شنبه ۸ تیر ۱۳۸۷ - ۰۹:۳۷
۰ نفر

یک گروه از محل‌هایی که این محصولات را عرضه می‌کنند، مغازه‌هایی است که به آنها بانک‌ می‌گویند و کالا‌های بانکی را می‌فروشند.

شما می‌روید، حساب پس‌انداز باز می‌کنید، و فرض بر این است که پولی را که شما در آن‌جا می‌گذارید، کسی می‌گیرد، و با آن چیزی را خلق می‌کند. کسی هم پول را می‌گیرد و با آن کارخانه بافندگی، مدرسه، آرایشگاه و... راه‌اندازی می‌کند و خلق ارزش می‌کند، یعنی محصولات خدمات تولید می‌کند.

گروه دوم مغازه‌هایی است که در بازار سرمایه فعالیت می‌کنند؛ مغازه‌هایی که به آنها کارگزاری‌ می‌گویند، و در این بازار کار می‌کنند. یعنی پول را از شما می‌گیرند، و سهام شرکتها ‌ـ چیزی که در قرن پانزده یا شانزدهم خلق شده، و نقش عمد‌ه‌ای در ظهور تمدن بشری هم داشته، و مخصوصاً مفهوم شرکت سهامی عام که پول را از شما می‌گیرد، تجمیع می‌کند، 100 هزارتومان، یک میلیون تومان، 10 میلیون تومان، 100 میلیون تومان جمع می‌کند، و یک‌دفعه 10 میلیارد تومان سرمایه‌گذاری می‌کند ـ به شما می‌دهد و این امکان را پدید می‌آورد که تجمیع منابع صورت گیرد. بنابراین، به‌جای اینکه شما یک اتومبیل را  10 میلیون تومان بخرید و نگاه ‌دارید که بعداً آن را‌گران‌تر بفروشید؛ اتومبیلی که با نگاه داشتن آن در پارکینگ، فقـط مستهلک می‌شود، 10 میلیون تومان می‌دهید و سهام ایران‌خودرو می‌خرید. فرض بر این است که سهام ایران‌خودرو نهایتاً از طریق آنچه در بورس بازار اولیه نامیده می‌شود، این پول را در ایران‌خودرو سرمایه‌گذاری می‌کند، و بنابراین، خلق ارزش می‌شود.

باید اعتراف کنیم که اجناس مالی در ایران بسیار محدود است. دارائی‌های مالی باید متنوع شوند تا مردم حق‌انتخاب پیدا کنند. همانطور که فروشگاه‌ شهر و روستا رفت، و شهروند و رفاه آمد، امروزه می‌گوییم که برای خرید انواع محصولات حق انتخاب داریم؛ در حوزة کالا‌های مالی هم باید اینطور باشد.

 باید 10، 20 و 100 نوع محصول مالی باشد تا هرکس به انتخاب خودش، محصول مناسب‌تر را انتخاب کند. کسی که می‌خواهد 3 ماه پس‌انداز کند، به او نگوییم که یک‌سال پس‌انداز کن؛ کسی که می‌خواهد 2 روز پس‌انداز کند، نگوییم 10 روز پس‌انداز کن. به مردم باید حق‌ انتخاب بدهیم؛ حق ‌انتخاب درست.

پس، این اتفاق خوبی در اقتصاد ماست که توجه‌ مردم به این جلب شده که بنگاه‌های اقتصادی‌ای هم وجود دارد که جنس مالی می‌فروشند. به‌جای این‌که بروم و با خرید یک دستگاه تلویزیون پس‌انداز کنم و آن را نگاه دارم، این ذهنیت کم‌کم دارد پیدا می‌شود که کالای مالی خریداری شود.

 یاد بگیریم که مثلاً برای جهیزیة دخترمان، به‌جای این‌که یخچال بخریم و نگاه‌داریم که مستهلک و خراب می‌شود و در طول زمان از بین می‌رود، و به قول امروزی‌ها دِمده شود می‌توانیم برایش سهام بخریم، یا برایش حساب سپرده باز کنیم، یا بیمة عمر خوب برایش بخریم، و در کل جنس مالی بخریم. امروز اگر می‌خواهیم به کسی جایزه بدهیم، حتماً لازم نیست که سکه بدهیم، می‌توانیم به جای آن، به وی سهام بدهیم.

کد خبر 56298

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز