به گزارش همشهری آنلاین، استاد سیدآرش شهریاری یکی از داوران این دروه از جشنواره یادداشتی درباره اصالتهای تنبورنوازی و تاثیر اینگونه جشنوارهها بر حفظ و اشاعه موسیقی کهن ایرانی نگاشته متن کامل آن از این قرار است:
«با توجه به برگزاری جشنواره تکنوازان ساز تنبور، فرصت را مغتنم میشمارم و به بیان پارهای از مسائل کلیدی میپردازم. باشد که راهگشا و راهنمای آنان باشد که در پی آموختن هستند و هدفشان اعتلای خود و جهان پیرامون است، که ارتقای جهان از ارتقای خود آغاز میشود و هیچ کلیتی با اجزای ناکارآمد به سرانجام نمیرسد. باشد که همگی، اجزایی کارآمد در بدنهای استوار باشیم.
زمانی که بحث به ساز تنبور و موسیقی آن که من به آن موسیقی کلاسیک کردی یارسانی میگویم میرسد، بدنه استواری را پیش رو داریم که از قدمای هنر موسیقی نزد ما، وام نهاده شده. درخت سترگی که با زحمت بزرگان، به بالندگی و شکوه رسیدهاست. بیاییم و در دوران حیاتمان، وظیفه وامداریمان را به درستی انجام دهیم. وظیفه وامداری، حفظ اصالتهاست. اصالتها را بشناسیم، بیاموزیم و درکشان کنیم، چنان که جان را در بدن خویش.
آنکس که به شناختی اینگونه، دست یابد میتواند اصالتها را آموخته و حفظ کند و این هدف غایی امانتداری ما در زمان حیاتمان است. ساز تنبور یک کلیت و تفکر موسیقایی خاص و باطنی است و حوزههای مختلف تنبور، هرکدام، یکی از قسمتهای مهم این کلیت را به مثابه شاخههای یک درخت تشکیل میدهند. در این مورد باید دقت فراوان مبذول داشت. خلط مطلب در این حوزه، کاری نادرست است. تلاش برای یکسانسازی یا به اصطلاح یککاسهسازی به لحاظ موسیقایی، آسیب بسیار به همراه خواهد داشت.
درست است که تمام حوزههای موسیقی تنبور از یک سرچشمهاند، اما به لحاظ کمیت و کیفیت موسیقایی، تفاوتهای بسیار دارند و البته که همه آنها در نوع خود بینظیرند. اگر چه به لحاظ رنگ و طیف نغمگی، لحن، لهجه موسیقایی و در مواردی در وزن موسیقایی کاملا با هم متفاوتند، اما در کل بیانگر حقیقتی واحد هستند. ساز تنبور، ساز مرجع موسیقی مقامی قدیم است و تمامی نغمات قدیم (١٢ مقام) یا به بیانی، موسیقی کلاسیک قسمت زیادی از جغرافیای شرق اسلامی (اسمی که جناب اسعدی بر موسیقی مقامی قدیم گذاشتهاند)، با این ساز قابل اجراست و تمام ملزومات موسیقی قدیم، اعم از شناخت ادوار و اصول ایقاعی را در بر دارد.
هر نوازنده تنبور باید اول به یادگیری مقامهای موسیقی تنبور (موسیقی کلاسیک کردی و مقامات موسیقی یارسانی) همت گمارد و بعد، موسیقی مقامی قدیم اعم از مقامات دوازدهگانه و اصول و ایقاعات و مبانی آهنگسازی قدما نظیر عبدالقادر مراغی را بطور کامل از استادان فن فرا گیرد. تاکید نخستم را بر کلمه "شاگردی" و تاکید دوم را بر کلمه "استادان فن" میگذارم که در غیر این صورت امکان نزدیک شدن موسیقی، به موسیقی شهری و به تبع آن بیهویتی در سازوکار، محتمل و بعضا، اجتناب ناپذیر است.
باید به کلیه سبکها، روایات و شیوههای نوازندگی قدما و استادان معاصر پرداخت و آنها را به خوبی آموخت، یعنی اینکه هیچ روایت یا شیوه مقامنوازی، به تنهایی، نباید بنیاد و دستور کار نوازنده قرار گیرد. تعصب بر هر شیوه و روایت، ولو بر شیوه و روایت اساتید معاصر، از دست دادن بخش بزرگی از میراثیست که موسیقی تنبور خوانده میشود. کلیه شیوهها و روایات باید ارائه شوند و بهترین راه برای حفظ و اشاعه این شیوهها بعداز کلاسهای استادان صاحبسبک معاصر، همین جشنوارهها هستند.
در پایان گوشهای از نگرانیهای خود را، درد دلوار، مطرح میکنم. آنچه آسیب جدی است، تاثیرات احتمالی موسیقیهای پاپ و شهری بر اصالت ساز تنبور است. آنچه نگارنده را بشدت نگران میسازد، استفاده نابجای -شاید- ناخواسته سودجویان صاحبرسانه است که حتی بهراحتی حاضرند اصالت خود را کتمان کنند. آگاه باشید و به رسم کهن و استادان فن اقتدا کنید. شرط بالندگی، نه تنها در نوازندگی، که به لحاظ اخلاقی و باطنی، شاگردی کردن و آموختن است.»
نظر شما