آن پیر عارف و عاشق در نوشتار پر از اندرز و راهکار و توصیههای رهبرانهای که حاصل سالها مبارزه علیه استبداد و امپریالیسم بود، تاکیدات فراوانی درخصوص مسائل مهمی داشتند. مسائلی که امروزه همچنان مهماند اما شاید تاکیدات رهبر فقید انقلاب در باره نحوه مواجهه با آنها مغفول مانده است که البته میتواند دلایل زیادی داشته باشد. با این حال آنچه مورد توجه این نوشتار است موضوعاتی است که با وجود موکدات صریح بنیانگذار انقلاب آنگونه که باید مورد دقت قرار نگرفته و در عرصه عمل؛ اجرایی نشده یا کمتر به منصه ظهور رسیدهاند که به اجمال مورد اشاره قرار میگیرند.
یکی از توصیههای مهم امام خمینی که همواره در طول عمر بابرکت خود به آن اشاره میکردند توجه به نقش مجلس در مناسبات سیاسی کشور و وظایف قانونی آن است.
ایشان در سفارشی به مردم تأکید داشته اند:« وصیت اینجانب به ملت در حال و آتیه آن است که با اراده مصمم خود و تعهد خود به احکام اسلام و مصالح کشور در هر دوره از انتخابات وکلای دارای تعهد به اسلام و جمهوری اسلامی که غالباً بین متوسطین جامعه و محرومان هستند و غیرمنحرف از صراط مستقیم ـ به سوی غرب یا شرق ـ و بدون گرایش به مکتب های انحرافی و اشخاص تحصیلکرده و مطلع برمسائل روز و سیاست های اسلامی، به مجلس بفرستند».
رهبر فقید انقلاب اسلامی در بخشی دیگر از وصیتنامه سیاسی الهی خود، در توصیهای به قوای سه گانه کشور خاطر نشان میشوند: « وصیت من به مجلس و شورای نگهبان و دولت و رئیسجمهور و شورای قضائی آن است که در مقابل احکام خداوند متعال خاضع بوده و تحتتأثیر تبلیغات بیمحتوای قطب ظالم چپاولگر سرمایهداری و قطب ملحد اشتراکی و کمونیستی واقع نشوید، و به مالکیت و سرمایههای مشروع با حدود اسلامی احترام گذارید، و به ملت اطمینان دهید تا سرمایهها و فعالیتهای سازنده به کار افتند و دولت و کشور را بهخود کفایی و صنایع سبک و سنگین برسانند.»
امام (ه) در ادامه خطاب به شورای نگهبان درخصوص تصویب قوانینی که مورد تصویب مجلس میگیرند، ضمن آنکه اعضای محترم شورا را به هوشیاری دعوت میکند از آنها میخواهد تا در تایید نهایی قوانین مورد بحث به شرایط روز و قابلیت پویایی فقه شیعی توجه داشته باشند« از شورای محترم نگهبان میخواهم و توصیه میکنم، چه در نسل حاضر و چه در نسل های آینده، که با کمال دقت و قدرت وظایف اسلامی و ملی خود را ایفا و تحتتأثیر هیچ قدرتی واقع نشوند و از قوانین مخالف با شرع مطهر و قانون اساسی بدون هیچ ملاحظه جلوگیری نمایند و با ملاحظه ضرورات کشور که گاهی با احکام ثانویه و گاهی به ولایت فقیه باید اجرا شود توجه نمایند»
ایشان در عین حال تاکید زیادی هم به نیروهای اجرایی کشور و رئیس دولت داشتند:« از اموری که اصلاح و تصفیه و مراقبت از آن لازم است قوه اجراییه است. گاهی ممکن است که قوانین مترقی و مفید به حال جامعه از مجلس بگذرد و شورای نگهبان آن را تنفیذ کند و وزیر مسئول هم ابلاغ نماید، لکن به دست مجریان غیرصالح که افتاد آن را مسخ کنند و بر خلاف مقررات یا با کاغذبازی ها یا پیچ و خم ها که به آن عادت کردهاند یا عمداً برای نگران نمودن مردم عمل کنند، که بتدریج و مسامحه غائله ایجاد میکند.»
از سوی دیگر توصیههایی نیز به قوه قضائیه و قضات کشور بدین شکل ارائه مینمایند: « و به قضات محترم در عصر حاضر و اعصار آینده وصیت میکنم که با در نظر گرفتن احادیثی که از معصومین ـ صلواتالله علیهم ـ در اهمیت قضا و خطر عظیمی که قضاوت دارد و توجه و نظر به آنچه درباره قضاوت به غیرحق وارد شده است، این امر خطیر را تصدی نمایند و نگذارند این مقام به غیراهلش سپرده شود. و کسانی که اهل هستند از تصدی این امر سرباز نزنند و به اشخاص غیراهل میدان ندهند؛ و بدانند که همان طور که خطر این مقامْ بزرگ است اجر و فضل و ثواب آن نیز بزرگ است. و میدانند که تصدی قضا برای اهلش واجب کفایی است».
خودباوری
امام خمینی( ه) با بیان اینکه نژاد آریا و عرب از نژاد اروپا و آمریکا و شوروی کم ندارد، تاکید میکنند که اگر نژاد آریایی خودی خود را بیابد و یأس را از خود دور کند و چشمداشت به غیرخود نداشته باشد، در درازمدت قدرت همه کار و ساختن همه چیز را دارد. و به آنچه انسانهای غربی به آن خواهند رسید که البته یک شرط دارد و آن اتکال به خداوند تعالی و اتکا به نفس، و قطع وابستگی به دیگران و تحمل سختی ها برای رسیدن به زندگی شرافتمندانه و خارج شدن از تحت سلطه اجانب است. رهبر فقید انقلاب در عین حال توصیهای هم به مسئولان نظام داشتند مبنی براین که:« و بر دولت ها و دست اندرکاران است چه در نسل حاضر و چه در نسل های آینده که از متخصصین خود قدردانی کنند و آنان را با کمک های مادی و معنوی تشویق به کار نمایند و از ورود کالاهای مصرفساز و خانه برانداز جلوگیری نمایند و به آنچه دارند بسازند تا خود همه چیز بسازند ».
و توصیهای نیز به جوانان کشور بهعنوان سرمایههای اصلی ایران داشته اند:
« و ازجوانان، دختران و پسران، میخواهم که استقلال و آزادی و ارزش های انسانی را، ولو با تحمل زحمت و رنج، فدای تجملات و عشرت ها و بیبند و باری ها و حضور در مراکز فحشا که از طرف غرب و عمال بیوطن به شما عرضه میشود نکنند؛ که آنان چنانچه تجربه نشان داده جز تباهی شما و اغفالتان از سرنوشت کشورتان و چاپیدن ذخائر شما و به بند استعمار و ننگ وابستگی کشیدنتان و مصرفی نمودن ملت و کشورتان به چیز دیگر فکر نمیکنند؛ و میخواهند با این وسایل و امثال آن شما را عقب مانده، و بهاصطلاح آنان «نیمه وحشی» نگه دارند.»
پرهیز از تجمل گرایی
تجمل گرایی مورد دیگری است که علاوه بر وصیتنامه، پیر فرزانه انقلاب آن را مورد نقد قرار داده است.در واقع افزون طلبی و پا فرانهادن عالمان و روحانیان، از آنـچه برای یک زندگی میانه ضرورت دارد از دل نگرانی های مهم امام به شمار میرود. به همین خاطر تصریح میکنند:« کـسانی که سر منشا کارهای بزرگ شدند و در مـیـدان فـقـه و فـلـسفه و اجتماع پیشتاز بودند، ساده زندگی میکـردنـد و در خـانههای کوچک و تهی از امکانات معمولی، کتاب های پـرارزش نـوشتند و شاگردان بنام تربیت کردند. صاحب جواهر و شیخ انصاری زندگی ساده و بیپیرایه داشتند و شیخ عبدالکریم حائری و شـیخ ابوالقاسم قمی و شیخ مهدی و میرزا محمد تقی برقعی و میرزا مـحـمـد ارباب که آن همه برکتها به دستشان جاری شد، ساده زندگی میکردند.»
« تمام مصنفین از این کوخ نشینان بودند... آن اشخاصی که این فقه را بـه ایـن غـنـا رساندند و آن اشخاصی که این فلسفه را به این غـنـا رسـاندند،
کاخ نشین نبودند، کوخ نشین بودند. شیخ طوسی که مـبـدا ایـن امور و ارزندهترین اشخاص در جامعه تشیع بوده است، یـک کـاخ نـشین نبوده است... در قشر مرفه نمیشود یک همچو کاری انـجام بگیرد... صاحب جواهر که یک همچو کتابی نوشته است... کاخ نـشـیـن نـبـوده... از یک آدمی که علاقه به شکم و شهوات و مال و منال و جاه و امثال اینها دارد، این کارها بر نمیآید.»
در همین راستا امـام در گامی فراتر، به دست اندرکاران حوزه و عالمان دین هشدار میدهند:« بیش از اینکه در اندیشه تشکیلات ظاهری و زیاد کردن ساختمان باشند، تـلاش ورزنـد ساختار درونی و معنوی ساکنان آن را دگرگون سازند و سطح آگاهی ها و ارزش پذیری ها را بالا برند».
امام خمینی همچنین ضمن تاکید مداوم مبنی بر حضور روحانیت در امور جاری کشور خاطرنشان میشوند که تشریفات زیاد شده است و این موجب نگرانی است چرا که با این بساط ها نمیتوان عالم دین پرورش داد و محتوا در سایه این تشریفات، کنار میرود. رهبر فقید انقلاب میزان سنجش اعتقاد هر کس به نظام و انقلاب را نه گذشته، وی بلکه حال فعلی او می داند ومورد توجه قرار میدهد.