چهارشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۸۷ - ۱۶:۲۷
۰ نفر

محمود عوض- ناجیه نیسی: مهمترین روزنامه‌ها اختلاف دیدگاه‌های فاحشی در مورد مهمترین مسئله روز عراق داشتند. یکی از روزنامه‌ها نوشته بود:

«واشنگتن اعتراف می‌کند که از انعقاد پیمانی امنیتی با عراق قبل از اتمام دوره ریاست‌جمهوری بوش عاجز است».

در همین خبر آمده است که یکی از مسئولین برجسته حکومت آمریکا که برای اولین بار به چنین اعترافی اقرار کرده است اعلام کرده که هنوز به مهلت سازمان ملل برای ابقای نیروهای آمریکایی در عراق امیدوار است و نیروهای آمریکایی تا پایان دسامبر آینده در عراق حضور خواهند داشت.

این بدان معناست که حکومت آمریکا تصمیم‌گیری نهایی و سونوشت‌ساز را در خصوص حضور نیروهایش در عراق و یا بازگشت آنها و انتقال حکومت و قدرت به نیروهای عراقی را به رئیس‌جمهور آینده خواهد سپرد. اما به هرحال رابرت‌گیتس، وزیر دفاع آمریکا گفت که کشورش از انعقاد پیمان امنیتی با عراق دست نخواهد کشید.

در همان روز روزنامه دیگری نوشته بود: «واشنگتن از پیشرفت قابل ملاحظه‌ای در مذاکرات خبر داد و انعقاد پیمان را تا پایان ماه آینده بعید نمی‌داند». این تصریح از زبان دیوید ساتر فیلد معاون کاندولیزا رایس بیان شده است.

وی طی یک کنفرانس خبری در منطقه الخضرا در بغداد اعلام کرده بود که رایان کروکر مذاکرات را تا انعقاد این پیمان استراتژیک با عراق رهبری خواهد کرد، ایالات متحده تاریخ دقیقی را برای انعقاد این پیمان معین نکرده، ولی اعلام کرده است که تا پایان ماه آینده فرصت زیادی برای انعقاد این پیمان داریم.

پوشش خبری این اخبار که از طریق روزنامه‌ها و پایگاه‌های خبری منتقل می‌شود متفاوت و حتی متناقض است. این تناقض در خود سیاست آمریکا بویژه در رابطه با مسئله عراق نهفته است.

در همان روز اخبار جورج بوش را در آخرین سفر ریاست‌جمهوریش به اروپا پیگیری کردیم در آنجا بوش رهبران آمریکا و اروپا را از خطر ایران در صورت دستیابی به سلاح هسته‌ای آگاه کرد و به همپیمانان اروپائیش سفارش می‌کند که روابط خود را با ایران قطع کنند تا ایران راهی جز توقف غنی‌سازی اورانیوم برای برقراری رابطه با کشورهای اروپایی نداشته باشد. 

در همان روز سخنگوی وزارت دفاع آمریکا اعلام کرد که نیروهای آمریکایی در عراق هرگز در حملات نظامی به کشورهای همسایه عراق از جمله ایران به کار گرفته نخواهند شد در همان حال وی اعلام کرد که تمام کشورهای جهان باید از نیروهای آمریکایی حمایت کنند.  

روزنامه انگلیسی تایمز نیز طی خبری آورده بود که جورج بوش طی تماس تلفنی با نوری المالکی تاکید کرده بود که حکومت آمریکا قصد ندارد سیادت سرزمینی عراق را مخدوش نماید و حضور نیروهای آمریکایی در عراق تنها با هدف همکاری با نیروهای عراقی است. وی طی این تماس تلفنی آمادگی حکومت آمریکا را برای تجدید نظر و بررسی در مورد بندهای مورد اختلاف در  پیمان امنیتی اعلام کرد.

البته تلاش‌های آمریکا در این زمینه ناموفق بود، زیرا ایرانیان باز از زبان رهبر خود سید‌علی خامنه‌ای موضع خود را اعلام کرده و گفتند که مشکل اساسی عراق حضور نیروهای آمریکایی و دیگر نیروهای بیگانه در سرزمین عراق است.

روزنامه ایندی‌پندنت نیز کشف کرد که ایالات متحده حدود 50 میلیارد دلار از اموال عراق را در بانک مرکزی خود به گرو گرفته است و از این مبلغ برای اعمال فشار به عراق جهت امضای پیمان که شامل 50 پایگاه نظامی آمریکایی آمریکایی در عراق است، استفاده می‌کند.

آمریکا اهرم فشار دیگری برای اجبار عراق در دست دارد و آن تهدید عراق به خسارت 40 درصدی در معاملات سنگین است، زیرا عراق از زمان حمله صدام حسین به کویت تحت محاصره اقتصادی به‌سر می‌برد و طبق بند هفتم اساسنامه سازمان ملل متحد هنوز تهدیدی برای امنیت و ثبات بین‌المللی به‌شمار می‌رود.

مذاکره‌کنندگان آمریکایی به عراقی‌ها هشدار دادند که تاوان نادیده گرفتن بند هفتم اساسنامه سازمان ملل انعقاد پیمان استراتژیکی با آنهاست. پیمانی که در هر صورت تنها سرپوشی قانونی برای وضع موجود است.

آمریکا می‌خواهد که عراقی‌ها با اکراه یا اطاعت با حضور نظامی نیروهای نظامیش در کشورشان برای مدت نا‌معلوم و با اختیارات نا محدود موافقت کنند.
از نظر آمریکا ایران نیز باید این حقیقت تلخ و شرایط موجود را بپذیرد تا اوضاع از بد به بدتر دگرگون نشود.

همان‌طور که معاون نخست‌وزیر اسرائیل تصریح می‌کند «گزینه دیگری غیر از حمله به ایران برای توقف برنامه‌های هسته‌ای آن باقی نمانده است و سه روز قبل از سخنان موفاز ایهود اولمرت اعلام کرده بود به هر وسیله ممکن باید از تلاش‌های هسته‌ای ایران جلوگیری شود و اسرائیل ایران هسته‌ای را نمی‌پذیرد. 

اسرائیل در این راستا در همین‌جا متوقف می‌شود و بیش از این جلو نمی‌رود، زیرا می‌داند آمریکا در گردآوری کشورها به دنبال خود تواناتر است گذشته از آن آمریکا و اسرائیل می‌خواهند وانمود کنند که مشکل بین ایران و جامعه بین‌الملل است نه بین ایران و هر کدام از آنها.

ایران برای بیستمین بار تکرار کرد که هرگز به دنبال سلاح هسته‌ای نیست و فعالیت‌های هسته‌ای آن کاملا مسالمت‌آمیز می‌باشد. آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای نیز مرتب تکرار می‌کند چنانچه آمریکا و اسرائیل شواهدی دارند که عکس ادعاهای ایران را ثابت می‌کند شواهد خود را ارائه دهند تا آژانس آنها را بررسی و بازرسی نماید. این امر طبعا تا‌کنون اتفاق نیفتاده است.

ولی اتفاقی که به وقوع پیوست این بود که اسرائیل پایگاهی را در سوریه هدف بمباران قرار داد و ادعا کرد که در آن پایگاه تاسیسات هسته‌ای سوریه نگهداری می‌شود که سوریه این مطلب را به‌شدت رد کرد. دکتر محمد البرادعی مدیر‌کل آژانس هسته‌ای نیز در واکنش به این حمله اسرائیل در گفت‌وگو با روزنامه آلمانی اشپیگل اعلام کرد حمله اسرائیل به پایگاه سوریه به بهانه اشتباه آن با تاسیسات هسته‌ای و حمله به ایران بدون هماهنگی با سازمان ملل متحد جهان را به قرون وسطی بازخواهد گرداند. 

حقیقت امر این بود که آمریکا و اسرائیل می‌خواستند ایران را از هر‌‌گونه فعالیت هسته‌ای مسالمت‌آمیز یا غیر‌مسالمت‌آمیز باز دارند.
اشغال عراق و قبل از آن افغانستان شروع طرح امپراطوری وسیعی است که طبق گفته برژینسکی مشاور امنیتی سابق آمریکا از کانال سوئز در مصر تا مرزهای چین ادامه دارد و برای آن نام منطقه بالکان جهانی را به استعاره از منطقه بالکان اروپا انتخاب کرده‌اند.

در گذشته سه امپراطوری بر این منطقه وسیع حکمرانی کرده‌اند. امپراطوری اتریش منطقه بالکان اروپایی را زیر سیطره داشت، امپراطوری عثمانی بر خاورمیانه حکمرانی کرد و امپراطوری شوروی آسیای مرکزی را زیر سلطه داشت.

اکنون در سال 2008  طرح امپراطوری آمریکا می‌خواهد سه امپراطوری را در یک راستا به زیر سلطه خود ببرد. البته آمریکا خوش اقبال خواهد بود اگر تا انتخابات چهارم نوامبر آینده عاقلانه در مورد این موضوع بیندیشد و این در سیاست مدت زیادی است.

همشهری امارات به نقل از روزنامه الحیاة

کد خبر 55396

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز