به گزارش همشهری آنلاین به نقل از فارس، مهمان این هفته برنامه «دستخط» حجتالاسلام سیدمحمود نبویان متولد فروردین ۱۳۴۴ در بابل است؛ کسی که بعد از دبیرستان، وارد حوزه علمیه تهران می شود. از شاگردان آیت الله مجتهدی و بعد بقیه تحصیل خود را در حوزه بابل ادامه میدهد و بعد از آن هم در قم به عضویت در موسسه پژوهشی آیتالله مصباح یزدی (موسسه پژوهشی امام خمینی (ره)) در میآید و تا دکترا در آنجا ادامه میدهد و الان هم دانشیار آنجاست.
سپس وارد فضای سیاسی کشور می شود، در دوره نهم به عنوان نماینده تهران در انتخابات مجلس انتخاب می شود و الان هم یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی است.
متن پرسش و پاسخ برنامه دستخط و نماینده مردم تهران در مجلس یازدهم به این شرح است:
- سلام خیلی خوش آمدید
علیکم السلام ؛ بسم الله الرحمن الرحیم. خدمت ملت سرافراز و پیروز و قهرمان ایران سلام عرض میکنم. آرزوی موفقیت و سلامتی و عمر با عزت و رفع مشکلات مردم را دارم.
- انشاءالله. تا چشم بر روی هم گذاشتیم دو ماه از مجلس یازدهم گذشت و شروع به کار یک مجلس جدید با ترکیب جدید. شما تجربه مجلس نهم را هم در کارنامه خودتان دارید. چطور میبینید شروع به کار مجلس را و چطور ارزیابی می کنید؟
الحمدالله دوستانی که در مجلس آمدند دوستان انقلابی و مومنی هستند، تقریبا اکثریت به اتفاق و تمام همت آنها این است که بتوانند مشکلات مردم را برطرف بکنند.
اما باید توجه کنیم که تازه مجلس شکل گرفته و مشکلاتی وجود داشته. من صریح بخواهم عرض کنم یکی از مشکلات تشکیل کمیسیون های مجلس بود.
اگر متاسفانه نگویم، خوشبختانه هم نمیشود گفت؛ مجلس دهم یک آییننامه جدیدی برای تشکیل کمیسیون های مجلس آینده مصوب کرد که افرادی که می روند در کمیسیون ها - چون مجلس ۱۳ کمیسیون دارد - کمیسیون ها تخصصی باشد. تقریبا این ضوابط دو ماه مجلس یازدهم را متوقف کرد و نتوانست هیچ کاری انجام بدهد. یک نمونه را عرض کنم؛ شاید بنده را به مباحث برجام و سی اف تی و ... نسبت بدهند. یعنی از هر کسی که سوال کنید که نبویان باید کدام کمیسیون مجلس برود میگویند امنیت ملی! من به همین جهت رفتم در کمیسیون امنیت ملی ثبت نام کردم. کمیسیون امنیت ملی ۱۹ تا ۲۳ نفر بیشتر نمیخواهد. روی آن آیین نامه امتیاز من پنجاه و نهمین شده است.
من رئیس شعبه بودم و با هیئت رئیسه این اعتراضات را بررسی میکردیم. چند نفر از سرداران رای آورده بودند. فردی آمده بود خیلی با ناراحتی میگفت من ۴۰ و خرده ای عملیات با «حاج قاسم» در ایران، عراق، لبنان، سوریه بودم. این را بر اساس آیین نامه به او امتیاز دادیم، امتیاز او ۱۰۰ شد. اما یک نفر یک بار اصلا رنگ جبهه و جنگ و امنیت را ندیده بود و فقط در دانشگاه رشته علوم سیاسی رفته بود که معارفش هم سکولار محض است، دکترا گرفته طبق این آییننامه امتیازش ۸۰۰ شده است! اگر خود سردار عزیز شهید حاج قاسم سلیمانی میآمد امتیاز نمیآورد که به کمیسیون امنیت ملی برود.
من این را به آقای قالیباف گفتم؛ گفت این حرف درست است، چون مدرک ایشان کارشناسی ارشد است...
- خب نمیشد که یک مصوبه بگیرید همین اول کار آن را تغییر بدهید؟
نه، باید یک طرح دو فوریتی می آمد و دوباره آییننامه تغییر پیدا می کرد خیلی سخت می شد و بعضی ها الان دوستانمان هستند که با اعتراض های سنگین وارد کمیسیون های دیگری شدند و چون من خودم مسئول بودم و باید این اعتراضات را بررسی می کردیم.
- ممکن است در این ایام ۴ ساله این آیین نامه را عوض کنید؟
بله، احتمالش هست و دوستان هم درصدد هستند که این آییننامه به این شکل نباشد.
- یعنی برای مجلس آینده ما شاهد تغییر این آییننامه هستیم؟
بله آییننامه بهتر بشود. ما تخصص گرایی را قبول داریم اما باید قبول کنیم که تجربیاتی که در این وسط داریم باید ضمیمه بشود و این امتیازات قابل اعتنا بشود.
- اگر بخواهیم به بیانات حضرت آقا اشاره کنیم تعریف های ویژه ای از مجلس یازدهم داشتند، اما اشاراتی هم داشتند که می شود گفت در همین ابتدای کار مجلس خیلی ها گفتند این اشارات پرمغز و یک گونه تذکرگونه است. بخصوص سر اینکه حاشیه بر متن غلبه نکند، حواشی جایگزین نشود. چند مورد اینچنینی داشتیم واقعا نمایندگان بعد از صحبت های آقا این مورد برایشان دریافت شده است؟
بله حتما همینطور است؛ آنها محدود بود شاید به یک درصد و دو درصد مجلس هم نمی رسید. همان ها هم بعد از فرمایشات مقام معظم رهبری فروکش کرده و دیگر تمرکز و توجه به مسائل اصلی مورد توجه نمایندگان است.
- یکی دو مورد هم بود در همین دو ماه، یکی در مورد دیوان محاسبات بود؛ حواشی که در درون خود مجلس بوجود آمد و برای خیلی ها قبول آن سخت بود چنین چیزی. یکی هم در مورد رد اعتبارنامه یکی از نمایندگان بود که آن هم باز یک سری حواشی بوجود آورد؟
بله در موضوع دیوان محاسبات چند نفر مطرح شدند. آقای عادل آذر و افراد دیگری هم بودند. دو نفر دیگر هم اضافه شده بودند و جدید مطرح شده بودند که آقای فروزنده و آقای بذرپاش بودند.
طبق آیین نامه مجلس اینها باید برود به کمیسیون برنامه و بودجه مجلس و آنها کمیته تشکیل دادند بررسی کردند. کاملا روال قانونی خودش را طی کرد و در حد یک رقابت آمد و در این رقابت آقای بذرپاش پیروز شد.
یک سری حواشی بعد از آن پدید آمده است، بعضی از دوستان ناراحت بودند. من همیشه عرض می کنم که دوستان حواسشان باید بیشتر جمع باشد. اگر یک وقت من یک اشکالی هم من نسبت به شما دارم و شما نسبت به بنده دارید این نباید به بیرون کشیده بشود. مردم الان حوصله اختلافات را ندارند. مردم به دنبال حل مشکل هستند.
یک حواشی بوجود آمد که در حال حل است؛ چون حتی یک سری شکایت هایی رسیده به کمیسیون اصل ۹۰ که رسیدگی می شود و انشاءالله در یکی دو هفته آینده قضیه تمام خواهد شد.
نسبت به آقای تاجگردون هم واقعا بررسی های گسترده ای شد؛ چون یک توهمی ایجاد شد که چون ایشان اصلاحطلب است ... در حالی که ایشان اصلا قبول نداشت که اصلاحطلب است! می گفت که این وری هستم و حرفهایی می زد.
نیم ساعتی با من صحبت کرد به صورت خصوصی، آدم محترمی هم هست. بحث اصلاح طلبی نبود، بحث جریان سیاسی نبود. چون اگر این بود اصلاحطلبتر از ایشان در مجلس کم نداریم. حداقل ۳۰، ۴۰ نفر اصلاح طلب خیلی قوی و تاثیرگذار داریم که خیلی تاثیرگذار هستند. بحث اینها نبود. یک سری حواشی و ابهاماتی نسبت به مسائل مالی و اطرافیان ایشان وجود داشت و همین مسائل باعث شد که دوستان به اعتبارنامه او رأی ندهند.
- یک بحثی را مطرح کردند در مورد سفرهای استانی برای نظارت بر قوانین و قانونی که مجلس تصویب می کند می خواهند یک سری سفرهای استانی را طراحی بکنند؛ آیا طراحی شده الان؟ یا به دلیل کرونا عقب افتاده است؟
یکی از چیزهایی که خیلی به آن تاکید می شود در کمیسیونها، در کمیسیون خودمان، چون بخش نظارت بر مجلس کمیسیون اصل ۹۰ است و قوی ترین کمیسیون است، اینجا دوستان ما خیلی جدی چون بعد نظارتی آن مطرح است مصمم هستند که این کار را انجام بدهند یعنی در موارد مختلف حضور داشته باشند.
مثلا فرض کنید الان یکی از چیزهایی که خیلی برای کشور ما اهمیت دارد تامین نهاده های دامی است. اتفاقا از تعدادی از نمایندگان مجلس رفتند نظارت کردند تا ببینند که مشکل کجاست؟ از طرفی هم، ما خودمان در تهران و جاهای مختلف برای نظارت رفتیم. از طرف کمیسیون اصل ۹۰ دو نفر از دوستان ما دو هفته قبل به هفتتپه رفتند. یعنی این اصل نظارت را دوستان بطور میدانی حضور پیدا کردند و در برنامه کار است که انجام بدهند.
- شرایط کشور را بهتر از ما می دانید، مردم شرایط سختی را تجربه می کنند و البته دولت هم شرایط سختی را می گذراند. الان یک بحثی مطرح شده در مورد گشایش اقتصادی و فروش نفت به مردم. این موضوع را چقدر مجلس روی آن کار کارشناسی کرده است؟ چون ظاهرا در صحن مجلس نیامده در سطح سران قوا مطرح شده است آیا از جزئیات آن خبر دارید؟
اگر بخواهم دقیق خدمت شما عرض کنم، خبر ندارم؛ چون به مجلس اصلا نیامده است. به نظرم اگر به مجلس بیاید خیلی بهتر است. ما به آقای رئیس جمهور هم توصیه می کنیم که هر طرحی دارند همه را آنجا تمام نکنند؛ بیاورند اینجا کار کارشناسی و تخصصی روی آن انجام بشود.
اینکه مردم مشکلات دارند، واقعا مشکل دارند. آمارهایی که می بینم از وضعیت مردم و فشارهای سنگینی که به مردم وارد می شود، فقط بحث قیمت ها برای هر روز نیست، ساعتی شده است.
اما مردم عزیز ما باید به آن توجه بکنند که چرا ما به این مشکلات دچار شدیم؟ مسئولانی آمدند، این را باید توجه کرد که توجه اصلی شان به خارج از کشور است. کسی که می گوید اگر برجام حل بشود و توافق کنیم، توافق با چه کسی بکنیم؟ با مردم خودمان؟ نه! با همسایه، آن هم همسایه نزدیک نه، همسایه دور! اگر شما با همسایه دور خودتان توافق کنید، مشکل اشتغال شما حل می شود، مشکل بیکاری حل می شود، مشکل هوا حل می شود، مشکل فضا حل می شود... معنای آن چیست؟ معنایش این است که حل مشکل جز به دست همسایه من برنمیآید و من نمی توانم این کار را انجام بدهم.
مشاور آقای روحانی هم گفته است که مدیر را باید از خارج کشور بیاوریم. یک جمله ایشان داشت که ملت ایران فقط می تواند آبگوشت بزباش درست کند. اینها یعنی چه؟ من همین الان خبر دارم، اینها باز دنبال مذاکره هستند! بابا مذاکره را باید رها کنید.
یک عده ای آمده اند که فقط چشم هایشان به بیرون از این مرزهاست و به توانایی مردم اصلا باور ندارند؛ مشکل ما این است. شما در داخل کشور می توانید مشکلات را حل بکنید. چرا ما نمی توانیم؟ مشکل ما کجاست که نمی توانیم؟ ما مشکل مدیریتی داریم.
نکته بعدی اینکه تحریم ها چند درصد از مشکلات ما را تشکیل می دهد؟ ۲۰ الی ۳۰ درصد از مشکلات کشور ماست. ۷۰ درصد آن در مملکت ما، ما در درون خودمان خود تحریمی داریم. اولا عُرضه کار نیست و بعدش بحث خود تحریمی وجود دارد.
شما در نظر بگیرید یک نفر بخواهد کار تولیدی انجام بدهد. اخیرا یک نفر را من فرستادم که وام بگیرد ۲۰۰، ۳۰۰ میلیون وام میخواست. ما به در و دیوار زدیم معاون وزیر اقتصاد، مطلقا یک ریال ندادند، اصلا در این فضا نیستند که تولیدات نخوابد. اما همین الان بحث این است که ما باید با جو بایدن مذاکره کنیم با ترامپ مذاکره کنیم و او پیام بدهد که همین الان باید بیایید، بعد از انتخابات خبری نیست، اینها هم بگویند الان می آییم... بابا این کارها را رها کنید. صریحا بیایید واقعا به مردم اعتماد کنیم به نظرم راه واردات وجود دارد، صادرات هم اینها معتقد هستند که وجود دارد.
اینها گفتند نزدیک به ۴۰ میلیارد دلار صادرات انجام دادهایم. سوال من این است آقای رنجبران مگر بانک ها تحریم نیستند؟ این ۴۰ میلیارد دلار را چطور جابجا کردند؟ پول کمی است؟ پس میشود جابجا کرد.
- خیلی ها که نقد میکنند، می گویند که یکی از بدشانسترین دولت ها همین دولت بوده یعنی در دوره کارش، بلایی نمانده است که سرش نیامده باشد! این را شما قبول دارید؟ نه، من قبول ندارم.
نه، قبول ندارم؛ یکی از مسائلی که دولت خیلی روی آن مانور می دهد همین بحث تحریم است. سیل آمده، زلزله آمده، کرونا هم هست. اینها یک در میان میآمد.
به اینها گفته شد؛ در کمیسیون بررسی برجام مجلس نهم من دبیر آن بودم. خدا شاهد است به آقای ظریف می گفتیم اینجا این تحریم برداشته نمی شود، می گفت شما اصلا متوجه نیستید! همان روز اجرا برداشته می شود. روز اجرا کی بود؟ ۲۷ دی ۱۳۹۴. آیا برداشته شد؟ یک بار بگویید ما اشتباه کردیم. آن مسیری که شما رفتید اشتباه بود.
من این را یقین دارم اگر اینطور نمیشد داشت تحریم ها تمام می شد. شما حرف شرمن را در توجیه کنگره آمریکا نسبت به توافق برجام را حتما دیدید. حرف ایشان این بود ایران یک ابزاری داشت ما هم یک ابزار. ابزار ایران هسته ای بود ۲۰ درصد را تولید کرد، نسل های بالا را تولید کرد و همین طور پیش می رفت. ما یک چیزی به نام تحریم داشتیم، این تحریم دیگر از بس که کشورهای مختلف زیر آن زدند دیگر کار نمیکرد.
متاسفانه، اگر آن دست فرمان و آن مقاومت انجام میشد... من یک جمله برای شما نقل بکنم؛ در آن مذاکراتی که انتهای دولت قبل که معروف است در عمان با آمریکا انجام شد، آقای لاریجانی یک بار صریحا در مجلس گفت، که آمریکا صریحا ۲۰ درصد ما را پذیرفت. این را آقای لاریجانی که مدافع برجام هم بود میگفت.
خب چرا؟! ما همه چیزمان را دادیم چه چیزی دریافت کردیم؟ حرف ما این است. من می گویم که باید دست فرمان عوض بشود. سیاستگذاری داخلی و خارجی ما باید عوض بشود.
- بالاخره الان نزدیک به کمتر از یک سال تا انتخابات مانده است و مجلس و دولت باید با هم کار بکنند. الان تعامل دولت و مجلس را چطور میبینید؟
یکی از چیزهایی که جدی دوستان ما و خود بنده خیلی روی آن تاکید دارم - چون مطرح شد عرض می کنم - سوال از رئیس جمهور بود. من به شدت نهی کردم و هم خودم آن را امضا نکردم. استیضاح رئیس جمهور مطرح شد؛ نهی کردم و امضا نکردم و بعد از آن آقا (رهبر انقلاب) مطالبی را مطرح کردند.
چون الان ما اگر بخواهیم به سراغ این موضوع برویم، فرض کنید که ما استیضاح کردیم و او استیضاح شد و رفت؛ چه میشود؟ چه مشکلی از مردم حل شده است؟
- الان استیضاح وزیر نفت هم مطرح است
بعضی ها دنبال این موضوع هستند. من عرضم این است که باید پشت این دولت ایستاد و جلوی خطاهایش را با همین سوالات و اهرمهای نظارتی گرفت. نظارت های جدی روی آن داشته باشیم و این دولت را هُل بدهیم که در این یک سال بتواند مشکلات مردم را حل بکند.
الان در بحث طرح مسکن آورده ایم، جلسات مختلفی با بانک مسکن، وزارت راه و شهرسازی داشتهایم. طبق آماری که متخصصان گرفتهاند نزدیک به ۷۰ الی ۸۰ درصد هزینه یک خانوار در هزینه مسکن پرداخت میشود؛ در هزینه مسکن هم نزدیک به ۶۰ تا ۸۰ درصد آن هزینه زمین است. آن طرح مسکن مهر بر همین مبنا بنا شد تا بتوانیم زمین مجانی ارائه کنیم و تقریبا قیمت مسکن میشود یک هفتم، یک ششم.
جلسه ای دو هفته پیش در مجلس داشتیم از دولت آمده بودند، گفتند که مسکن مهر یکی از دستاوردهای بی خود دولت سابق بود، چون نقدینگی را اضافه کرده بود.
- کی گفت این را؟
حالا ولش کنید (میخندد)
- نه خب بگید!
از بانک مرکزی یکی این حرف را زد؛ خیلی جای تعجب دارد. جالب است رئیس این جلسه هم آقای نیکزاد بود، نیکزادی که خودش مسکن مهر را بنا کرد. آقای نیکزاد گفت من آمدم به شما بگویم شما راه حلتان برای حل مشکل الان مسکن مردم چیست؟ قبلی ها بیخود است کار بی خود است قبول. اما شما چه راهکاری دارید؟!
چرا جامعه به سمت احتکار دلار میرود؟ سرمایه داران هم می روند. احتکار طلا، احتکار مسکن، احتکار ماشین. برایش می ارزد اگر نمی ارزید که این کار را نمیکند. شما باید کاری بکنید، یک مالیات بر عایدی سرمایه همه دنیا دارند این کار را می کنند.
- فکر میکنید انتخابات آمریکا چه خواهد شد؟
من اهل پیش بینی نیستم. بلد هم نیستم. من خبری ندارم.
- تحلیلی هم ندارید؟
تحلیلی ندارم نسبت به این موضوع. من فقط برای انتخابات آمریکا عرض کنم که برای ملت ایران این را باید توجه بکنیم هر کسی بیاید هیچ فرقی حاصل نمی شود. فقط در راهبردشان تغییر ایجاد می شود.
خود آقای ظریف در کمیسیون امنیت ملی میگفت، میگفت دموکراتها با جمهوریخواهان در اینکه میگویند که ملت ایران باید نابود شود، هر دو متحد هستند؛ فقط در راهبردشان تفاوت است. جمهوریخواهان خیلی صریحتر می گویند صریح می گویند چکار می کنند و اگر یک سری آدمهایی که در ایران دارند به راحتی گول می خورند گول دموکرات ها را میخورند.
سوال من این است دوره آقای اوباما دموکرات ها بودند یا جمهوریخواهان؟ دموکرات ها بودند، چرا ایشان برجام را اجرا نکرد؟ می گویند ترامپ خارج شد. مگر اوباما اجرا کرد که ترامپ خارج شد؟!
تحریم ویزایی را یادتان هست؟ زمان اوباما بود. تحریم کاتسا؛ در دوران انقلاب از ۴۰ سال به این طرف هیچ تحریمی شدیدتر از تحریم کاتسا نداشتهایم و این تحریم وحشتناک است. این چیست؟ فرض کنید، یک بانکی را آمریکا در فرانسه ۷، ۸ میلیارد دلار جریمه کرد به دلیل اینکه با ایران رابطه داشت.
یک بانک ترکیه با ما رابطه دارد جریمه اش می کند؛ در کاتسا این نیامده است. آمده است علاوه بر اینکه خودش باید جریمه بشود خودش میشود مثل ایران. یعنی از این به بعد بانک های دیگر هم اگر با این بانک فرانسه ارتباط داشته باشند آنها هم جریمه میشوند.
من سوال منطقی دارم؛ چون رشته ام فلسفه است، یک مقدار کلمات برایم مهم است. گفتند که قبلی ها دنبال تقابل بودند، ما دنبال تعامل هستیم. تقابل یعنی با همه دعوا و جنگ دارید. یعنی در دوره دکتر جلیلی و اینها مثلا با همه جنگ داشتند، اما سوال این است که ما جنگ را به صدام تحمیل کردیم؟ ما هواپیما میدادیم؟ ما دلار می دادیم؟ اصلا این تحریم ها هم که بود ما دنیا را تحریم می کردیم؟ ما با چه کسی جنگ داشتیم؟ تقابل یعنی مقاومت؛ منافع ملت ایران را به راحتی از دست نده، به راحتی خط نکش!
هزاران بار به اینها گفته شد شما ارتباطتان را با کشورهای منطقه درست کنید. ۱۲۰ کشور غیرمتعهد وجود دارند با ما می توانند ارتباط داشته باشند. اینها می گویند فقط آمریکا و ۳ کشور اروپایی!
صادرات ما فقط به افغانستان بیش از صادرات ما به کل ۲۸ کشور اتحادیه اروپاست. مگر دلار فرق دارد؟!
رئیس جمهور چین به ایران آمد، در مراسم بدرقه اش چرا آقای روحانی نرفت؟ فرد دیگری رفت. چین قطب اقتصادی دنیاست. یکی از کشورهای برتر است. من اینجا عرض کنم یکی از وزرای این دولت در همین دوره مجلس توضیح می داد، در وضع کرونایی فقط یک کشور درآمد رشد اقتصادیاش بالای صفر است در دنیا؛ می گفت فقط چین است.
شما چرا با چین ارتباط برقرار نمیکردید؟ دو کشور مخالفت کردند و قطعنامه آمریکا را وتو کردند، این دو کشور چین و روسیه بودند. البته اینها هم به دنبال منافع خودشان هستند، این موضوع درست است اما دشمنی آنها کمتر است. این عاقلانه است.
- الان این قرارداد ۲۵ ساله با چینی ها چه شد؟
اولا قرارداد نیست؛ یک چارچوب کلی بسته شد که به نظرم بسیار خوب و مفید است. یکی از چیزهایی که در مقابل آمریکا مشکل داریم، تحریم است. دولت میگوید که ما مدیران برجسته ای داریم و مشکل صددرصدی ما تحریم است.
من میگویم این حرف درست نیست، ولی به فرض اینکه درست باشد، تحریم چه هستیم؟ تحریم نظامی؟ حمله میکنند؟ این نیست. تحریم اقتصادی هستیم. تحریم اقتصادی معنایش چیست؟ یعنی ما نمی توانیم پول را بیاوریم. پول چیست که نمی توانیم بیاوریم؟ دلار است. ما صادرات داریم، پول آن را نمی توانیم بیاوریم.
سوال من این است که چرا با دلار معامله میکنیم؟ چرا نمی روید رابطه دوجانبه و چندجانبه پولی برقرار کنید؟ چین با ۵۰ کشور دنیا رابطه چندجانبه پولی برقرار کرده است. موضوعی که در قرارداد با چین داریم همین است. قرار است چین به ایران بیاید و با تمام این کشورها مثل کشورهای تازه استقلالیافته ای که هستند و از آن طرف افغانستان و پاکستان صادرات گسترده داشته باشیم، در ریل گذاری راه آهن، در بحث فضای مجازی و اینترنت قرار است تکنولوژی بیاورند، تکنولوژی بندرسازی بیاورند. قرار است رابطه چندجانبه پولی برقرار شود.
اگر از زیر یوغ دولت بیرون بیاییم، دیگر همه چیز تمام می شود اصلا مشکلی وجود نخواهد داشت. این موضوع برکات فراوانی دارد البته اگر دولت به صورت جدی پای آن بایستد... ما از دولت تشکر می کنیم یک کار خوبی که انجام داده است حالا بر چه اساسی رفته است کار ندارم، اما توصیه می کنم که تا آخر پای آن بایستد.
- شنیدیم که گلایه هایی چینی ها داشتند از اینکه این قضیه زودهنگام خبری شده است . . .
بله، باید سوال بشود که چه کسانی این کار را انجام دادند و چه کسانی در کشور با چه انگیزههایی این کار را انجام دادند؟
- مثلا قرارداد چطور به دست ایراناینترنشنال رسیده؟
بله، همین نکته جای سوال است. آنهایی که این را امضا کردهاند باید بیایند پاسخ بدهند. چرا آمد فضای مجازی و چرا این مسائل مطرح شده است؟
بعضی تحلیل ها این است که چین نارضایتی نسبت به شما داشته باشد و وقتی که ناراحت شد، زیر آن بزند دوباره ما برویم سراغ اروپا و آمریکا. تحلیل این است و انشاءالله این تحلیل غلط باشد.
- مجلس درمورد اینکه چطور این اطلاعات به بیرون درز پیدا کرده است بررسی هایی انجام داده است؟
نخیر. این موضوع باید به کمیسیون امنیت ملی برود و آنجا بررسی بشود.
- شما اشاره کردید و یک خبر خوشحال کننده هم دادید و امیدوارم به نتیجه برسد. موضوع نظارت کمیسیون اصل ۹۰ روی فضای مجازی است. این فضای تقریبا یله و بی در و پیکری که هر کس می آید در آن می نویسد و هر کس می آید در آن سند ارائه می کند. این را چطوری می خواهید کنترل بکنید؟
این را در دستور کار آورده ایم و داریم وارد می شویم. باید متخصصان گسترده ای بیایند نمی شود همینطور کار کرد. مهمترین بخش هایی که وجود دارد آن گله ای که ازدولت داریم از وزیر جوان هم داریم این است، شما کار خوبی انجام دادید و پهنای باند را ایجاد و افزایش دادید. این پهنای باند که ایجاد کردید معنایش چیست؟ یعنی ظرفیت ها را زیاد کردید، در بحث محتوا چه چیزی در آن وجود دارد؟ کلا اتوبان را به دست آنوری ها داده اید.
الان یک شکایتی به دست ما رسیده است، از طرف رئیس پدافند غیرعامل شکایت شده که طبق قانون، رئیس پدافند غیرعامل عضو شورای عالی فضای مجازی است. الان مدتهاست، ماههاست، شاید یک سال است که رئیس جمهور او را دعوت نمی کند و هیچکسی پاسخگو نیست. مثل قضیه اخراجگونه آقای رحیم پور ازغدی از شورای عالی انقلاب فرهنگی که از ایشان دعوت نمی شود.
- خیلی زود است از الان بخواهیم در این مورد صحبت بکنیم اما در فضای سیاسی کشور این مسائل مطرح است که بالاخره سال آینده در حوزه انتخابات ریاست جمهوری چه اتفاقی می افتد و چه کسانی مطرح هستند و به عرصه خواهند آمد؟
امیدواریم که اینطور بشود که هم ما به عنوان ملت، نسبت به گذشته خودمان، نسبت به مواردی که انتخاب کردهایم، توجه بکنیم و آنهایی که بیشتر می توانند خدمت بکنند را انتخاب کنیم. نسبت به انتخابات آیند هم خیلی امیدوارم که افرادی از جنس مردم انشاءالله به پست و مسئولیت برسند.
- فکر می کنید که طیف جریان اصولگرا و جریان انقلاب مثل انتخابات مجلس یازدهم به سختی به یک وحدت برسند یا آسانتر و یا اصلا به وحدت نمیرسند؟
من در جریان وحدت نبودم و نیستم و وقتم را برای این چیزها نمیگذارم، خبر هم ندارم که چکار می کنند. اما امیدواریم انشاءالله به وحدت برسند. عرض کردم یک نفر از جنس خود مردم اما مومن و انقلابی سر کار بیاید و مشکلات مردم را حل بکند.
- کمیسیون فرهنگی خیلی مظلوم است. فکر می کنم خیلی ها نمیخواستند بروند کمیسیون فرهنگی، چرا اینطور است؟
بله متاسفانه نمی خواستند بروند. شاید چند عامل دخالت داشته باشد.
- کمیسیون بیتاثیری هم نیست نهادهای فرهنگی را میتواند مدیریت کند و تاثیر بگذارد.
عوامل بیشتر از اینهاست که دخالت دارد؛ یک موضوع این است که من نماینده شاید توجه ندارم که واقعا کمیسیون فرهنگی ظرفیت آن چقدر است؟ یک بخش هم این است که من نماینده که نماینده شدم یا نماینده بودم وقتی کارنامه این کمیسیون را بررسی می کنم، می بینم که این کمیسیون اصلا هیچ بروز و ظهور جدی نداشت. یعنی ضعف عملکردی وقتی وجود دارد نمی روم در آن کمیسیون. عوامل دیگری و جذابیت های دیگری هم وجود دارد. البته الان فقط این کمیسیون نیست کمیسیون قضایی مجلس هم هنوز جدی جا نگرفته و سر پا نایستاده است.
اتفاقا دیداری سهشنبه هفته گذشته با آقای رئیسی داشتیم و ایشان این گله را کرد و گفتند که بروید داخل این کمیسیون. چون برخی از اعضای کمیسیون اصل ۹۰ در جمع ما هستند و خودشان قاضی هستند که رای آوردند. گفت که شما حداقل بروید و آن کمیسیون را سرپا بکنید.
- دیدار با آقای رئیسی چطور بود؟
با حرفهایی که زده شد بسیار خوب بود. چون یکی از نکاتی که وجود دارد این است که به لحاظ قانونی معنی این حرف در قانون اساسی چیست که گفته کمیسیون اصل ۹۰ حتی می تواند بر قوه قضائیه هم نظارت بکند، یعنی کجای آن را می تواند نظارت بکند؟ هنوز این ابهام سر جایش است.
- آقای رئیسی را هنوز در مبارزه با فساد جدید دیدید؟
خیلی جدی هستند الحمدالله.
- چون بعضی ها می گویند که سرد می شوند ...
نه. طبق آن مقداری که من ایشان را می شناسم، ایشان دنبال اسم و رسم نیست. بعضی ها می گویند که دنبال تبلیغات و ... است، اما اینطور نیست. واقعا ایشان در این موضوع جدی است. اما باید ایشان را کمک کرد. چون دست تنها است.
یک سری چیزهای دیگری هم هست موارد فسادخیز را باید جلوی آن را گرفت. وقتی ما مصوب می کنیم که مثلا هیئت مدیره فلان جا میتواند ۵۰ میلیون، ۸۰ میلیون حقوق بگیرد، وقتی یقه طرف را می گیریم می گوید که طبق قانون عمل می کنم. شما چرا یقه من را می گیرید؟
(بخش دوم برنامه)
- همچنان در خدمت آقای نبویان هستیم نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی. ۸ فروردین سال ۱۳۴۴ در بابل به دنیا آمده اید؛ در چه خانواده ای؟
پدر من کشاورز بود. پدرم به خاطر مریض روماتیسم کار نمی کرد، اخوی های ما کار می کردند و خرج خانه را تامین می کردند
- چطور طلبه شدید؟ از خانواده کسی طلبه بود؟
نه. البته بعد از من از خانواده ما زیاد طلبه شدند. اخویزاده های ما و بچه های ما، بندهزاده های ما دو تا پسر دارم که هر دو طلبه شدند. افراد زیادی طلبه هستند.
من ایام جبهه تا اندازه اندکی میرفتیم، رشته ام در دبیرستان ریاضی فیزیک بود. بعد هم یکی از آقایان گفت شما طلبه بشوید. من ۱۳ ساله بودم که انقلاب شد و بعد از آن وارد دبیرستان شدیم. آن طرف های ما شاید شما هم یادتان هست می گفتند چپ مارکسیست ها و منافقین.
- حماسه مردم آمل دیگر..
بله، تقریبا همه روزه بود نمیخواهم مبالغه بکنم، صبح تا ظهر روزهای درسی میرفتم کلاس، می آمدم بعدازظهرها سر چهارراه بحث بود فقط. بحث با منافقین و بحث های گسترده. این انگیزه شد و بعضی از دوستان گفتند که شما طلبه بشوید چون این روحیه را دارید که کار بکنید.
من قبل از طلبگی چون رشته ام به مباحث معقول می خورد، منطق و فلسفه و عقاید می رفتم کلاس. ۶ ماه شاگرد حضرت آیت الله مجتهدی بودم.
- آقای مجتهدی تهرانی؟
بله. از سال ۷۴ من در قم مستقر شدم. بحث خارج آیت الله وحید می رفتم، آیت الله شیخ جواد تبریزی می رفتیم و یک سری درس های خصوصی خارج می رفتم. آنجا مقطع ارشد و دکترا چون زیر نظر وزارت علوم است واحدهای وزارت علوم را در این مقاطع گذراندم. رشته دکترای من چون فلسفه تطبیقی بود، سال ۸۶ دکترایم را گرفتم.
- الان هم تدریس می کنید؟
بله من آنجا هیئت علمی هستم. دانشیار فلسفه هستم.
- کی ازدواج کردید؟
سال ۶۵.
- چطور آشنا شدید؟
آنجایی که من درس می خواندم از دختر استادمان خواستگاری کردم.
من داماد حضرت آیت الله فاضل اصفهانی هستم. خدا شاهد است من کسی را ندیدم مثل ایشان در زمینه مطالعه، کثیرالمطالعه باشد. کتاب زیاد داشت، یک کتاب از خودش باقی نگذاشت. هر چه داشت وقف فیضیه و حوزه کرد. خودش بود و دو دست لباسش. اما چه لباسی؟ این را بگویم، ما به این می گوییم قبا و به این میگوییم عبا، قبایش پینه بسته بود. من وقتی به او گفتم که این را درست کن پینه بسته است لباست را عوض کن، نگاهم کرد یک بار، دو بار گفت که من از حضرت امیر خجالت می کشم!
این را از نهج البلاغه نقل می کرد زمان حکومت حضرت امیر (ع) روایت دارد حضرت امیر آنقدر لباسش را پینه زدند، می گوید که خجالت کشیدم از پینهزن که دوباره این را پینه بزند.
جالب است در جبهه عملیات مرصاد بچه های ما چقدر شهید شدند، پسر خودش شهید شد، چند تا شهید از حوزه خودمان داریم.
در خانه اش یک فرش هم نبود. الان هم نیست. در خانه اش مطلقا فرش نیست فقط موکت. خودش می گفت یک خانمی آمد در خانه، من رفتم جلوی در، گفت که شما نماینده ها درد ما را ندارید، من می خواهم دخترم را شوهر بدهم، یک فرش هم نمی توانم بخرم! شما همین جور نشستید آنجا. به او گفتم تشریف بیاورید داخل، اینجا درست نیست. گفت نمیآیم خلاصه او را داخل بردم آمد نشست یک دفعه ساکت شد گفت می خواهم بروم! گفتم چرا می خواهی بروی؟ بگو دردت چه بود؟ گفت وقتی که در خانه نماینده مجلس فرش نباشد هیچ اشکالی ندارد که دختر من هم فرش نداشته باشد.
حضرت علی (ع) میگویند باید مسئولان یک جوری زندگی بکنند که یک نفر وقتی من را دید حسرت نخورد.
- مهریه تان چقدر است؟
ایشان مقید بود مهریه شان برای حضرت زهرا (س) بود. خطبه را هم خودشان خواندند.
- چند تا فرزند دارید؟
سه فرزند دارم. دو تا پسر دارم و یک دختر.
- چه می کنند؟
دو تا پسر طلبه هستند. پسر اول ما هم طلبه است درس خارج می خواند الحمدالله موفق است دکترایش را هم گرفته دکترای فلسفه دارد و الحمدالله موفقیتش هم خیلی خوب است. در نخبگان کشور هم انتخاب شده است، عضو شورای ملی نخبگان کشور است در شورای استانی هم به عنوان شورای مرکزی که نخبگان را انتخابات می کنند انتخاب شده است و آنجا هم هست.
پسر دوم من هم طلبه است و دارد درس می خواند. دخترم باید الان امتحان بدهد برای دانشگاه.
- ازدواج کردند؟
بله پسرانم ازدواج کرده اند.
- نوه هم دارید؟
بله. دو تا نوه دارم و انشاءالله باید بیشتر شود.
- با بچه ها هفتگی می نشینید صحبت می کنید بحث سیاسی می کنید؟
بحث سیاسی کمتر. اینها البته سوال می کنند.
- هم نظر هستید نزدیک هستید؟
بله هم نظر هستیم. منتها اینها هم مثل مردم انتقاد دارند که چرا اینجوری است؟
- تفریح آقای نبویان چیست؟
گاهی اوقات پیش می آید با دوستان یک جایی برویم، همین است. البته قبل از آنکه کرونا نبود هفته ای یک بار با دوستان می رفتیم سالن گل کوچک بازی می کردیم.
- پس اهل فوتبال هستید. قرمز یا آبی؟
هیچ کدام! اینها را کاری نداریم ما می خواهیم خودمان ورزش بکنیم. (میخندد)
- حدودا ۱۴ ساله بودید که انقلاب شد. فعالیت انقلابی داشتید؟
چون اخوی ما در این انقلاب بود و چند بار در این راهپیمایی ها قبل از انقلاب دستگیر شد، ۲، ۳ بار یادم هست که من را هم برد.
- دستگیر نشدید؟
نه.
- با حضرت آیت الله مصباح کِی آشنا شدید؟
من از سال ۱۳۷۵ وارد موسسه شدم.
- جمله ای از آقا دارید که البته اینجوری گفتن آن خوب نیست خیلی باحال گفتید. گفتید که آقا هر وقت یک گیری پیدا می کنند می روند جمکران و گریه و گریه و گریه. درست گفتم؟
بله، من چند جا در صحبت های خودم گفتم. یکی از علما می گفت. افرادی می آیند متاسفانه به اسم رابطه با امام زمان (عج) از آنجایی که این خودش اهل این کار بود چند نفر آمدند، بعد من رفتم پیش او گفت اینها همه دروغ است. گفتم چرا؟ گفت که مگر امام زمان بیکار است که مثلا یک پسری، یک دختری، یک بچه ای!
حرفش این بود امام زمان با کسی ارتباط دارد که کشور را هدایت می کند، دارد جهان را هدایت می کند و من معتقدم این ارتباط حتما برقرار است. مقام معظم رهبری موید من عندالله است. یک سفر هند رفتیم، نفوذ مقام معظم رهبری ... واقعا ایشان عرض می کنم موید است. ما دیدارهایی داشتیم ده روز آنجا بودیم ایالت های مختلف هند، در جلسه ای علما بودند یکی از علمای آنجا آمد قبلا یک زمانی ایران بود و درس می خواند و یک مقدار فارسی بلد بود به زور صحبت می کرد، می گفت که شما فکر نکنید که مقام معظم رهبری فقط رهبر شماست! رهبر ما هم هست.
من معتقدم واقعا یک کشور و دو کشور نیست که دارد کشورها را هدایت می کند. این حتما یک جای دیگر به او قدرت داده میشود. من معتقدم هر وقت آقا کم می آورد این توسلاتش، باید برود جمکران، باید برود خدمت امام زمان آنجا دوباره شارژ می شود و برمیگردد. دوباره این فرمان را دست می گیرد و کار را جلو می برند.
پیشبینی هایی که مقام معظم رهبری دارند. من همین جا اعلام می کنم دوستانی که اهل پژوهش هستند بروند از اول رهبری - قبل آن را کار ندارم - رهبری مقام معظم رهبری را بگیرند پیشبینی هایی که کردند یکی یکی در بیاورند. مثل اینکه امام (ره) گفت که کارتر رای نمی آورد و باید به فکر یک جای دیگر باشد و محقق شد، از این دست پیشبینی ها مقام معظم رهبری یکی دو تا ندارد. بسیاری از اینها محقق شده ست. اینها را در بیاورند اینها را از کجا میدانند؟ چرا من و شما نمی دانیم؟ اینکه الان مقام معظم رهبری به آینده خوشبین هستند. چرا خوشبین است؟ شاید گمان بشود که روی حواس، مثلا رهبر است، اصلا اینطور نیست! خدا فرموده است که اگر مرا نصرت بدهید نصرت می دهد این را باور کنید. به حضرت عباس قسم! خدا قویتر از آمریکاست. خدا قوی تر از کل دنیاست. در عراق ما چه جوری آمریکا شکست دادیم؟ در سوریه چطور شکست دادیم؟ کی شکست داد؟ برای من خیلی مهم است.
اینجا فرصت نیست. من دوست داشتم یک ربع در مورد اینکه عوامل اقتدار یک کشور چیست صحبت کنم. این را بررسی کنیم. من یک نمونه خودم مواجه شدم این را عرض می کنم.
آمانو بعد از برجام به ایران آمده بود. من عضو کمیسیون بررسی برجام بودم، در جلسه ای که با او داشتیم یکی از نمایندگان از او می پرسد که شما اینقدر به ما گیر میدهید چرا به اسرائیل گیر نمی دهید؟ این برای من خیلی جالب بود! شما نسبت به ما شک دارید او که یقینا بمب اتم دارد. به خدا قسم جرات نکرد اسم اسرائیل را بیاورد. فقط یک جمله گفت از من سوالات تخصصی بپرسید! همین!
تمام رؤسا باید زیر مجموعه و تایید آمریکا باشند. یک کشور جعلی درست می کند به نام اسرائیل بعد الان آن را قانونی کرده. چون اسرائیل الان در سازمان ملل به عنوان یک کشور قانونی ثبت شده است.
حالا من از شما سوال می کنم آمریکا چرا سال ۵۷ از ملت ایران شکست خورد؟ از لحاظ نظامی قوی نبود؟ شورای امنیت نداشت؟ در جنگ ما آمریکا آمد، فرانسه آمد، همه آمدند، چرا از ملت ایران شکست خوردند؟ انقلاب اسلامی ایران یک آموزه جدیدی به دنیا عرضه کرد، آن آموزه یک ویژگی دارد؛ عوامل اقتدار یک کشور را بخواهیم در نظر بگیریم، یک عاملی را معرفی کرد این عامل اگر به درستی بررسی بشود، یک ویژگی دارد کل عوامل دیگر را زیر پا له میکند و آن ایمان به خدا و صبر و مقاومت است.
- یک جایی از شما نقل کرده بودند که اگر کسی ولایت فقیه را قبول نداشته باشد، مرتد است. بعد گفتید که من چنین چیزی را نگفته ام.
اولا این جمله از من نیست، جمله از امام (ره) در صحیفه است. من از روی صحیفه میخواندم. امام دو جا مرتد را مطرح کردند. یک جا اگر یادتان باشد شهید رجایی را مسخره میکردند، میگفتند که مکتبی است! امام یک جا فرمودند که هر کسی مکتبی را مسخره بکند اسلام را مسخره کرده است، کسی که اسلام را مسخره بکند، مرتد است و زن او بر او حرام است و تمام آثار ارتداد را بر او میآورد.
یک جای دیگر امام در صحیفه میفرماید؛ من دو جا دیدم شاید جاهای دیگر هم گفته باشند، یک جا امام می فرماید اگر کسی ولایت فقیه را رد کند، مرتد است. من اصلا این را از خودم نقل نکردم، از رو می خواندم.
اما امام یک نکته دارد؛ اگر کسی نماز نمیخواند، حجاب را رعایت نمی کند، از روی تنبلی است، اینها ضروریات دین است. ولایت فقیه هم یعنی این. می گوییم که تو که ولایت فقیه را قبول نداری، می گوید که انتقاد دارم، طبیعی است باید هم انتقاد بکند، امام زمان فرمود امام زمان هم اگر گفته باشد، امام زمان را هم قبول ندارم.
من الان نگفتم سال ۸۸ فتنه که مطرح شد، مرگ بر اصل ولایت فقیه میگفتند من این جمله را آنجا نقل کردم.
- متناسب با آن شرایط
بله.
- شما روی سه نفر کار علمی کردید؛ یکی دکتر سروش بوده یکی آقای خاتمی و یکی هم آقای مشایی؛
دیگر متناسب با زمان. شما در جریان هستید آقای سروش خیلی نفوذ داشت. بالاخره من ۱۰ - ۱۱ سالی روی آثار او کار کردم. بعد از فوت امام (ره) ایشان گفت من قرآن و روایات همه را قبول دارم فهم مراجع و مفسرین ما از اینها ارزشی ندارد! چی شده اینجا؟ عین جملاتش است که دین آسمانی است اما فهم ما زمینی است. دین در آن تناقض نیست اما فهم ما تناقض در آن وجود دارد. این برای کِی بود؟ تا بعد از فوت امام تا سال ۷۳، ۷۴ نهایتا ۷۶. تا اینجا چی شده؟ قرآن سالم است، علامه را گذاشتیم کنار. من خودم باید بروم سراغ دین، رفتم آنجا دیدم که خیلی «اجغ وجغ» درآورده است.
الان سروش آخر این است کم کم گفته کجا گفته من باید بفهمم؟ خود قرآن پر از تناقض است. قرآن اصلا کلام خدا نیست. اینها را به صراحت مطرح کرده است. می گوید اگر اصلاحات را می گویم یعنی اصلاح در قرآن، این بخش قرآن را باید حذف کنید. به پیغمبر وحی نمی رسد. یک چیزهایی بود تجربه دینی بود که اینجا جای بحث آن نیست، یک احساساتی به او دست داده که خودش این احساسات را تعبیر کرده است. اینکه جبرئیلی آمده است و وحی کرده است، اینها را باید همه بریزیم دور. یک حالاتی به پیغمبر دست داده، پیغمبر آدم خوبی بود خیلی آدم خوبی بود اما اینکه شما می گویید قرآن مال خداست اینها را دور بیندازید.
آقای خاتمی هم من مدتی روی آثارش کار کردم، کتاب هایش را خواندم. برای اینکه داوری میکنیم داوری درستی باشد. ایشان می گوید خرد مدرن خردی است عقلانی و راه پیشرفت ایران هم از این میگذرد.
خب من یک سوال دارم خرد مدرن معنایش چیست؟ شما مدرنیته را معنا کنید. ما چون رشته مان فلسفه است باید کلمات معنا پیدا بکند. مدرن در لغت یعنی جدید، غربی ها می گویند تفکر مدرن یعنی تفکر جدید. اصلا عمر یک باور ربطی به مدرن و نامدرن بودن ندارد. تفکر مدرن تفکر سکولار است.
سکولاریسم؛ سکولاریسم را علمای ما هم واقعا جای گله دارد بسیار بد معنا میکنند. سکولاریسم را به معنی جدایی دین از سیاست معنا می کنیم. این معنا چاخان است و چاخان عادی هم نیست. هیچ کجای دنیا سکولاریسم جدایی دین از سیاست نیست، دین کجای آن است؟ سیاست کجای آن است؟ سکولار ۱۴، ۱۵ معنا دارد باز غربی ها می گویند. مثالی که می زنند این است می گویند کل پدیده های عالم را داخل یک دایره بگذارید، پدیده یعنی من و شما در و دیوار و طوفان و زلزله و ... میگوید رویکرد دینی به این پدیده ها با رویکرد مدرن فرقش در این است؛ جالب است قرآن ما حرف این غربی ها را قبول دارد. می گوید در این رویکرد دینی شما این پدیده ها را به مبدا خدا وصل می کنید، از یک طرف به معاد وقتی سکولار است این مهم است که شما یک قیچی دست بگیرید از یک سر رابطه پدیده ها را با مبدا خدا قطع بکنید و از یک سر با معاد.
این دایره چی بود؟ دنیا بود. یعنی دنیاگرا باشید. از این به بعد در تحلیل هیچ مسئلهای حق ندارید پای دین، خدا، ائمه، انبیاء را وسط بکشید.
... یک تحلیل دارد؛ دنیا در تحلیل خودش خودکفا است. یک مثال عرض کنم. من رشته ام ریاضی فیزیک بودم در فیزیک قال نیوتن و قال انیشتین داریم؛ قال رسول الله هم داریم؟ می گویید که حاج آقا چه حرفهای مزخرفی می زنید! اصلا دین چه ربطی به فیزیک دارد؟ بله حرف درستی است! چون فیزیک ما مدرن است. دین حق دخالت در تحلیل پدیده های فیزیک را ندارد.
در شیمی قال الصادق هم داریم؟ درست است شیمی مدرن است دین حق دخالت ندارد. در پزشکی یک رشته اسلامی در دانشگاههایمان داریم؟ یک رشته؟ من که سراغ ندارم. من که در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس بودم، از سال ۷۶ هم دانشگاه رفتم یک رشته نداریم. من معارف را نمیگویم ها.
حالا سوال این است، تفکر مدرن راه پیشرفت ما از آن میگذرد؟ مدرن اصلا یعنی سکولار، یعنی نفی دین. آقای خاتمی به این باور رسیده است. گرفتاریمان این است و ما هم نتوانستیم. من ۴ سال بودم، اولین بار در عمر مجلس شورای اسلامی یک کمیته تشکیل دادیم در دوره قبل، کمیته اسلامی شدن مراکز دانشگاهی. اصلا با یک دیوار یک متری دو متری و چند کیلومتری، هیچ کاری نتوانستیم انجام بدهیم. چرا می گوییم اساتید ما باید چند واحد مبانی دینی را بگذرانند؟ یک طرح را آوردند طرح ضیافت اندیشه، طرح معرفت باور نمی کنید وقتی که وزیر در دوره آقای روحانی اولین وزیری که آمد، وزیر طرح میدهد باید طرحش را ارائه بدهد می آید در کمیسیون تخصصی، کمیسیون آموزش عالی برای ما بود ، اولین نکته ای که ایشان مطرح کرد این بود؛ این توهین به اساتید است!
- ۸۴ هم به آقای احمدی نژاد رای دادید حتما؟
بله به ایشان رای دادم و برایشان هم تبلیغ کردم.
- پشیمان نشدید؟
نه. معیار حال فعلی افراد است. در ۴ سال اول ایشان واقعا کار کرد. خیلی موفقیتآمیز بود. منتها در دانشگاه همیشه می گویم بعضی از دوستان اصلاح طلب می گویند شما یک خوبی شیطانی دارید، ما این خوبی شیطانی را نداریم. خوبی شیطانی شما این است که با یک نفر که بستید فاسد هم بشود، فکرش هم خراب بشود هر جوری بشود باز از او دفاع می کنید. دست بردارید. ما اینطور نیستیم، ما تا جایی که هستیم که این پارامترها را داشته باشد؛ پارامتر دفاع از مردم دین و نظام و این تفکر را داشته باشد، خدمت به مردم. اما وقتی از این دایره گذشت دیگر فردی که این همه برایش تبلیغ می کردیم دیگر از او می گذریم.
- و فتنه ۸۸ . . .
واقعا فتنه بود. یعنی در مقابل مردم ایستادن بود. رای نیاوردید ۱۳ میلیون شما از رقیبت کمتر رای آوردی! شما در سال ۹۲ با اختلاف کمتر از ۲۵۰ هزار رای بالا آمدید. می توانست نظام این کار را انجام بدهید. شما در مقابل جمهوریت نظام ایستادید این مهم است. رای مردم را قبول نداشتید.
- چند درصد از فتنه را به مناظره ها و صحبت های آقای احمدی نژاد موثر می دانید؟
به نظرم اینها همه بهانه است. من که می خواهم یک کاری انجام بدهم بگویم که آن حرفی که زدید آن باعث شد. تو اگر عاقل هستی فرض که آن آقا یک اشتباهی کرد. من نمی گویم اشتباه بود او باید خودش بگوید. من می گویم فرضا او اشتباهی کرد مگر شما عاقل نیستید؟ مگر شما نمی خواستید به مردم و قانون اساسی خدمت بکنید؟ آن آقا اشتباه کرد قبول، چون آن آقا اشتباه کرد من ۸، ۹ ماه کشور را به هم بزنم ۳۰ و خرده ای کشته بدهم؟ چقدر خسارت دیدیم؟ چرا؟ ما در اوج بودیم. اینها آمدند تسلیم بشوند.
- آغاز تحریم های شدید ما در آن تاریخ اتفاق افتاد . . .
بله. میدانید تحریم بزرگترین قطعنامه تحریمی ما قطعنامه ۱۹۲۹ است. من دارم کار می کنم این کِی بود؟ دقیقا سالگرد فتنه سال ۸۸ در سال ۸۹ بود. در آن قطعنامه شدیدترین تحریم ها علیه ما وضع شد؛ بانکها، کشتیها و اقتصاد و نفت ما همه ... بعد گفتند به یک شرط؛ شما اگر آن کار را انجام بدهید ما یک امتیاز به شما میدهیم. چی می دهید به ما؟ ما اجازه می دهیم که شما طرح گفتگوی تمدن ها را بتوانید... این طرح گفتگوی تمدن ها چه نسبتی دارد با این طرح تحریم های سخت علیه ملت ایران؟ چه نسبتی بین آقای خاتمی و اصلاحطلبان و این جور کارهایی که دشمنان ملت ایران و این فشارها را علیه ملت ایران انجام می دهند؟
فتنه در مقابل رای مردم ایستادن بود. من یک نمونه دیگر را عرض کنم اینجا اولین بار پخش بشود؛ در کمیسیون بررسی برجام مجلس نهم، بعضی از دوستان انتقاد داشتند اصلاح شد خوب شد رای گیری شد، ما دوستان انقلابی رای دادیم، رای آورد. از ۱۵ نفر، ۸ نفر یا ۹ نفر ناراحت بودند، ۵، ۶ نفر دیگر هم که اصلاح طلب بودند ناراحت بودند. خروجی باید اکثریتی میبود که رای آورد. اینها خودشان رفتند جداگانه برای خودشان یک خروجی دیگر نوشتند. این یعنی چی؟ اگر خروجی وقتی با میل ما سازگار باشد، اکثریت و دموکراسی را قبولش داریم، اگر نه ما قبول نداریم اصلا.
- گفته بودید چرا این سران فتنه در حبس در راحتی باشند و کباب بخورند؟
اینها مگر غذایشان نان خشک و یا آب دوغ خیار است؟ (میخندد) اینها استخرهایشان هست و همه چیزشان فراهم است. پزشکی آنها به راه است.
- ولی به هر حال این تصمیم نظام است دیگر
بله ما هم میگوییم که تصمیم نظام است، ولی تا کِی آخر؟ باید این مطرح بشود. ما این سوال را داریم.
- و پژوهش در مورد مشایی؟
من در مورد مشایی یکی دو جلسه ایشان را دیدم یک جلسه مفصل دیدم و صحبت کردم.
- که اول یک رابط فرستاد پیش شما . . .
بله، شما بهتر از من میدانید. (میخندد). اول یک رابط فرستاد که یک مطالبه دیگری داشت. نمیخواست من را ببیند می خواست استادم را ببیند. گفتم قضیه چیست؟ گفت ایشان حرفهایی دارد. گفتم اول من یک جلسه می نشینم. گفت باشد. قرار گذاشتیم رفتیم ماه رمضان هم بود. ایشان حرفهایش - چون مطالعه کردم یادداشت کردم - گفتم اینجا حرفت اومانیسم است اینجا حرفت پلورالیزم است. من ایشان را اهل مطالعه می دانستم اما یک خرده به من نگاه کرد و گفت پلورالیزم یعنی چه؟ تعجب کردم اصلا! و دیدم بحث خیلی جدی شد و در این بحث ها میگفت حاج آقا شما اگر دین می خواهید حمایت کنید، باید مثل ما حرف بزنید و الا حرفت را نمیپذیرند. گفتم آقای مشایی! ما نباید یک جوری حرف بزنیم که مخاطب بپذیرد. به این جمله من دقت بکنید، استادمان می گفت درست هم می گفت در اسلام باید یک جوری حرف بزنید که مخاطب بفهمد، نه مخاطب بپذیرد؛ بین این دوتا فرق است.
فردایش بود رفتم پیش آقای احمدی نژاد، گفتم مهندس این حرفها را میزند! گفت نه این حرفها را نمی زند. گفتم باشد این حرفها را نمی زند. من در آن جلسه برایم خیلی جالب بود. گفت هیچ کس نیاید. این را من یک گله بکنم، گفتم باشد، من رفقیم که همراهم بود گفتم بیرون باشد، ایشان هم بیرون بود من اول که صحبت کردم ایشان آدم مثل بعضی ها یواش یواش من پوشه ای داشتم باز کردم گفتم اینها، گفت من کی این حرفها را زدم؟ گفتم اینها این را خواندم، آن را خواندم اینجا این را گفتی، آن را گفتی اینها را که گفتم خیلی عصبانی شد. شما راهتان همین است باید راهتان را عوض بکنید. گفتم نه راه شما غلط است، این مسیر مسیر تبلیغ دین نیست مسیر تبلیغ اسلام نیست. ما موظف نیستیم به هر صورت ممکن دیگران را جذب بکنیم، هدف وسیله را توجیه نمی کند. خیلی ها از راه های مختلف دارند جذب می کنند.
اما صحبت این بود که اصلا این بحث بیرون درز نکند اما مدتی بعد من دیدم که وارونه هم جلوه دادند. به لحاظ فکری، یک مقدار ما با ایشان اختلاف داریم با آقای مشایی اختلاف داریم.
- دومین بار هم به دلیل سوال از آقای احمدی نژاد، رفتید
بله. با یکی از دوستان نماینده دیگر رفته بودیم که شما با توجه به تاثیری که روی آقای احمدی نژاد دارید یک مقدار او را آرام بکنید آقا فرمودند که کشور نیاز به آرامش دارد. این طرف صحبت می کردیم و آن طرف هم رایزنی می کردیم کشور آرام بشود.
- به شما گفت که کسی را معرفی بکنید که ما بلاعوض به آنها می دهید؟
یاد نمی آید، اصلا.
خیلی ممنون که با ما بودید؛ برنامه با دستخطی که حاج آقا نبویان به یادگار برای ما مینویسند به پایان می رسد.
«بسمه تعالی
سلام علیکم
ضمن تشکر از دست اندرکاران این برنامه وزین؛ هویت تمام مسئولین کشور به حل مشکلات این مردم عزیز است و حل مشکل هم به اعتماد به خداوند اعتماد به توان بالای جوانان این مرز و بوم و سلوک بر طریق اسلام است.
یقینا این ملت پیروز خواهد شد و دشمنان ملت نابود خواهد شد».
نظر شما