آیا از آب ترس دارید؟ خوب شما تنها نیستید، نیاکان ما هم ترسهایی مشابه داشتند و شاید به همین دلیل ما هماکنون زنده هستیم.
رایجترین ترسها کدامند؟
بیشتر مردم از مار، حشرات، موش، خفاش، بلندی و آب میترسند! اما چرا؟ چون همه آنها خطرناکند.
تصور کنید که شما میخواهید انسان را طراحی کنید. خب برای زنده ماندن او در محیطی که پر از ببر، شیر، گرگ و مار و حشرات سمی است چه میکنید؟ چه برنامهای را در مغز بشر قرار میدهید؟ قطعا ترس. ترس به نوعی محافظ ما است؛ حتی اجداد ما را حفظ کرده است.
اجداد خیلی دور ما به دلیل ترس از بلندی از صخرهها سقوط نکردند و به دلیل ترس از حیوانات وحشی طعمه آنها نشدند. بنابراین ترس در بسیاری مواقع طبیعی است. طبیعی است که شما از آب بترسید به خصوص زمانیکه کودک هستید چون با خطر غرق شدن مواجه خواهید شد.
نتایج یک تحقیق نشان میدهد که 77 درصد از مادرانی که از آب میترسند کودکانشان نیز ترس از آب داشتهاند. در اصل هرچه شما دورتر از اقیانوس و آب زندگی کنید، ترس شما از آب بیشتر است. در یک تحقیق دیگر مشخص شد که ترس کودکان میتواند در زندگی آنها موثر باشد. مثلا کودکانی که از بلندی میترسند، در نوجوانی کمتر از ارتفاع میافتند و کمتر زمین میخورند. چون این ترس آنها را از افتادن حفظ میکند.
به اعتقاد روانشناسان برخی از ترسها یادگرفتنی هستند اما بیشتر آنها طبیعتا وجود دارند. مثلا برخی از کودکان بعد از افتادن، ترس از بلندی پیدا میکنند.
ترس حتی ما را از گرگ نجات میدهد. طبق گفته محققان ژنها میتوانند در انتقال ترس در بدن ما موثر باشند.
اما ممکن است شما بگویید: من تا سال گذشته از بلندی ترس نداشتم. من الان 25 سال دارم؟ اگر ترس ذاتی است پس چرا من قبل از این نمیترسیدم؟
سئوال خوبی است. ترس را میتوان یک اثر آستانه دانست. برخی از ترسهای ذاتی خود را تا زمانیکه مغز به بلوغ نرسیده نشان نمیدهند. برخی از هورمونها باید آزاد شوند تا ترس به وجود آید. شاید به همین دلیل هم ترس تا اوایل دوران بلوغ گاه ظهور پیدا نمیکند.
یکی از ترسهای شایع در انسان ترس از غذای مسموم است که در موشها و انسان وجود دارد.
انسانها و موشها وقتی متوجه میشوند بر اثر خوردن یک نوع غذا مسموم شدهاند فوری از آن حذر میکنند. بسیاری از عادتهای غذایی زنان باردار نیز به همین موضوع ارتباط دارد.
آیا ما از گرسنگی هم میترسیم؟ بله «نیاکان ما قبل از اینکه شکارچی شوند.» آشغال میخوردند. آنها صبر میکردند تا مثلا یک ببر حیوانی را شکار کند، گوشت آن را بخورد و آنها باقیمانده شکار را بخورند. این کار را به سرعت انجام میدادند. شاید به همین دلیل هم وقتی گرسنه هستیم، سریع میخوریم و شاید به همین دلیل هم شکلات و خوردنیهای با کالریهای بالا و شیرینی را ترجیح میدهیم. و همین ترس هم باعث میشود تا ما برای روز مبادا غذا ذخیره کنیم.
ما به دلیل ترس از نخوردن به اندازه کافی گاه آنقدر میخوریم که اضافه وزن میگیریم.
ترس از فضای باز چطور؟ کسانی که آگورافو بیا دارند چنین آدمهایی هستند. اگورا در زبان یونانی به معنای حمل و خرید و فروش است اما اغلب کسانی که این فوبیارا دارند از بیرون بودن، خرید رفتن و بودن در خیابان ترس دارند. اما چگونه میتوان از فضای باز ترسید؟
خب به دلیل اینکه اجداد ما از بودن در فضای باز به خاطر وجود حیوانات وحشی ترس داشتند. بهتر بود در جنگل و بوتهزارها میماندند و خود را مخفی میکردند.
جالب است که موشها هم ترس از فضای باز دارند. به همین دلیل وقتی میخواهند از طول اتاق عبور کنند ترجیح میدهند از کنار دیوار حرکت کنند. چون وقتی بیرون هستند ترس از گربه، جغد و عقاب را دارند به همین دلیل به طور ذاتی از فضای باز میترسند.
ترس از فضای بسته چطور؟ خیلیها از آسانسور میترسند، چون از گیرافتادن میترسند. بعضیها از این که در اتاقشان شبها بسته باشد، میترسند. اما فضاهای بسته چرا ترس آورند؟
سه دلیل وجود دارد؛ نخستین دلیل این است که اجداد ما که در غارها زندگی میکردند میدانستند که غارها امن نیستند. تصور کنید شب در غار هستید و صدای حیوانات وحشی را از بیرون میشنوید مثل زوزه گرگ. آمدن حیوانات وحشی به داخل و شکار انسان بسیار ساده است پس غارها میتوانند خطرناک باشند.
دلیل دوم هم این است که فضاهای بسته جایی برای فرار ندارند. به همین دلیل هم این نوع افراد در فضاهای بسته و تاریکی مثل سالن سینما در صندلی نزدیک در خروجی مینشینند تا به قول خودشان بتوانند سریع فرار کنند.
و دلیل سوم این است که انسان فکر میکند در فضاهای بسته نمیتواند نفس بکشد. مغز به آنها میگوید که ممکن است خفه شوند و به همین دلیل میترسند.
کودکان نیز ترسهای زیادی دارند که در بزرگترها وجود ندارد. کودکان از این که بدون والدینشان به خصوص مادرشان باشند میترسند. در انتهای نخستین سال تولد کودک این ترس شدت بیشتری مییابد. و این ترس در برابر غریبهها بیشتر میشود. وقتی مادر از خانه میرود کودک گریه میکند. اگر کودک میتوانست حرکت کند حتما مادرش را دنبال میکرد. اما چرا ترس از ترک مادر وجود دارد؟ خب این ترس؛ کودک را بیشتر پیش مادر نگه میدارد و مادر نه تنها میتواند به کودک غذا دهد بلکه او را از خطرات نیز حفظ میکند.
به همین دلیل هم کودکان از تنها ماندن و تاریکی ترس دارند. پدر و مادر نیز به طور طبیعی هنگام ترس کودک پیش او میروند. بهترین راه برای ساکت کردن کودک در آغوش گرفتن او و غذا دادن به او است و این بهترین راه مراقبت از کودک است، تکامل زیرکانه.
حال میتوانید در مورد برخی از ترسهای خود فکر کنید. آیا شما از پرواز در ارتفاع 35000 پایی، فضای بسته و ارتفاع، حیوانات و حشرات، مارها و موش میترسید؟ از غریبهها میترسید؟ تنها از قدم زدن شبانه در جنگل میترسید؟ از سیر تکامل ترس، شما چه معنایی دارید؟