فینال «جام‌جهانی ۱۹۹۴آمریکا»، بین تیم‌های «برزیل» و «ایتالیا» را به‌عنوان کمک‌ داور دوم پرچم زد و این نقطه عطف فعالیت‌های ورزشی او بود.

لذت های زندگی

 همشهری آنلاین_مهدی اسماعیلپور: میلیون‌ها ایرانی از پای صفحه «تلویزیون» چشم به «محمد فنایی» دوخته بودند و قضاوتش را در مقابل بزرگ‌ترین و گران‌ترین ستاره‌های فوتبال جهان نظاره‌گر بودند. فنایی در بازی‌های فوتبال «المپیک ۱۹۹۲ بارسلون» هم در ۵ مسابقه قضاوت کرد و در مسابقات جام کنفدراسیون‌های سال ۱۹۹۵ نیز به‌عنوان کمک داور به قضاوت پرداخت. سال ۱۹۹۴ از سوی کنفدراسیون فوتبال «آسیا» به‌عنوان کمک داور سال انتخاب شد و سرانجام این داور بین‌المللی کشورمان در سی‌ام تیرماه ۱۳۹۶ و در بین دو نیمه بازی «سوپر جام ایران»، از دنیای قضاوت خداحافظی کرد و به اصطلاح پرچمش را به دیوار آویخت. دهم شهریورماه که روز «داور» نامگذاری شده است، بهانه خوبی بود تا سراغ این چهره سرشناس فوتبال ایران که یکی از ساکنان محله جنت‌آباد منطقه ۵ است برویم. فنایی که دوران بازنشستگی را پشت سر می‌گذارد و نسل جدید بیشتر او را به‌عنوان کارشناس مجرب برنامه‌های ورزشی پرطرفداری مانند برنامه «نود» به یاد می‌آورند. این بار نه درباره فوتبال و داوری که از دریچه‌ای متفاوت با ما به گفت‌وگو نشست.  

  در کدام محله‌ها سکونت داشتید و درحال حاضر ساکن کدام محله هستید؟  
سال ۱۳۳۰ که متولد شدم، در محله «سینا» و خیابان «خرمشهر» سکونت داشتم. پس از آن به محله «سلسبیل» رفتم. پس از ازدواج هم به جنوب شهر و خیابان شهید «نعیمی» سر پل» امامزاده معصوم» (ع) رفتیم. از آنجا هم به غرب تهران و خیابان «آلاله» و پس از آن‌هم به خیابان «کیهان» جنب بزرگراه شهید «باکری» رفتیم و از آن زمان، یعنی سال ۱۳۶۸ تا به امروز، ساکن این محله هستم.  
  پس از این همه محله عوض کردن و جابه‌جا شدن چگونه شد که این همه سال در غرب تهران دوام آوردید؟  
این محله را می‌پسندم و دوستش دارم. پس از این همه سال زندگی به همه چیز اینجا عادت کرده‌ام. از کوچه و خیابان‌هایش گرفته تا مردم و همسایه‌های خوبی که دارم. محله‌ای آرام و خوش آب و هوا که یک بوستان زیبا هم در داخل آن است و اغلب برای هواخوری و صحبت با دوستان و همسایه‌ها و بچه‌محل‌ها به آنجا می‌روم. از سوی دیگر، فرزندانم یعنی دختر و پسرم نیز پس از ازدواج و مستقل شدن در همین اطراف زندگی می‌کنند و نزدیک هم هستیم. هم‌چنین آب و هوای خوبی هم دارد. البته در گذشته بهتر بود، اما حالا هم از محله‌های دیگر بهتر است.  
  شما با موقعیتی که داشتید می‌توانستید محله‌های اسم و رسم‌دارتری را برای زندگی انتخاب کنید.  
از نظر من اینجا بهترین جا برای زندگی کردن در تهران است. برای مثال، شمال تهران هم مانند غرب، سرسبز و خوش آب و هوا است، اما زمستان‌های سختی دارد که با این موضوع مشکل دارم. برف و یخبندان و مشکلاتی را که ایجاد می‌کند، دوست ندارم. از سوی دیگر، در محله ما و غرب تهران، دسترسی به همه نقاط آسان است و از طریق بزرگراهی می‌توانم خیلی سریع و با کمترین ترافیک ممکن خود را به فرودگاه، ورزشگاه «آزادی» یا هرکجای دیگر برسانم. در محله‌ای که من سکونت دارم خوشبختانه مشکل ترافیک و ازدحام جمعیت وجود ندارد و خبری از آن رفت و آمدهای زیاد نیست و حالت بومی و محلی دارد که این آرامش را خیلی می‌پسندم.  
  تا اینجا شما تنها از خوبی‌های محله‌تان گفتید و از ضعف و مشکلات‌اش حرفی نزدید!  
«تهران» تا دلتان بخواهد ضعف و مشکلات دارد و محله ما هم از این قاعده مستثنا نیست. یکی ازمشکلات محله ما نبود پل عابر مکانیزه است. اغلب ساکنان محله سالمند و بازنشسته هستند و برای‌ تردد از بزرگراه شهید باکری و رفتن به بازار میوه و تره‌بار آن سوی بزرگراه مشکل دارند. با پا درد و زانو درد، بالا رفتن از پله‌ها برایشان سخت و دشوار است و عبور از عرض بزرگراه هم خطرناک است. همسایه‌ها از من می‌خواهند که این موضوع را به گوش مسئولان برسانم. من هم همین کار را کردم ولی فایده‌ای نداشت. گذشته از این، امکانات ورزشی محله هم اصلاً خوب و مناسب نیست. در کنار میدان میوه و تره‌بار شهید باکری یک قطعه زمین وجود داشت که قرار بود در آنجا یک زمین فوتبال برای بازی بچه‌ها و جوان‌ها ساخته شود، اما به جای آن تبدیل به پارکینگ شده است. متأسفانه این جوان‌ها و بچه‌ها امکانات ورزشی ندارند. من از ۱۴ سالگی تا سال ۱۳۷۶ که بازنشسته شدم، حدود ۴۰ سال در قسمت‌های مختلف شهرداری کار کرده‌ام اما باید از شهرداری و همکاران خود گلایه کنم. قرار بود ورزش محله‌ها و ورزش‌های همگانی رایگان باشد، اما همه مجموعه‌های ورزشی و زمین‌های فوتبال به بخش خصوصی واگذار شده و تنها موضوع درآمدزایی مطرح است.  
  هیچ وقت به این فکر افتاده‌اید یا به شما پیشنهاد شده تا به‌عنوان عضو شورای‌شهر یا شورایاری محله در زمینه مدیریت شهری وارد شوید؟  
همان‌گونه که گفتم، در شهرداری مسئولیت‌های زیادی داشتم. رئیس تربیت‌بدنی آتش‌نشانی تهران، رئیس بازرسی و شکایت‌های سازمان تاکسیرانی، مشاور ورزشی شهردار وقت تهران، مشاور شهردار وقت منطقه ۵ و چند مسئولیت دیگر. یک‌بار این فرصت پیش آمد که برای عضویت در شورای‌شهر تهران کاندیدا شوم که از انجام این کار پشیمان شدم. دلیلش هم این بود که عملکرد دوستان ورزشکار را در شورای‌شهر و قضاوت و دیدگاه مردم را نسبت به آنها دیدم، صلاح و مصلحت را در این دیدم که ورود نکنم و از این چیزها فاصله بگیرم.

  • حاضرم بدون هیچ چشمداشتی به مردم خدمت کنم

 محمد فنایی در پاسخ به این سؤال که از شما به‌عنوان یک سرمایه ملی در محله و شهر تهران و قابلیت‌ها و ظرفیت‌هایی که دارید به خوبی استفاده می‌شود؟ می‌گوید: «خیلی محکم و قاطع باید بگویم، خیر! من تنها درباره خودم صحبت می‌کنم و می‌گویم تا به امروز حتی به اندازه یک دقیقه هم از توانایی و تخصص و ظرفیت محمد فنایی نه در محله و نه منطقه و نه در شهر تهران استفاده نشده است. شاید ما برای حل کردن مشکلات ورزشی محله، راه‌حل و ایده‌ای داشتیم، شاید با کمک تجربه ما می‌توانستند برای یکی از مشکلات شهر و محله راه‌حل پیدا کنند، اما دریغ از یک دعوت کردن و زنگ زدن ساده! حتی در سازمان ورزش شهرداری که تخصص من و امثال من است هم‌کاری به کار ما ندارند. شاید فکر می‌کنند ممکن است امثال من برای آنها خرج داشته باشند اما ما حاضر بودیم و حاضر هستیم تا بدون هیچ چشمداشتی به شهر و مردم خدمت کنیم. البته به شرطی که بخواهند و بگذارند.»

کد خبر 546608

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha