به گزارش همشهری آنلاین به نقل از نورنیوز، بامداد پنجشنبه 12 تیر ماه رخدادی در سایت هستهای نطنز به وقوع پیوست که طی آن به یکی از سولههای در دست ساخت در محوطه باز سایت نطنز آسیب وارد شد.
پس از این اتفاق، برخی اکانتهای رسانهای صهیونیستی بلافاصله این رخداد را به اقدامات خرابکارانه اسراییل نسبت دادهاند.
در موضوع انفجار مخزن گاز در پارچین نیز همین رویه از سوی منابع رسانهای رژیم صهیونیستی دنبال شد.
در مورد حادثه پارچین مسئولین مربوطه با انتشار ویدیوی کامل از محل فوق، توضیحات لازم را ارائه کردند و روشن شد که حادثه فوق هیچ ارتباطی با اقدامات خرابکارانه، سایبری و... نداشته است.
در مورد رخداد بامداد دیروز در سایت نطنز هم به طور قطع پس از انجام بررسیهای دقیق از سوی کارشناسان، اطلاع رسانی لازم انجام خواهد شد.
اما صرف نظر از ادعاهای مطرح شده از سوی منابع رسانهای رژیم صهیونیستی که معمولا به صورت گسترده از سوی سایر رسانههای معاند نیز بازنشر میشود توجه به چند نکته در این خصوص ضروری است:
۱- برخی مقامات رسمی از جمله نخست وزیر و وزیر دفاع سابق رژیم صهیونیستی، وزیر خارجه آمریکا، «برایان هوک» و برخی دیگر از مسئولین سیاسی، نظامی و امنیتی آنها بارها در مورد آمادگی و قصد خود برای ضربه زدن به تاسیسات نظامی و هستهای ایران به صورت صریح اظهارنظر کردهاند.
۲- اقدام بیسابقه و غیرحقوقی اخیر آژانس که با فشار آمریکا و صحنه گردانی اروپا منجر به صدور قطعنامه از سوی شورای حکام شد نیز با رویکرد افزایش فشارهای سیاسی و امنیتی علیه کشورمان پیگیری شده است.
۳- گزارش غیرحقوقی و جانبدارانه دبیرکل سازمان ملل متحد در جلسه اخیر شورای امنیت در مورد شیوه اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ که واکنشهای ایران به خروج آمریکا از برجام را زیر سوال برده بود و با اعتراض تند چین و روسیه مواجه شد به عنوان بردار فشار دیگری برای وادارسازی ایران به انصراف از حقوق طبیعی و قانونی خود قابل توجه است.
۴- قطعنامه پیشنهادی آمریکا با هدف دور زدن قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت و تداوم تحریم تسلیحاتی ایران که مخالفت جدی روسیه وچین و اعتراض اعضای اروپایی شورای امنیت را به دنبال داشت حلقه دیگری از زنجیره فشارهای سیاسی تلقی می شود.
۵- تداوم تحریمهای غیرقانونی و یکجانبه آمریکا که در چارچوب راهبرد فشار حداکثری دنبال میشود در کنار بدعهدی کشورهای اروپایی در عمل به تعهدات برجامی نیز بخش مهم دیگری از تلاش همه جانبهای است که هدفی جز تضعیف بنیه اقتصادی، دفاعی و سیاسی ایران نداشته و تداعی کننده جنگ احزاب برای شکستن اراده و مقاومت مردم ایران در برابر زورگویی، زیادهخواهی و باجگیری نظام سلطه است.
۶- جمهوری اسلامی ایران تاکنون با هوشمندی و درایت راهبردی تلاش نموده ضمن دفاع از مواضع اصولی و منافع ملی خود از تشدید بحران و شکلگیری شرایط و موقعیتهای غیر قابل پیشبینی جلوگیری کند اما در صورتی که نشانههایی از عبور کشورهای معاند به ویژه رژیم صهیونیستی و آمریکا از خطوط قرمز جمهوری اسلامی که امنیت، منافع و آرامش مردم ایران است به هر شکلی بروز و ظهور یابد به طور قطع راهبرد مواجهه و مقابله با وضعیت جدید میبایست مورد تجدید نظر اساسی قرار بگیرد.
نظر شما