به یک متغیر ترکیبی میرسیم که حتی اگر یکی و یا دو مورد از متغیرها دچار نوسان شوند باز هم میتوان به نماگر و یا شاخص دیگر تکیه کرد.
در حال حاضر از ۱۱ متغیر آیندهنگر، چهار متغیر همزمان و هفت متغیر گذشته نگر بهعنوان مهمترین نماگرهای سیکلهای تجاری نام برده میشوند و البته بین شاخصهای آیندهنگر کشورهای توسعه یافته با کشورهای در حال توسعه تفاوتهایی وجود دارد.
شاخصهای ترکیبی بهمنظور ارتباط با سریهای مرجع ساخته میشوند و GDP و شاخص تولید صنعتی از مهمترین سریهای مرجع هستند.
نقدینگی به قیمتهای ثابت، قیمت نفت، شاخص قیمت سهام، تعداد پروانههای ساختمانی برای واحدهای مسکونی، شاخص انتظارات مصرفکننده و تعداد بیکاران شش مولفهای هستند که مرکز تحقیقات استراتژیک بهعنوان شاخص ترکیبی آیندهنگر در ایران سالهاست از آن استفاده میکند.
در کشورهای پیشرفته به جای تعداد بیکاران، آمار افرادی که به مؤسسات کاریابی مراجعه میکنند را مورد استفاده قرار میدهند و ما از آنجا که بهطور منسجم این دادهها را نداریم از متغیر مشابهاش یعنی تعداد بیکاران استفاده میکنیم و البته به شکل معکوس یعنی اینکه در شاخصهایی نظیر قیمت نفت، انتظارات مصرفکننده و پروانه ساخت و ساز ساختمان، افزایش آنها را حساب میکنیم ولی در بیکاری کاهش آن را به حساب میآوریم که این گونه ارتباط سبب میشود همه در یک جهت ختم شوند.
رشد نقدینگی بیش از نرخ تورم میتواند منتج به بسط رونق اقتصادی در آینده کوتاه مدت شود و البته اگر چنانچه رشد نقدینگی کمتر از نرخ تورم باشد میتواند رکورد اقتصادی را همراه داشته باشد و به همین علت است که از این نماگر بهعنوان نماگر آیندهنگر استفاده میشود.
از آنجایی که در اقتصاد ایران تغییرات قیمت نفت یک عامل مهم در پدید آمدن دورههای رونق و رکود اقتصاد ملی است و اثرگذار بر اقتصاد کشور است، میتواند در زمره شاخصهای آیندهنگر قرار گیرد.
برای این که فعالیتهای ساختمانی خود یک فعالیت اقتصادی پیشگام در حرکت دادن انواع دیگر فعالیتهای اقتصادی هستند، عامل قرار گرفتن نماگر تعداد پروانههای ساختمانی صادر شده برای واحدهای مسکونی، در کنار دیگر شاخصهای آیندهنگری فرض میشود.
تخریب قیمت سهام بهعنوان علامت هشدار دهنده برای وضعیت آینده اقتصاد کشور است و افزایش و کاهش شاخص یک سهم نیز انعکاس دهنده اینگونه سرمایهگذاران و هم انعکاس حرکت نرخ بهره قلمداد میشود که میتواند در آینده کوتاه مدت بر اقتصاد کشور تاثیرگذار باشد.
به همین ترتیب شاخص انتظارات مصرفکننده که بر مبنای نظرسنجی از خانوارها در مورد وضع اقتصادی کشور به دست میآید و افزایش تعداد بیکاران بهصورت معکوس از دیگر شاخصههایی است که میتوانند در اقتصاد آینده کوتاه مدت کشور مؤثر عمل کنند.
متأسفانه سه ماه است که شاخص انتظارات مصرفکننده محرمانه شده و در دسترس ما قرار نمیگیرد و از آن آگاه نیستیم ولی امیدواریم روزی برسد که جز مسائل نظامی در حوزههای دیگر، موضوع محرمانه نداشته باشیم.
چشمانداز ۹ ماهه ۸۶، نمودار اقتصاد سال ۸۷ را برای ما ترسیم میکند، همانطور که ۹ ماهه ۸۵ وضع اقتصادی سال ۸۶ را برای ما روشن کرد که البته مواجه بودن با مشکلات کشاورزی از جمله خشکسالی ممکن است کمی این معادله را به هم بزند.
تولید ناخالص داخلی ایران به ترتیب بعد از ترکیه و عربستان در جایگاه سوم قرار دارد. تولید ناخالص ترکیه دو برابر ایران است و البته دلیل جایگاه بهتر عربستان نسبت به ایران نیز به جمعیت کمتری که نسبت به ما دارد، باز میگردد.
در تولید ناخالص داخلی سرانه هم به ترتیب آذربایجان، قطر، ارمنستان و کویت در راس قرار دارند و ایران در انتهای این جدول قرار میگیرد و به لحاظ جمعیتی نیز از ترکیه کمی رشد ما بالاتر و نسبت به پاکستان رشدمان کمتر است.
پاکستان و مصر نیز به لحاظ جمعیتی پیش از ایران قرار دارند. درباره تولید ناخالص داخلی خوب است بدانیم که این مولفه قدرت اقتصادی یک دولت را نشان میدهد و سبب بهبود وضعیت اقتصادی و درآمد ملت میشود.
در تولید ناخالص داخلی سرانه در حالی که با چهار هزار دلار تولید پایینتر از قطر، امارات و کویت هستیم و تولید ترکیه به ۹ هزار و ۶۲۹ دلار میرسد این آمار هر شش ماه یک بار عرضه میشود و متأسفانه بیانگر آن است که حتی از ارمنستان و قزاقستان نیز پایینتر هستیم.
همچنین وضعیت قدرت خرید در ایران نامناسب است. ایران بعد از قطر، فلسطین، امارات، بحرین و بسیاری کشورهای دیگر در انتهای جدول وضعیت قدرت خرید قرار دارد و نا مناسبتر از آن این است که به لحاظ نرخ تورم و بیکاری در صدر جدول هستیم در حالی که ترکیه، پاکستان، فلسطین و کویت بعد از ما قرار دارند.
در بهرهوری نیروی کار ما به عدد ۱۰۷.۸ رسیدهایم تا رتبه هفتم را برای خود دست و پا کنیم. در حالی که بهترین وضعیت به ترتیب از آن فلسطین، ترکیه و پاکستان است.
در جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی نیز ترکیه ۲۰، عربستان ۱۸ و مصر ۱۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری کردهاند در حالی که سرمایهگذاری مستقیم خارجی ایران حتی به مرز یک میلیارد تومان هم نمیرسد و در آخر اینکه از نظر محیط کسب و کار بین ۸۲ کشور جهان رتبه هشتادم را داریم درصورتی که امارات بیست و چهارم و ترکیه پنجاه و دوم هستند.
*مدیر گروه پژوهشی شاخصسازی و آیندهپژوهی
مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام