به گزارش همشهری آنلاین به نقل از خبرآنلاین، محمدرضا باهنر با اشاره به میزان مشارکت پایین مردم در انتخابات مجلس یازدهم، در پاسخ به این پرسش که آیا این مسئله به حاکمیت نشانهای داده که بخواهد برای انتخابات ۱۴۰۰ تغییر جهت دهد و برنامههایی داشته باشد؟، گفت:حتما باید این اتفاق بیفتد و من هم اعتقاد دارم که این اتفاق باید بیفتد. ما رکورد پایین مشارکت ۴۲ درصد در کشور و ۲۳ درصد در تهران را هیچ وقت نداشتیم و متاسفانه این رکورد زده شد. هرچند عوامل متعددی هم وجود داشت و نباید دنبال یک علت علی الاطلاق بود.
وی ادامه داد: مراکز پژوهشی باید در یک پژوهش میدانی همه عوامل میزان مشارکت پایین را شناسایی کنند و به هرکدام وزن مناسب داده شود و برای این مسائل یکسری پیشنهاد مناسب داده شود، اگر شورای نگهبان هم با دقت بیشتری کار کند و مساله نارضایتیها و مساله فشارهایی که بر اثر تحریمها در کشور به وجود آمده است و رها شدن قیمت ارز و طلا در کشور مقداری سامان پیدا کند، شاهد تحولاتی خواهیم بود.
این فعال سیاسی اصولگرا درباره گزینههای مطرح برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نیز گفت: اینکه چه چیزی در ذهن من مطلوب است و چه چیزی ممکن است لزوما بر هم منطبق نیست. ممکن است من الان کسی را برای ریاست جمهوری مطلوب بدانم ولی امکان رای جمع کردن برای او در جامعه وجود نداشته باشد. نکته دوم این است که ریاست جمهوری پست آزمون و خطا نیست، اینکه بگوییم کسی جدید باشد و کمتر شناخته شده و کار هم نکرده باشد و کسی باشد که خیلی نو است، آن را هم من اصلا نمیپسندم.
باهنر تصریح کرد: از طرفی فضای مجازی در این روزها هیچ در و پیکری ندارد، زمانی بود که اگر شایعهای در کشور میخواست راه بیفتد یکسال زمان میبرد تا این شایعه به تمام مویرگهای کشور برسد، اما الان لحظهای شایعه راه میاندازند و تا طرف بخواهد ثابت کند که این دروغ بوده است خیلی زمان میبرد و از همه اینها مهمتر اینکه داستان قبلی هنوز ادامه دارد، یعنی ما فکر میکنیم الان بهترین کاری که در تبلیغات میشود این است که صدا و سیما مناظراتی بین کاندیداهای رؤسای جمهور میگذارد که خیلی هم جذاب است اما آنجا ممکن است یک کاندید با یک جمله یا یک متلک یا یک بگم یا نگم، یک میلیون رای بالا یا پایین کند، یعنی تبلیغات اینگونه هم در مسیر سلامت و مدبرانه قرار نمیگیرد و عوض اینکه مردم به عملکرد و تجربه و توانمندیهای طرف دقت کنند، به این دقت میکنند که کدام یک میتواند دیگری را کله پا و لوله کند و به او رو دست بزند.
دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین یادآور شد: اصلاح طلبی و اصولگرایی در آن نقاط حاد کاملا از هم قابل تفکیک هستند اما زمانی که به نقاط نرم آن میرسد اصلا قابل تفکیک نیستند؛ یعنی الان نمیشود پرسید آقای روحانی یا آقای هاشمی یا آقای لاریجانی اصلاح طلب هستند یا اصولگرا و جوابی برای آن پیدا کرد؛ یعنی انقدر شناور میشود که دیگر آن تعریف معنا و مفهوم پیدا نمیکند که اصلاح طلب میبرد یا اصولگرا.
وی در پیشنهادی برای بالا بردن میزان مشاکرت مردم در انتخابات، اظهار کرد: ما زمانی به شوخی میگفتیم که اگر بخواهیم در انتخابات ایران ۸۰ درصد مردم پای صندوق رای بیایند باید آقای خاتمی و آقای احمدی نژاد را تایید کنند، ببینید این دو چکار میکنند، آن موقع دیگر انتخابات نبود و جنگ و جدل و دعوا میشد، البته این شوخی است و امنیت در انتخابات و ثبات کشور حتما باید مد نظر باشد، بنابراین اگر دو فرد کاملا متضاد اصلاح طلبی و اصولگرایی را نگاه کنیم باز باید ببینم که مصداق آن کیست.
باهنر افزود: یعنی خود مصداق بر روند و میزان مشارکت تاثیر گذار است مثلا ممکن است آقای محسن هاشمی یا آقای عارف کاندیدای اصلاح طلبان باشند اما وزن اینها مثل هم نیست و مردم هم فقط به دنبال اعلامیه اصلاح طلبان نیستند و به مصداق توجه دارند.
نظر شما