به گزارش همشهری آنلاین به نقل از مهر، در شمال غربی اتیوپی، جمعیتی در حدود ۵۰۰ نفر که توسط مردی به نام «زومرا نورو محمد» جمع شده و محلی را به نام آرامبا تأسیس کردهاند. جامعه آرامبا خودکفا است و چهار اصل را سرلوحه زندگی در این جامعه قرار داده است و همه بدان پایبند هستند. این اصول عبارتند از: احترام به برابری زنان و مردان، احترام به حقوق کودکان، مراقبت از سالمندان و نهایتاً ممنوعیت انجام کارهای بد و نادرست. در جامعه قوانینی است که مردمان این جامعه بدان اعتقاد داشته و طبق آن رفتار میکنند. ضمناً بعدها قانون جدیدی نیز به چهار اصل بالا اضافه شد و آن پذیرش این موضوع است که همه افراد جامعه اعم از زن و مرد با یکدیگر خواهر و برادر هستند.
درآمد مردم این جامعه عمدتاً از بافندگی و کشاورزی تامین میشود اعضای این جامعه مطابق تواناییهای خود کار میکنند و وظایف مختلفی از قبیل بافندگی، مزرعه داری، رسیدگی به امور سالمندان، نگهبانی و غیره را به اشتراک میگذارند و تمامی سود حاصل از انجام این فعالیت ها به طور مساوی بین اعضا در پایان سال صرف نظر از جنسیت و یا توانایی افراد بطور مساوی میان همگان تقسیم میشود.
سابقاً تمام افراد جامعه زیر درختی که یک تخته سیاه کوچک بر آن نصب بود جمع میشدند و آموزش میدیدند ولی سالهاست این کار متوقف شده، چرا که مردم در این جامعه برای خود مهد کودک و مدرسه ساختهاند و همه کودکان به مهدکودک ساخته شده میروند تا قبل از ورود به دبستان با ارزشهای جامعه خود آشنا شوند، همچنین برای افراد مسن نیز، محلی برای نگهداری از ایشان یا به اصطلاح خانه سالمندان ساخته شده است.
علاوه بر این زنان در این جامعه صرفاً مسئول انجام وظایف خانه نیستند و مردان وظیفه دارند به زنان در کارهای خانه کمک کنند. به همین دلیل، این جامعه پناهگاهی است برای زنان و مردان مجرد و بیوه که در بسیاری از روستاهای دیگر چارهای جز ازدواج مجدد و یا تحمل فقر و تنگدستی ندارند.
- آرامبا کجاست و چگونه اداره میشود؟
روستای آرامبا در اتیوپی، یک جامعه کاملاً مستقر و با سبک زندگی خارق العاده است که در آن برابری بین زن و مرد، روحیه اجتماعی و مشورت، آزادی مذهب، صداقت، سخت کوشی، دموکراسی و دوری از اضطراب جزو ساختارهای موجود آن است.
زومرا نورو محمد میگوید: «وقتی کودک بودم، از آنچه در اطرافم می دیدم بسیار عصبانی میشدم. در حالی که مادرم به پدرم برای کاشت و برداشت محصول کمک میکرد، هرگز به او در کار خانه کمک نمیکرد و من این کار اور را ناعادلانه میدانستم. با خودم قسم خوردم که هنگامی که بزرگتر بشوم باید این امر را تغییر دهم. پدر و مادرم کشاورز بودند. آنها هر دو روزها در مزرعه مشغول کار و فعالیت بودند اما وقتی به خانه برگشتند، زمان آن بود که پدرم استراحت کند اما تازه شروع کار مادرم در خانه بود. از او انتظار میرفت آشپزی، تمیز کردن خانه، شستشوی پای پدر و رسیدگی به امور بچهها را انجام دهد. وقتی مادرم نتوانست همه کارها را به موقع انجام دهد، پدرم وی را مورد آزار و اذیت، توهین و گاه کتک زدن قرار میداد و من فقط با تعجب نگاه میکردم که چرا این اتفاق باید برای مادرم بیافتد. اما بعداً فهمیدم که این یک واقعیت جامعه سنتی اتیوپی است و فقط در خانه ما اتفاق نمیافتد بلکه در تمامی خانهها اینچنین است.»
زومرا نورو محمد بنیانگذار این جامعه است و اصول آن را بنا نهاده است. وی در سال ۱۹۴۷ (در ۲۱ اوت) در Tsimada متولد شد، او به عنوان یک پسر کشاورز زاده در مجاورت Wogeda، در منطقه بهاردار که چندان از محل فعلی آرامبا دور نیست (شمال ادیس آبابا، در منطقه Amhara) بزرگ شد. او به جای رفتن به مدرسه مجبور بود در مزرعه کار کند به همین جهت بی سواد است (بعداً در زندگی یاد گرفت که چند کلمه را امضا کند و بنویسد، اما قادر به خواندن روزنامه یا کتاب نیست.) او به دنبال ایجاد یک مکان برای خود بود که در آن عدالت و برابری وجود داشته باشد و برای اجرایی کردن ایده خود از همان زمان جوانی، پیگیر موضوع بود.
در سال ۱۹۷۲ او رویای راه اندازی این جامعه بی نظیر را در سر داشت. او گروه کوچکی از زنان و مردان (۶۶ نفر) را متقاعد کرد و سرانجام پس از توجیهات فراوان توانست، ۱۹ خانواده را در حدود پنجاه هکتار مستقر و جامعه خود را بنا نهد و نکته جالب این است که هیچیک از آنها قادر به خواندن و نوشتن نبودند.
مردم روستاهای همجوار از این واقعیت ناراحت بودند که مردان، زنان و فرزندان جامعه آرامبا از حقوق یکسانی برخوردار بودند و دولت اتیوپی نیز تلاش بیهودهای داشت تا آنها را در جوامع همجوار دیگر ادغام کند. جامعه کم کم متوجه شد که تبدیل رویای کودکی زومرا محمد به واقعیت قطعاً کار آسانی نخواهد بود. در سال ۱۹۸۶، تحت فشار همسایگان، رهبر آنها دستگیر شد و شش ماه را بدون اتهام و بدون محاکمه در زندان به سر برد. در روزهای پایانی سقوط دولت اتیوپی (درگ) در سال ۱۹۸۹، هنگامی که آنها شنیدند که مردم روستاهای مجاور قصد قتل زومرا محمد و یارانش را دارند، از ترس جان خود شبانه خانههای خود را ترک و به بونگا گریختند. بونگا شهری ساکت در نزدیکی جیما (جنوب غربی آدیس آبابا) بود. آنها چندین سال در شمال کشور سرگردان بودند، جایی که گرسنگی و بیماری باعث کشته شدن بیست نفر از اعضای این جامعه نیز شد.
در سالهای ۱۹۹۳-۱۹۹۴، پس از تغییر دولت در ۱۹۹۱ آنها که اکنون تعدادشان به حدود سی نفر کاهش یافته بود به آمبارا بازگشتند و دیدند که زمینها آنها توسط مردم روستاهای دیگر تصاحب شده، لذا با تلاش فراوان توانستند ۱۷ هکتار از ۵۰ هکتار زمین خود را بازپس بگیرند تا از طریق کشاورزی بتوانند زندگی خود را سپری کنند.
این جامعه در سال ۲۰۰۳ دارای ۳۴۰ نفر سکنه، ۴۰۰ نفر در سال ۲۰۰۶، ۴۰۳ عضو و ۱۰۹ خانواده در سال ۲۰۰۹ و ۴۱۲ نفر ساکن و ۱۱۹ خانوار در سال ۲۰۱۰ شد که عمدتاً از مناطق مختلف منطقه امهارا آمدهاند. آنها از پیشینههای مختلف فرهنگی، مذهبی و قومی هستند، گرچه اکثریت آنها منشأ مسلمان دارند. زومرا نورو محمد می گوید که تعداد بیشتری از افراد میخواهند به جامعه ما بپیوندند، اما فضای کافی برای کار و کشاورزی وجود ندارد و نمیتوانیم آنها را در جامعه خود بپذیریم.
- جغرافیای منطقه
آرامبا در ۷۴ کیلومتری شهر بهاردار که در ۶۳۱ کیلومتری شمال غربی پایتخت آدیس آبابا قرار دارد و در ایالت آمهارا واقع شده است. و ۱۹۰۰ متر از سطح دریا بالاتر است.
برابری زنان و مردان در آرامبا
در آرامبا کودکان و زنان مورد احترام و دارای حقوق برابر با بزرگسالان مرد هستند. زومرا نورو محمد میگوید: در جامعه ما وظایف طبق جنسیت انجام نمیشود بلکه با توجه به تواناییها و ترجیحات فردی انجام میشود. فقط بارداری و شیردهی حق زنان است. مردان کار زنان را انجام میدهند و زنان کارهای مردان را انجام میدهند. بنابراین آرامبا به عنوان جامعهای شناخته میشود که مردان در آن از کودکان مراقبت میکنند، آشپزی میکنند و زنان مشغول شخم زدن زمین و بافندگی هستند. زنان و مردان همه این کارها را کنار هم انجام میدهند، در حالی که در اتیوپی (و در جای دیگر …) این مشاغل بر اساس جنسیت تعیین میشود.
در آرامبا حقوق زنان رعایت میشود، در حالی که در بقیه کشورهای فقیر و سنتی اینگونه نیست و تمام زنان ملزم به رعایت آداب و سنن هستند. این گفته یکی از زنان جامعه آرامباست و از اینکه در اینجا زندگی میکند بسیار خوشحال است. وی میگوید کل این جامعه واقعاً مانند خانواده من است و اگر بیمار و یا معلول شوم جامعه از من حمایت میکند و اگر طلاق بگیرم، ۵۰% اموال را دریافت میکنم.
در آرامبا ازدواجهای زودرس و اجباری ممنوع است و دختران قبل از ۱۹ سالگی مجاز به ازدواج نیستند، پسران قبل نیز قبل از ۲۰ سالگی حق ازدواج ندارند. حتی سقط جنین که در کشور اتیوپی مورد مناقشه قانونی قرار دارد در این جامعه به عنوان یک موضوع خصوصی تلقی میشود و در یک کلینیک داخل آرامبا سقط جنین صورت میپذیرد و این بیانگر این موضوع است که این جامعه از بحثهای ملی کشور اتیوپی فاصله دارد و از قوانین خود پیروی میکند.
- صداقت
صداقت یکی از ارزشهای اصلی جامعه آرامباست. برای پیوستن به جامعه، باید صادق باشید و با صلح و آرامش زندگی کنید: نباید دروغ بگویید، دزدی نکنید و قسم بخورید که نزاع نکنید و هیچگاه بر خلاف اصول اخلاقی رفتار نکنید. این قوانین در سندی در حدود بیست صفحه به زبان امهریک نوشته شده است.
اگر یک عضو جامعه از قوانین پیروی نکند، سایر اعضای ابتدا با او صحبت میکنند تا او را در مسیر صحیح قرار دهند. اگر راه خود را تغییر ندهد، از دیگران جدا شده و همین امر باعث می شود که او درباره اعمال خود مجدداً فکر کند. وی سرانجام میتواند از جامعه اخراج شود، اما این اتفاق هرگز نیفتاده است. بنابراین آرامبا، جامعهای برای همه افراد نیست و فقط عده محدودی را شامل میشود.
در آرامبا هیچ دزدی وجود ندارد و کودکان گدایی نمیکنند و این جامعه را تبدیل به یک مدل استثنایی در کل کشور اتیوپی و یا آفریقا تبدیل کرده است. با این وجود، خانهها همه قفل دارند تا در برابر ورود افراد بیگانه محافظت شود چرا که از شهرها و روستاهای مجاور افراد زیادی برای خرید محصولات کشاورزی به آرامبا مراجعه میکنند. اعضای جامعه باید از مصرف الکل، سیگار، چات و حتی قهوه خودداری کنند چرا که اعتقاد دارند که این نوشیدنیها اعتیاد آور محسوب میشود و تهدیدی برای بهزیستی جامعه محسوب میشود. تنها نوشیدنی مجاز در این جامعه چای است زیرا آن را کمتر خطرناک میدانند و در کافه محلی نیز بسیار نوشیده میشود. جامعه در زمینه مسائل جنسی بسیار سخت گیر است و هرگونه روابط جنسی قبل از ازدواج ممنوع است و کسی که ازدواج میکند نیز اجاره رابطه با غیر را ندارد.
- مذهب
جامعه آرامبا از هیچ آیینی پیروی نمیکند و آنها به صداقت و عشق به همه انسانها اعتقاد دارند و این آیین آنهاست. زومرا محمد میگوید: «در آغاز، ما مسیحی یا مسلمان بودیم. اما امروز، ما به همان خالق اعتقاد داریم. او در همه جا و اطراف ما است. دیگر نیازی به مراجعه به او در کلیسا یا مسجد نیست. ما به او اسم نمیدهیم، زیرا این راه تقسیم انسانهاست. ما به زندگی پس از مرگ اعتقاد نداریم، زیرا هیچ مدرکی در این زمینه نداریم. ما با کار و نشان دادن همبستگی به دیگران، بهشت خود را میسازیم. ما اصول اصلی که در کتب مقدس وجود دارد را پیدا و به کار میبندیم، هیچ نظریه ای وجود ندارد بلکه ما عملگرا هستیم.»
مردم آرامبا طبق تقویم خود عمل کرده و تعطیلات مذهبی کشور و حتی تعطیلات عمومی برای آنها معنایی ندارد. تنها تعطیلی مردم آرامبا تعطیلی اولین روز سال نو مردم اتیوپی است که در یازدهم سپتامبر برگزار میشود. مراسم تشییع جنازه به سرعت و بدون مراسم انجام میشود، زیرا آنها معتقدند که اگر چیزی برای گفتن به کسی داریم، باید تا زمانی که زنده است به او بگوئیم و پس از مرگ صحبت معنایی ندارد و مردم به جهت فوت یکی از بستگان حتی مراسم عروسی را متوقف نمیکنند. بنابراین هیچ آیین مذهبی وجود ندارد و عملاً هیچ اعتقادی مذهبی وجود ندارد. تنها استثناء این عقیده است که بشر از یک زوج اولیه به وجود آمده است.
- اتحاد
همبستگی یکی دیگر از ارزشهای اساسی جامعه است. در جامعه اتیوپی، افراد گرفتار و پیر کسی را ندارند که از آنها مراقبت کند و حتی ممکن است چیزی برای غذا خوردن یا جایی برای زندگی نداشته باشند. اما در آرامبا تمام افراد جوان و قویتر موظف به رسیدگی به امور افراد پیر و ناتوان هستند.
اعضای جامعه هفتهای یک روز را مشغول کمک به سالمندان، بیماران و نیازمندان میگذرانند. روز سه شنبه «روز توسعه» است. همه آزاد هستند که بتوانند در چارچوب برنامههای کاری شخصی کار کنند. بطور کلی ساکنان آرامبا بسیار کار میکنند، چرا که اعتقاد دارند کار یک ارزش اساسی برای جامعه آنهاست.
زنانی که به تازگی فرزندان خود را به دنیا آورده باشند سه ماه مرخصی زایمان (یک ماه قبل از زایمان، دو ماه پس از آن) دریافت میکنند. یکی از اعضای جامعه مراقب رفاه کلیه کودکانی است که والدین آنها کار میکنند. این شیرخوارگاه دارای یک پرستار تمام وقت است که حقوق وی توسط جامعه پرداخت میشود. این پرستار باید در روستا زندگی کند و بصورت ۲۴ ساعت در دسترس است. این شیرخوارگاه برای مراقبتهای قبل از زایمان، کنترل تولد و کمکهای اولیه مجهز شده است.
سالمندانی که دیگر حتی قادر به کار کردن نیستند، نه تنها مورد احترام هستند بلکه جامعه کلیه هزینههای آنان را نیز به عهده میگیرد. آنها در یک ساختمان جداگانه قرار میگیرند، جایی که روزانه سه بار به آنها غذا داده شده و از آنها مراقبت پزشکی نیز میشود. اعتقاد در این جامعه در مورد سالمندان بدین صورت است که «سالمندان جزئی از خانواده آنها هستند.» در ابتدا یک ساختمان کوچک با دو یا سه تختخواب برای استفاده افراد مسن ساخته شد و بعد این ساختمان توسعه داده شد.
یک قانون دیگر در آرامبا وجود دارد و آن برادری جهانی است. سیاه یا سفید، همه برابر هستند. وقتی از زومرا محمد در مورد وابستگیهای قومی سؤال می شود، او به سادگی میگوید این موضوع در اینجا برای مردم معنایی ندارد.
- آموزش
فرزندان و دختران حق دارند که آموزش ببینند و بازی کنند. همه کودکان تا حد امکان با توجه به توانایی خود به مدرسه میروند. و تحصیل کردن به معنای احترام و کمک به یکدیگر برای ایجاد یک برادری و برابری است. کودکان روزانه ۶ ساعت حق بازی کردن دارند و پس از مدرسه به والدین خود کمک میکنند و پس از بازگشت از مدرسه، به انجام تکالیف مدرسه نیز توصیه میشوند. در مرکز روستا مهد کودک ایجاد شده و همه روزه از ساعت ۸ صبح تا غروب آفتاب دایر است. هر معلم در این مهد کودک مسئول مراقبت از چهار کودک است. ضمناً در مهد کودک و مدارس ابتدایی آرامبا به کودکان قوانین این جامعه که اصل برابری و برادری است نیز آموزش داده میشود.
جامعه همچنین اولین کتابخانه خود را در سال ۱۹۹۷ بنا و مورد استفاده مردم قرار گرفت و بعدها در آگوست ۲۰۰۷ ساختمان جدیدآرامبا چهار ساعت در روزهای شنبه و یکشنبه در مدرسه حاضر میشوند تا به وضعیت دروس و تکالیف آنها رسیدگی شود و این یک فوق برنامه برای آنان محسوب میشود. حقوق معلمان در این سیستم توسط جامعه آرامبا پرداخت میشود.
- دموکراسی
این جامعه سیزده کمیته اجرایی دارد که هر سه سال یکبار با رای گیری عمومی افراد کمیته انتخاب میشوند:
۱. کمیته توسعه که وظیفه نظارت بر دوازده نفر دیگر را به عهده دارد.
۲. کمیته زیر توسعه مسئول امور فقراء.
۳. کمیته سنی مسئول امور سالمندان.
۴. کمیته بهداشت و مراقبت از بیماران و زنان باردار.
۵. کمیته بهداشتی که وظیفه نظافت قسمتهای عمومی جامعه آرامبا را برعهده دارد و همه را ترغیب می کند تا خانه خود را تمیز نگه دارند و به کسانی که قادر به انجام چنین کاری نیستند نیز کمک میکند.
۶. کمیته آموزش و پرورش که مسئول مهد کودک جامعه را به عهده دارد.
۷. کمیته پذیرش که مسئولیت تماس با بازدید کنندگان را برعهده دارد. این یک راهنمای برای معرفی جامعه آرامبا به دیگران است.
۸. کمیته اقتصادی که امور درآمدها و هزینهها را رسیدگی میکند.
۹. کمیته واگذاری کار که به هر عضو شغلی اختصاص میدهد.
۱۰. کمیته شکایات که به اختلافات بین اعضا و حل آن میپردازد.
۱۱. کمیته امنیت که مسئول حفظ امنیت روستا در مقابل دیگران است.
۱۲. کمیته اموال گمشده که مدیریت اموال از دست رفته را دارد و آن را به صاحب اصلی آن باز میگرداند.
۱۳. کمیتهای که قوانین و مقررات آتی را تهیه میکند.
بنیانگذار این جامعه زومرا محمد عضو کمیته توسعه و کمیته پذیرش است. کمیتهها حداقل سالی یک بار تشکیل میشوند و با بالا بردن دستها رای گیری صورت میپذیرد. بزرگسالان (بالای ۱۸ سال) میتوانند در همه پرسیهایی که سالی یکبار برگزار میشود شرکت کنند و نرخ مشارکت در تصمیم گیریها باید حدود ۹۰٪ باشد.
نظر شما