هر چه هست فارغ از اینکه درنهایت احمدی‌نژاد تایید صلاحیت می‌شود یا نه و نیز جدا از آنکه لاریجانی، کاندیدای انتخابات پیش‌ رو خواهد بود یا برنامه‌ای جز این در سر دارد، بعید است در یک نشست از این دو سیاستمدار سخنی گفته شود و تصویری از آن «یکشنبه سیاه» و ماجرای عجیب استیضاح شیخ‌الاسلامی از ذهن‌ها نگذرد.

احمدی نژاد لاریجانی

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از اعتماد، محمود احمدی‌نژاد پس از چند هفته سکوت نسبی اواخر هفته گذشته بار دیگر با یک مصاحبه، جنجالی تازه ساخت و بار دیگر خود را کمی از لابه‌لای اخبار مملکت که این روزها پیرو تشدید مصائب معیشتی ناشی از تحریم‌ها و البته شیوع گسترده ویروس کرونا، عمدتا اقتصادی است، بالا کشید. سیاستی که البته نه حالا که ۷، ۸ سالی از روزگار برو بیای این «مرد بهاری» و «دولت مهرورزی»اش می‌گذرد، بلکه حتی همان روزهای عجیب و فراموش‌ ناشدنی ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد هم، دست‌کم نزد بسیاری از ناظران و تحلیلگران سیاست ایرانی آشکار و مشهود بود و بسیاری حتی در مطبوعات و به ‌طور علنی، صریح و آشکار گفته و البته هنوز هم اگر فرصتی دست دهد و ضرورت ایجاب کند، می‌گویند که این شیوه احمدی‌نژاد است تا هر طور که می‌شود مانع از آن شود که فراموش شود.

او انگار بیش از هر سیاستمدار ایرانی به آن کنایه آشنای فرهنگ و زبان فارسی باور دارد که «از دل برود، هر آنکه از دیده برفت» و ظاهرا به همین دلیل هم هست که هر کاری می‌کند تا مقابل چشم و دیدگان ایرانیان بماند تا شاید به این واسطه، بخشی از قلوب ایرانیان را تصاحب کند یا دست پایین، به ‌تمامی از دل این مردم دور نماند.  

احمدی‌نژاد البته محبوب است. این گزاره صادقی است و اگر چه ممکن است به آن میزان که او و نزدیکانش می‌پندارند از محبوبیت برخوردار نباشد و در فهرست «محبوب‌ترین سیاستمدار ایرانی»، حتی نزدیک به رده‌های نخست هم نباشد اما این حقیقت به معنای آن نیست که نزد هیچ بخش و گروه جامعه ایرانی محبوبیت ندارد.

او محبوب است و هنوز هم با وجود خسارات سنگین ناشی از دولت ۸ ساله‌اش هستند ایرانیانی که روزها و ماه‌های دهه ۸۰ و دوران ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد را به عنوان روزهایی به یاد می‌آورند که عوایدی از دولت نصیب‌شان می‌شده. هر چند به اینکه اقتصاد مبتنی به نفت آن روزهای ایران، در آن سال‌ها چه میزان نفت را فروخت و چه مبالغی از فروش حاصل از این سرمایه ملی به‌واقع به جیب ملت رفت، موضوعی است که احتمالا همان زمان هم آنقدر برای عموم مردم مطرح نبوده، چه برسد به حالا که ۷، ۸ سالی از آخرین روزهای آن بازه زمانی ۸ ساله گذشته و فراموشی مزید بر علت شده است.  

فارغ از این بحث‌های بعضا تکراری و لزوما مربوط به گذشته اما اینکه محمود احمدی‌نژاد چرا حالا دوباره، آن‌ هم در آستانه یک انتخابات سراسری برای تعیین رییس‌جمهوری جدید مملکت خود را مقید به آن می‌داند که هر طور شده، هر از گاه با رسانه‌ای گفت‌وگو کند و با صحبت از «حصر» و آن تعبیر تلخ «خس و خاشاک» - و حتی اگر نیاز بود گفت‌وگو درباره شجریان و هیچ کس - نام خود را مطرح نگاه دارد، پرسشی است که ارایه پاسخ صریح به آن نه ممکن و شدنی است، نه معقول و مبتنی بر اصول حرفه‌ای کار روزنامه‌نگاری و ژورنالیسم که اهالی این حرفه را از «انگیزه‌خوانی» و «بیان حدس و گمان شخصی» دور نگه می‌دارد.

با این همه اما شاید پرتکرارترین تحلیل در این مدت، همان تحلیل‌های انتخاباتی بوده و بیراه نیست اگر بگوییم آنچه بیش از هر انگیزه‌ای، به عنوان انگیزه احتمالی احمدی‌نژاد از این بازگشت پرسروصدای رسانه‌ای مطرح شده، بحث «کاندیداتوری مجدد احمدی‌نژاد» بوده است. موضوعی که همین دیروز واکنش حسن غفوری‌فرد، ازجمله اعضای پیشین حزب موتلفه اسلامی و البته عضو فعلی جبهه پیروان خط امام و رهبری را برانگیخت. آنجا که این کنشگر کهنه‌کار اصولگرا به خبرآنلاین از «شرایط کاندیداتوری مجدد احمدی‌نژاد» ‌گفت و تاکید کرد که این شرایط برای احمدی‌نژاد، امروز سخت‌تر و دشوارتر از همیشه است؛ چرا که به باور غفوری‌فرد، «احمدی‌نژاد که بعید است کاندیدای جبهه پایداری باشد»، این اواخر بعضا «در سخنرانی‌هایی به اصل ولایت فقیه هم - با اشاره و کنایه - ایراد وارد کرده» و به این دلیل هیچ بعید نیست که سرنوشتی مشابه آخرین کاندیداتوری‌اش در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری ۹۶ برایش رقم بخورد.

غفوری‌فرد اما به جز این گفته‌های نه چندان دور از انتظار درباره احمدی‌نژاد، آن‌گاه که به عنوان یک اصولگرای سنتی، از وضع و اوضاع رقیب می‌گوید با دقت‌نظری دوچندان وارد می‌شود و در حالی که پیرو اتفاقات پیش و پس از انتخابات مجلس یازدهم در اسفندماه ۹۸، بسیاری از ناظران، احتمال پیروزی اصلاح‌طلبان در انتخابات واپسین جمعه بهار ۱۴۰۰ را بسیار ناچیز ارزیابی کرده‌اند، او حاضر نیست به این سادگی رقیب را دست‌کم بگیرد و بگوید کار برای او و همفکرانش، از همین حالا یکسره شده است.

او به پیروزی‌های انتخاباتی اصلاح‌طلبان در ادوار گذشته اشاره کرده و با تاکید بر اینکه احتمال پیروزی دقیقه نودی کاندیدای جناح چپ، مطرح است، تصریح کرده که این جریان سیاسی از «شانس خوبی برای انتخابات ۱۴۰۰ برخوردار است.»

با این وجود شاید کاندیدای احتمالی که با خواندن صحبت‌های غفوری‌فرد، بیش از دیگران، موردپسند او به نظر می‌رسد، نه گزینه احتمالی اصلاح‌طلبان و نه البته به هیچ عنوان احمدی‌نژاد است. او این اظهارات مطبوعاتی‌اش را با صحبت از علی لاریجانی به پایان برده و او را نه‌ فقط «چهره‌ای معتدل»، بلکه علاوه بر آن، «سیاستمداری موفق» توصیف کرده و با تاکید بر مشی و سوابق لاریجانی به عنوان یک سیاستمدار اصولگرا باور دارد که «اصولگرایان، ایشان را داخل اصولگرایی تعریف می‌کنند» و بر این پایه، معتقد است که لاریجانی نیز همان مشی خود را ادامه دهد.

هر چه هست فارغ از اینکه درنهایت احمدی‌نژاد تایید صلاحیت می‌شود یا نه و نیز جدا از آنکه لاریجانی، کاندیدای انتخابات پیش‌ رو خواهد بود یا برنامه‌ای جز این در سر دارد، بعید است در یک نشست از این دو سیاستمدار سخنی گفته شود و تصویری از آن «یکشنبه سیاه» و ماجرای عجیب استیضاح شیخ‌الاسلامی از ذهن‌ها نگذرد. روزی که صحن سبز بهارستان به رینگ نبرد دو ستاره عالم سیاست بدل شد و شاید از همان روز، هم راه لاریجانی از طیفی از اصولگرایان جدا شد و هم مسیر احمدی‌نژاد از جاده اصولگرایی!

کد خبر 550914

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha