شرکتهای هرمی در زمینههای مختلف اقدام به فعالیت میکنند، از جمله: سکه،گردنبند و تورهای مسافرتی و ... برمبنای نوع فعالیت، اسم شرکت هم تغییر میکند.
مشتریای که با خرید یکی از محصولات یا خدمات در شرکتهای هرمی عضو شود، باید بتواند با توجه به این شعار که «همیشه زود دیر میشود» هر چه سریعتر دیگری را عضو این مجموعه کند، در اینصورت وعده پورسانت به او داده میشود. برای این منظور هم سرگروهها آموزشهای لازم را به آنها میدهند تا برای جذب مشتری بیشتر با رقم خرید بالاتر شخص وقت و حوصله بیشتری صرف کند.
آنها معمولاً از طریق جلسه، سیدی، جزوه و کتابهای روز که اغلب مثبتاندیشی را به اعضا القا میکنند از اعضا میخواهند درباره فعالیت شرکت با دیگران صحبت نکنند به چند دلیل:
1 - دیگران با نفی شرکت وقت ما را میگیرند.
2 - با فرستادن امواج منفی بقیه را نسبت به کار ما بدبین میکنند.
3 - چون این پدیده بسیار جدید است کسی از آن خبر ندارد و آنرا نمیشناسد با آن مخالفت میشود مانند حرام بودن شطرنج و داشتن ویدئو و غیره که پس از مدتی، قانونی شدند. صبر کنید تا بعد از 6 تا 8 ماه دیگر با کیسههای پر از پول تمام آرزوهای دست نیافتنیتان را بهدست آورید.
در بدو شروع، به سراغ چند تن از افراد معتبر و گروههای مرجع میروند و توضیحاتی مختصر و ناقص راجع به کار این شرکت میدهند البته در این توضیحات همه آنچه را که باید بگویند نمیگویند برای حلال بودن این درآمد حتی فتوی میگیرند و متن استفتاء را به اعضای خود نشان میدهند. البته اخیراً بیشتر مراجع بازاریابی به این شیوه را حرام اعلام کردهاند.
کوئیستیها معتقدند که شرکت را با قوانین ایرانی دوباره متحول میکنند و به اعضا اطمینان میدهند که بالاخره این تجارت در ایران هم قانونی میشود.
با مطالعه جزوهها و سیدیهای آنها در مییابید که دقیقاً آنها برای جذب افراد، ضعفهای آنها را نشانه گرفتهاند. سرگروهها با دیدن دورههای روانشناسی، برای تقویت نیروهایشان به آنها بزرگی و اعتماد به نفس میدهند.با شخصیتپردازی و مهم و بزرگ جلوه دادن آنها جهت تامین اهداف مالی خود از افراد سوءاستفاده میکنند.
در زیر به چند نمونه از شعارهای آنها اشاره شده است:
- سرنوشتتان را بهدست بگیرید وگرنه دیگران این کار را خواهند کرد.
- شما میتوانید به هر چه میخواهید برسید.
- شما بزرگوارانی هستید که دیگران شما را کوچک نگاه داشتهاند درست مانند ملخی که شوق پرواز دارد و هر بار که میخواهد بپرد روی آن درپوش شیشهای میگذارند تا او عادت کند کمتر بپرد.
این شرکت برای اعضا مکتبی رویایی ساخته که به آنها بلندپروازی بیاموزد و آنها را آموزش دهد تا از روی ابرها، مشتریهای پولدار و پروپاقرص را به سوی خود جلب کنند و از تمام فوتوفنهای مثبتاندیشی و روانشناسی موجود در بازار که به روز نیز باشد استفاده میکنند.
در جلسات اولیه دو نفر را به مشتری تازه وارد نشان میدهند که یکی بهدلیل فعالیت خوب توانسته در ماه به درآمد موردنظرش برسد و به تازگی ماشین دلخواهش را تهیه کرده و دیگری که خوب بازاریابی نکرده و اندیشهاش را به سمت ثروت و مبلغ موردنظرش سوق نداده درآمد چندانی نداشته است.
عضو جدید میتواند انتخاب کند که در آینده چقدر وقت و انرژی بیشتری بگذارد تا به گزینه موفق برسد.
اعضای این شبکه یا شرکت با رویای پولدار شدن یک شبه و درآمد بهتر و بیشتر و دسترسی هر فرد به رویاهایش در زمان کوتاه، با شرکت در جلساتی که سرگروههای اصلی میگذارند هر هفته امیدوارتر از قبل به فعالیت میپردازند.
هر روز آرزوهایشان را مینویسند وقت خود را برای خواندن مطالب و یادگیری اصول جذب مشتری صرف میکنند و اعضا عملاً از اشتغال به هر کار دیگری دست میکشند. آنها برای ارائه روش تجارتی کمپانی روشهرمی pyramid scheme را رد میکنند و این شیوه جدید شرکت را به عنوان نتورک مارکتینگ (Net work Marketing) معرفی میکنند.
کلیه این روشها، ممنوع و غیرقانونی را کاملاً مشروع و قانونی میخوانند. آنها به قیمت ضرر دیگران و کلاه محترمانه بر سر مشتریهایی که از سر بیکاری و شاید بیپولی یا برآورده شدن آرزوهای طول و دراز خود به اینجا رو آوردهاند بازار خود را داغ میکنند. معمولاً در سیدیها به آنها آموزش میدهند که از افراد نزدیک و عزیزترین دوستانشان عضو بگیرند و به آنها بگویند که به نفع آنها است و برای بهبود درآمد خودشان این پیشنهاد به آنها داده شده است، به طوریکه فرد عملاً برای رها کردن این کار دست و پایش بسته میشود زیرا رها کردن این کار یعنی از دست دادن پول خودش و ضرر کردن دیگرانی که آنها را خیلی دوست دارد و یا نزدیکترین خویشاوند او هستند و ناچار بین رفتن و ماندن، درگیر ماندن و ادامه کار میشوند.
آیا درآمدی که از راه تخصص و تجربه و تلاش به دست میآید شیرینتر است یا درآمدی بیحساب از راهی که سبب زیان و خسران دیگران است؟
برآورده شدن آرزو و خواستهای که حق واقعی آدمی است و با توکل بر خدا و کار و تلاش و برنامهریزی و هدفگذاری بهدست میآید شیرینتر است یا رسیدن به آرزویی با تحمیق خلق که از راه درآمدی سهلالوصول عاید میشود.فتح قلهها با گامهای استوار و ورزیده لذتبخش است یا فتح رویایی خیالی و واهی از سر جاهطلبی و نیازهای گماشته شده در آدمی که با تحریک هوای نفسش عطش رسیدن به آنرا داغتر میکنند.