قصه فیلم در باره مدرسهای در شهر پاریس است که شرایط و مقررات سختی دارد و یک معلم تلاش میکند تا این شرایط را تغییر دهد. کانته، در این فیلم از معلمها و دانشآموزان واقعی استفاده کرد تا اتفاقهای یک سال تحصیلی را به تصویر بکشند. آنها هنگام اهدای جایزه جشنواره کن به کانته پیوستند و یک عکس یادگاری با او گرفتند. این هنرمند فرانسوی که سال 1961 به دنیا آمده، فارغالتحصیل مدرسه معروف سینمایی کشورش «ایدک» است. کانته اولین فیلم سینمایی خود را سال 1994 کارگردانی کرد و در کارنامه هنریاش هفت فیلمسینمایی دیده میشود. او با کلاس و موفقیتی که در جشنواره کن کسب کرد، به یکی از فیلمسازان سرشناس فرانسه تبدیل شد. او در گفتوگویی اینترنتی در باره کلاس صحبت میکند.
- قصه فیلم را از کجا آوردید؟
فیلم براساس کتابی به همین نام ساخته شده است که نویسندهاش «فرانسیس بگادو» ماجراهای آن را در زندگی واقعیاش تجربه کرده است. وقتی این کتاب را خواندم احساس کردم موضوع خوبی برای ساخت یک فیلم سینمایی است. از بگادو دعوت کردم در کار نوشتن فیلمنامه به من کمک کند و او با خوشرویی این دعوت را پذیرفت.
- چه چیز این کتاب توجه شما را جلب کرد؟
سیستم آموزشی از جمله چیزهایی است که همیشه بحثهای مربوط به آن ادامه داشته است. در کتاب بگادو، از زاویه خوبی به این مسئله نگاه شده و با خودم فکر کردم یک فیلم سینمایی میتواند نگاه ها را نسبت به آن جلب کند.
- هنگام ساخت فیلم تغییری هم در قصه کتاب دادید؟
خیر. فقط چون زمان ما برای تعریف قصه خیلی زیاد نبود، بخشهایی از کتاب را حذف یا فشرده کردیم تا بتوانیم فیلمی دوساعته بسازیم.
- چرا از آدمهای واقعی استفاده کردید و به سراغ بازیگران حرفهای نرفتید؟
فضای قصه اینگونه میطلبید.معلمها و دانشآموزان واقعی خیلی بهتر میتوانستند آن نقشها را بازآفرینی کنند.
- فیلم کلاس، حال و هوایی مستندگونه دارد؛ چرا؟
با آنکه فیلم یک اثر داستانی است، اما میخواستم فضای آن شبیه کارهای مستند باشد. اینطوری واقعگرایی مربوط به قصه دست نخورده باقی میماند و تماشاچی احساس میکرد که دارد یک موضوع کاملاً واقعی را تماشا میکند؛ ولی فراموش نکنید که کلاس یک فیلم مستند نیست.
صحنه ای از «کلاس»
- احساستان نسبت به فیلم چیست؟
آن را خیلی دوست دارم. در طول قصه فیلم پرسشهایی مطرح میشود که تماشاگران را دعوت می کند در باره آنها فکر کنند. این پرسشها به پرسشهای خود آنان تبدیل میشود و میخواهند که جوابی برای آن پیدا کنند. همین نکته مرا خوشحال میکند. اگر فیلم تماشاگرانش را به فکر فرو ببرد و آنها پس از دیدنش با پرسشهایی روبهرو شوند، احساس میکنم وظیفهام را انجام دادهام.
- چرا فیلم پایانبندی مبهمی دارد؟
نمیخواستم یک پایان خوش یا پایان تلخ برایش بگذارم. پایان باز فیلم، تماشاچی را بیشتر به فکر فرو میبرد و از او میخواهد در باره مسائلی که در طول فیلم مطرح شده، بیشتر فکر کند.
این نوع پایان از تماشاچی میخواهد خودش تصمیمگیری کند و نتیجهگیری را به عهده او میگذارد.