همشهری آنلاین - پیروز حناچی شهردار تهران: پنجشنبه هفدهم مهرماه استاد برجسته آواز ایران، محمدرضا شجریان، پس از چند سال مبارزه با بیماری، دار فانی را وداع گفت و جامعه ایران را سوگوار یکی از محبوبترین و اثرگذارترین چهرههای فرهنگ معاصر ایران زمین کرد. واکنشهای متعددی که در همین مدت کوتاه از سوی طیفهای مختلف اهالی فرهنگ و مردم عادی به درگذشت خسرو آواز ایران نشان داده شده، بهخوبی حکایت از جایگاه برجسته استاد شجریان در جامعه و فرهنگ معاصر ایران دارد. فعالیت هنری استاد شجریان در دورهای از زمان آغاز شد که از یکسو سنتهای دیرینه کشور برای مدتزمانی طولانی تجدید نشده بود و از سوی دیگر با مواجهه ایران با جهان مدرن بیم آن میرفت که جامعه ایران با کلیت فرهنگ سنتی خود دچار انقطاع شود. چه به تعبیر دکتر رضا داوری اردکانی در زمان مواجهه ما با غرب مدرن ما افتاده بودیم و غرب ما را افتاده میخواست. در چنین شرایطی ارجاع استاد شجریان به فرهنگ و هنر ایرانی، گامی بلند در جهت احیا و تجدید سنتهای ارزشمند ایرانی نهفقط در سطح ایران و ایران فرهنگی که در سطح جهان بود. کنسرتهای متعدد ایشان در کشورهای مختلف جهان، گامی بلند در معرفی ارزشهای هنری و انسانی فرهنگ سنتی ایران به جهانیان بود. پیوندهای عمیقی که آثار استاد شجریان با جان و دل مردم ایران و حتی بسیاری از مردمان در دیگر کشورهای جهان برقرار کرده، بهخوبی نشاندهنده موفقیت ایشان در احیای فرهنگ سنتی و معرفی ارزشهای ماندگار و فرازمانی این فرهنگ به جهانیان است.
ایشان خود در اینباره اشاره کردهاند: «راه من، راه مردم بوده است. اَشکالی از هنر که نمیتوانند به مانایی دست پیدا کنند، در سنتها گرفتار میشوند و نمیتوانند خود را از محدودیتهای آن سنتها نجات دهند، نمیتوانند با جامعه ارتباط برقرار کنند و فراموش میشوند. من اما همیشه سعی کردم ارتباطم را با جامعه و مردم حفظ کنم؛ مردمی که در کلیت به رودخانهای میمانند که مدام نسلهای جدید، به مثابه جریان آب تازه، به آن وارد شده و آن را تغییر میدهند. من تلاش کردهام راکد نمانم و با نسلهای جدید و جوان حرکت کنم. ضمن اینکه اصالتها و سنتهای زمان خود را دارم، اما آنها را تغییر میدهم. سنت را نو میکنم.» او عاشق فرهنگ و شعر و موسیقی ایران بود.
چنانکه کارشناسان برجسته موسیقی و آواز تأکید کردهاند، بخش مهمی از ماندگاری آثار استاد به ابداعات متعدد شکلی او چه در آواز و چه در موسیقی و چه در ساختوسازهای جدید بازمیگردد که سبب شد به تعبیر خود استاد، ایشان تکرار و مشابه هیچ شخص دیگری در تاریخ موسیقی ایران نباشد (این منحصربهفرد بودن خصیصه اکثر هنرهای سنتی ایران مانند نگارگری، موسیقی مقامی و فرش است) و با شناخت دقیق مآثر فرهنگ معاصر ما، امرِ نو و منحصربهفرد خویش را خلق کند. استاد خود در اینباره گفتهاند: «اساتید مختلف من همگی در سنت بودند. من از همه آنها درسهای فراوانی آموختم. اما چون از نسل دیگری بودم، چیز دیگری ساختم. در واقع از موادی که آنها در اختیار من قرار دادند، شکل دیگری ساختم. شکلی که تفاوت زیادی با شکل اول ندارد، دستمایه آن همان سنت بوده، اما باز متفاوت است.»
اما فراتر از ابداعات فرمی، هنر استاد شجریان، نحوه انتخاب اشعار و زندگی شخصی و اجتماعی او بهمدت بیش از نیمقرن، وحدتی بینظیر را نشان میدهد که بهنظر یکی از مهمترین اسرار ماندگاری ایشان است. استاد چنانکه خود تأکید کردهاند همواره خواستهاند برای مردم ایران پیامآور عشق و عاشقی و دوستی باشند. او عاشق مردم ایران بود. پیوند ناگسستنی استاد شجریان با برجستهترین سراینده اشعار عاشقانه تاریخ ایران، حافظ شیراز، در همه دوران فعالیت حرفهای ایشان، بهخوبی نشان میدهد که «سخن عشق»، ورای مرزها و هویتها و تفاوتها، پیام ماندگار استاد برای ایرانیان و جهانیان بوده است. همین پیام در همه ایام زندگی اجتماعی استاد و منش وی و نحوه انتخاب اشعار متناسب با حس و حال اجتماعی مردم در دورههای مختلف قابل رویت است. پیوند عاشقانه استاد با مردم ایران، سبب شد که او همواره زبانِ هنری بیانِ حال مردم باشد و به همین دلیل در جان مردم رخنه کند؛ بیآنکه آثار او در حصار زمان گرفتار شوند و به آفت کهنگی و از مد افتادگی گرفتار شوند.
علاوه بر آن از حیث شخصی بارها در مصاحبههایشان تأکید کردهاند که عاشق کارشان بودهاند. نزدیکانشان مانند سایه روایت میکنند این عشق بهحدی بوده که هرجا اثری و شکلی از هنر موسیقی و آواز ایران شناسایی میکردند که احتمال میدادند آن را نشنیده باشند، با انگیزهای وصفناپذیر بهدنبال آن میرفتند تا بر دامنه شناخت خود از فرهنگ و هنر ایران بیفزایند. ایشان عاشق آواز و موسیقی ایران بودند.
استاد همچنین در تمام طول زندگی عاشق خانواده و طبیعت بودند. وقت بسیاری را با خانواده و در طبیعت میگذراندند و چنانکه محبوبیت و آثار فرزندانشان نشان میدهد میراث عشق به مردم و هنر را بهخوبی برای فرزندانشان به یادگار گذاشتند. در زمانهای که نفرت و خشونت و نامداراگری در اینسو و آنسوی جهان زبانه میکشد، «سخن عشق» از زبان شجریان میتواند منادی همبستگی اجتماعی، نفی خشونت و تقویت پیوندهای انسانی در همهجای جهان باشد. شجریان را نباید در حصار سیاست یا سنت گرفتار کرد. آوای ماندگار او میراثی نهفقط برای ایرانیان که برای همه کسانی است که دل در گرو عشق و ارزشهای انسانی دارند. یادش گرامی و پیامش جاویدان باد.
نظر شما