کوی گلستان سبزوار سال‌ها محل فعالیت آهنگران بوده اما امروز به دلیل مشکلات اقتصادی برخی از مغازه‌ها تعطیل شده و برخی هم آهنگری را به عنوان شغل دوم خود انتخاب کرده‌اند.

آهنگر

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، از کوی گلستان سبزوار با جمعیت حدوداً ۴ هزار نفری و مشکلات فراوانش با خانه‌های قدیمی و بعضاً تاریخی‌اش که در یک طرف آن مدرسه فخریه با قدمتی بیش از هزار سال قرار گرفته، گزارش و مطالب زیادی نوشته شده است، اما کمتر کسی به سراغ شاغلان این منطقه رفته و به مشکلات مردمش پرداخته است. برخی از مسئولان، این قسمت از سبزوار را با مردمان داخل آن تافته جدا بافته از شهر می‌دانند و به هنرمندانش که بسیاری از کودکی پای دستگاه‌های خراطی و کوره‌های آهنگری استاد کار می‌شوند، بها می‌دهند.

در یک روز پاییزی که خزان درختان از راه رسیده و برگ‌های زرد پاییزی کوچه‌های پر درخت سبزوار را رنگارنگ کرده، پای به کوی گلستان در کنار چهارراه بیهق سبزوار قدم می‌گذارم. برخی از مغازه‌های آهنگری تعطیل شده و تعدادی از آنها باز و کارگران و صاحبان آهنگری در حال فعالیت هستند.

بسته شدن مغازه‌ها به دلیل گرانی و بی‌ثباتی قیمت‌ها

حسین احمدآبادی یکی از آهنگران این بازار با شکایت از بی‌ثباتی قیمت‌ها و گرانی آهن‌آلات می‌گوید: بازار از حدود شش ماه گذشته تا به امروز خیلی به هم‌ریخته و بی‌ثبات است؛ هر بار با درست کردن ابزار و وسایل آهنی و فروش آنها نه تنها سودی نصیبمان نمی‌شود بلکه مجدداً برای خرید آهن جدید مجبوریم از سرمایه خود هزینه کنیم تا بتوانیم جنس نو بخریم. به عنوان مثال آهن موجود در مغازه را ۱۵ هزار تومان خریدم و بعد از ساخت، ۲۳ هزار تومان فروختم، ولی وقتی برای خرید مجدد مواد اولیه رفتم مجبور شدم مواد اولیه تولیدی آهن فروخته شده را ۲۷ هزار تومان بخرم. برخی از آهنگران این مسیر، کارشان را تعطیل کرده و به سراغ کار دیگری رفته‌اند، اگر از ابتدای سال درب مغازه‌ام را مانند بسیاری دیگر از مغازه داران بسته بودم، اجناس داخل مغازه‌ام چندین برابر شده بود و از سرمایه‌ام خرج نکرده بودم.

این آهنگر با اشاره به قیمت نبشی آهن که از ۳۰ هزار تومان در عرض کمتر از یکسال به ۱۱۵ هزار تومان رسیده، می‌گوید: ۱۵ سال آهنگر هستم و در گذشته ۵ نفر دیگر به غیر از خودم از این آهنگری درآمد داشته و نان خانه‌شان را تأمین می‌کردند، اما به دلیل گرانی و به‌هم‌ریختگی بازار، آنها کارشان را ترک کردند و تنها خودم با چند دانشجو در حال کار هستیم.

گرانی‌ها شغل اصلی من را از آهنگری به کشاورزی تغییر داد

احمدآبادی ادامه می‌دهد: منم مجبور شدم در این بازار خراب و گرانی اجناس به سراغ زمین کشاورزی پدری‌ام برگردم و به آهنگری به عنوان شغل دوم نگاه کنم.

جوکار از دیگر آهنگران این بازار آهنگری که ۲۰ سال از جوانی‌اش را در پای کوره‌ها و دستگاه‌های آهنگری گذرانده نیز می‌گوید: در گذشته برای تولیدات آهنی با کامیون و خودرو مواد اولیه را تهیه می‌کردیم، ولی این روزها مجبورم روزانه یک ورق با موتور بیاورم، زیرا مواد اولیه خیلی گران شده و توان خرید نداریم. این روزها برای ماندگاری در بازار و ادامه کار، نقدینگی و سرمایه زیادی نیاز هست که بسیاری از افراد توان لازم را ندارند.

کمی آن‌طرف‌تر نوجوانی به همراه دایی‌اش در پای کوره آهنگری در حال پتک زدن بر روی آهن گداخته هستند؛ ابوالفضل دیمی، می‌گوید: از چهارم ابتدایی در این منطقه کودکان مثل من درس و مشق را رها می‌کنند و در کارگاه‌های خراطی و آهنگری مشغول شاگردی می‌شوند. درس که بخوانم دوباره باید برگردم پای همین کوره آهنگری تا بتوانم از این آتش و آهن نان دربیاورم.

اکبر شنوایی، آهنگر می‌گوید: از جوانی پای همین کوره‌ها بودم و تا روز آخر عمرمان کار می‌کنیم تا لقمه‌ای نان حلال برای خانواده خودمان ببریم.

او در پاسخ به این‌که چرا برخلاف این‌که خود تولیدکننده اجناسی مثل داس، بیل، بیلچه و… است، اما اجناس چینی را می‌فروشد، بیان می‌کند: اجناس چینی به دلیل این‌که ارزان‌تر از اجناس ایرانی هستند، مشتری خاص خودشان را دارند، ولی این روزها که با بالا رفتن قیمت دلار گران شده‌اند، کمتر مشتری دارند. به دلیل فقر و محرومیت، اکثر اهالی ساکن در منطقه گلستان و رسیدگی نکردن مسئولان به این نقطه شهری بسیاری از کودکان با رها کردن تحصیل از چهارم ابتدایی یا اول راهنمایی درب مغازه‌ها مشغول کار می‌شوند. من ۵۰ سال سن دارم و از ۱۳ سالگی بعد از پنجم ابتدایی در این آهنگری مشغول کار بوده‌ام، تا زمان مرگ مشغول کار در این کارگاه‌ها خواهم بود و هیچ بیمه‌ای نداریم.

وقتی از او درباره صادرات تولیداتش پرسیدیم، این طور پاسخ می‌دهد: آنقدر سرم شلوغ است و تعمیرات زیاد از روستاهای اطراف داریم که تاکنون به فکر صادرات نبودم.

فعالیت بیش از ۱۳۰ صنعت‌گر در کوی گلستان

این آهنگر کوی گلستان سبزوار با بیان این‌که حدود ۲۰ آهنگر در این منطقه در حال فعالیت هستند و حدود ۱۰۰ تا ۱۲۰ نفر در شغل خراطی و در صنعت چوب مشغول فعالیت هستند، اظهار می‌کند: خراط‌ها اکثراً تولیداتشان را به تهران و مشهد و از آنجا به کشورهای خارجی صادر می‌کنند و آهنگران نیز تولیدات خودشان را به روستاهای اطراف می‌فروشند. برخی از مغازه‌های اطراف نیز توسط مغازه‌داران بالادست ما خریداری شده و به انبار اجناس تبدیل شده است. انسان باید انصاف داشته باشد، دریافت قیمت بیشتر از حد خودش درآمدمان را حرام می‌کند و نمی‌خواهیم نان حرام سر سفره‌مان باشد. اکثر افرادی که مشتری ما هستند از قشر پایین جامعه و کشاورزان هستند که درآمد زیادی ندارند و دریافت قیمت بالا اجحاف در حق مشتریان است و وجدانمان قبول نمی‌کند.

یکی دیگر از آهنگران کوی گلستان می‌گوید: من هم مثل سایر افرادی که اینجا کار می‌کنند، درس و مشق را رها کردم و به دنبال لقمه‌ای نان حلال هستم. درس خواندن زمانی خوب هست که شرایطش فراهم باشد و غم نان نداشته باشید. وقتی از صبح تا شب کار می‌کنیم و هشتمان گرو ۹ هست، درس خواندن چه فایده و ثمری برایمان دارد. با کدام پول درس بخوانیم؟

آهنگران و صنعتگران کوی گلستان با تمام مشکلاتی که دارند باز هم چشم امید به آینده بهتر دوخته‌اند، مشکلاتی که در کنار فقر و محرومیت با آنها دست و پنجه نرم می‌کنند

کد خبر 564052

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha