که با خواندن افسانههای پارسی، آرزو داشت که روزی به این سرزمین سفر کند و حالا کریس دی برگ در تهران است.
وی که پس از اجرای کاری مشترک با گروه آریان به دعوت مدیر برنامه این گروه، 3-2 روز پیش به تهران آمده، با دیدن این همه آپارتمان و برج و بزرگراه و پل شگفت زده شده بود:« فکر کردم که در شهری همانند نیویورک با اندازهای کوچکتر قدم میزنم.»
درست برخلاف تمام نگرانیهایی که دوستان و حتی خانواده اش داشتند و او را از این سفر منع میکردند، او از حضور در پایتخت کشوری که در رسانههای غربی اخبارش واژگون منعکس میشود، احساس کاملا امن و مطمئنی داشت: « این امنیت بیشتر از لسآنجلس و لندن بود.»
او در اطرافش خانوادههایی را میدید که با بچهها یشان بیرون آمدهاند و اولین چیزی که در رستورانهای تهران دید حضور گوناگون مردم بود:« در ایران من با خونگرمی و مهماننوازی مردم روبهرو شدم و وقتی به کشورم برگردم همین حرفها را خواهم گفت که ایران امن و مطمئن است.»
او که برای محقق شدن یک آرزو به ایران آمده، حالا میخواهد دید مردم دنیا را نسبت به ایران عوض کند. تهران از نگاه او شهری پویا، جالب و مدرن با یک تاریخ بسیار جالب است.تمدن پارسی ایران به 4000 سال قبل برمیگردد که یکی از تمدنهای بسیار جالب دنیاست.
عصر طلایی ایران به 5500 سال قبل از میلاد مسیح برمیگردد. او به موزه ایران باستان میرود تا آثاری از تمدن کهن ایران از عصر کوروش و داریوش را ببیند: «بهنظرم زمانش رسیده که مردم متوجه شوند که در این کشور چیزهایی برای ارائه کردن به دنیا وجود دارد.»
مرکز همایشهای رایزن واقع در مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی جایی بود که او دیروز با خبرنگاران قرار ملاقات داشت.
محسن رجبپور، مدیر برنامههای گروه آریان و مدیر مؤسسه ترانه شرقی هم با خبرنگاران از تحقق یک آرزوی قدیمی گفت:« 9 سال پیش تصمیم گرفتم گروهی را از خارج برای اجرا به ایران بیاورم.
وقتی علی پهلوان اسم کریس دی برگ را آورد من به این موضوع فکر کردم که ما ایرانیها شعرهای او را میخوانیم ولی چرا خارجیها به زبان ما نمیخوانند و از آنجایی که بار مثبت ترانههای کریس دی برگ همان چیزی است که ما دنبالش هستیم وی را انتخاب کردیم. مطمئن باشید ایشان در ایران کنسرت میدهد و کنسرت او در ایران میتواند دید مردم دنیا را نسبت به ایران عوض کند.»
خبرنگاران هم نمیتوانستند شوق خود را از حضور خوانندهای که چند نسل از ترانه هایش لذت برده بودند، پنهان کنند. حالا آنها هم بهرؤیای گفتوگو با خواننده بانوی سرخپوش و کسی که از قطار سربازان بازگشته از جنگ خوانده بود، دست یافتند.
کریس دی برگ که پیش از رسیدن به محل نشست خبری و حتی روزهای قبل، در میان ترافیک تهران تنها و تنها به موسیقی سنتی ایران و نوازندگی حسین علیزاده و کیهان کلهر و خوانندگی علیرضا افتخاری گوش سپرده بود، با خبرنگاران از موسیقی گفت: « به شخصه موسیقی کلاسیک را خیلی دوست دارم و مایلم بیشتر از موسیقی ایران بدانم.
بسیاری از مردم میخواهند بگویند این نوع موسیقی به درد نمیخورد اما من موسیقیدان حرفهای هستم و معتقدم، 3 علت برای این تفکر وجود دارد.
یکی تغییر بسیار شگرف در صنعت موسیقی است، یکی هم ضبط غیرمجاز و دیگری کیفیت نوشتن ترانههاست. زمانی که من شروع به کار کردم با گیتار ساز میزدم اما در حال حاضر مردم رایانه را جایگزین ساز کردهاند و به همین دلیل آن احساس خوب موسیقی که از قلب انسان برمیآید از بین رفته است.البته علاقه شخصی من بر این واقعیت است که هنرمندان پاپ نمیتوانند به تنهایی کار کنند بلکه سیاستمداران نیز باید کمک کنند.»
اکنون هم او، هم آریان و هم همه طرفداران آنها آرزوی دیگری دارند؛ اجرای کنسرت کریس دی برگ در تهران. ظاهرا همه چیز مهیاست.
مسئولان دفتر موسیقی ارشاد به گفته رجب پور موافقت شفاهی خود را اعلام کرده اند، کریس دی برگ در آرزوی اجرای کنسرت در ایران، آن را یکی از شبهای رؤیایی خود میخواند و در فکر است تا ترانهای درخصوص آمدنش به ایران بسازد و تیم همراه او از همه مکانهایی که امکان اجرای او باشد، بازدید کردهاند.
کریس دی برگ حتی در پاسخ به سؤال بیبی سی درخصوص نبود آزادی در اجرایش در ایران معتقد است: «ما میخواهیم با شرایط ایران تفاوتی در کارمان ایجاد کنیم و این به معنای نبود آزادی نیست بلکه تفاوت در اجرای کار است.»
امروز و فردا خواننده ایرلندی چمدان کوچکش را میبندد تا به اروپا بازگردد و بعد دل به آرزوی اجرای کنسرتی در تهران میبندد که شاید در پاییز امسال، فارغ از تمام هیاهوها برگزار شود.