لطفا مرا اعدام‌کنید

این مرد جوان وقتی همسرش در دادگاه 1000 شاخه گل مهریه‌اش را برای گرفتن طلاق بخشید، از قاضی خدایی خواست وی را به اعدام محکوم کند.

زن درحالی که از شدت عصبانیت می‌لرزید، روی صندلی در مقابل قاضی خدایی – رئیس شعبه 264 دادگاه خانواده – نشست و در همان ابتدا برگه نظریه پزشکی قانونی‌ای را که در دست داشت به قاضی ارائه داد، چند دقیقه بعد همسر شیک پوشش هم در کنار او نشست.

عروس جوان با گریه، اثر کبودی‌هایی را که به خاطر کتک‌های همسرش روی بدنش برجای مانده بود به قاضی خدایی نشان داد و گفت: آقای قاضی من و همسرم 2 سال قبل با یکدیگر آشنا شدیم، همدیگر را خیلی دوست داشتیم و بنابراین با 1000‌شاخه گل رز به عقد او درآمدم.

از آنجا که وضع مالی او خیلی خوب بود همیشه می‌گفت که در کنار او خوشبخت‌ترین زن دنیا خواهیم بود.   اماخوشبختی ما تنها 5 ماه دوام داشت و کم کم دخالت‌های خانواده همسرم، زندگی ما را به سراشیبی سقوط کشاند، همسرم مرد بدبین و بداخلاقی بود و هرچیزی که خانواده‌اش می‌گفتند گوش می‌داد طوری که بارها به خاطر خانواده اش مرا کتک زد.

عروس جوان ادامه داد: آقای قاضی من دیگر تحمل این زندگی را ندارم. همسرم مدعی است عاشق من است و مرا دوست دارد اما به بهانه‌های مختلف مرا به باد کتک می‌گیرد. تمام بدنم جای کبودی و کمربند شده است.  او یک بیمار روانی است و من می‌خواهم طلاق بگیرم تا زندگی جدید و آرامی را شروع کنم.

من هم اعدام می‌خواهم

در حالی که زن جوان در حال مطرح کردن درخواست طلاقش به دادگاه بود، ناگهان همسرش شروع به داد و فریاد کرد و از دادگاه خواست درصورتی که با درخواست طلاق همسرش موافقت شود، حکم اعدام او را نیز صادر کنند.

مرد جوان که مدعی بود عاشق همسرش است و همسرش تمام زندگی اوست، به قاضی خدایی گفت: من با عشق وعلاقه با همسرم ازدواج کرد‌ه‌ام، در مدتی هم که با هم زندگی کرده‌ام تمام سعی‌ام این بوده که او را خوشبخت کنم اما چه کنم که کمی عصبی هستم و نمی‌توانم خودم را کنترل کنم.

حالا هم اگر شما حکم جدایی همسرم را صادر کنید باید حکم اعدام مرا هم بدهید چون زندگی بدون همسرم برایم معنی ندارد و من نمی‌توانم بدون او زندگی کنم.

قاضی خدایی در حالی که سعی در آرام کردن مرد جوان داشت به وی گفت که صدور حکم اعدام حتی برای متهمان نیز در جرایم خاصی است و در دادگاه خانواده برای کسی چنین حکمی صادر نمی‌شود، اما مرد جوان با پافشاری برخواسته‌اش، درخواست صدور حکم اعدام را داشت.

در حالی که داماد جوان از خواسته خود کوتاه نمی‌آمد، قاضی خدایی از عروس جوان خواست با گرفتن تعهد از همسرش به زندگی با اوادامه دهد، اما زن جوان با ارائه نظریه‌های پزشکی قانونی مبنی بر ضرب و جرح مدعی شد به خاطر اینکه در خانه امنیت جانی ندارد مهریه‌اش را که 1000‌شاخه گل رز است می‌بخشد و  طلاق می‌خواهد.

قاضی خدایی با شنیدن اظهارات طرفین دعوا، حکم طلاق این زوج را صادر کرد.