که حاکی از ارائه کمکهای مالی به مبلغ 20 میلیون یورو از سوی اتحادیه اروپا به دمشق به منظور هزینه کردن آن در بخش آموزش بود.این خبر در حالی مخابره شد که فرانسه تمامی تلاشهای خود را برای حضور بشار اسد رئیسجمهور فرانسه در نشست 13 جولای آینده به منظور بررسی و اعلام تشکیل اتحادیه مدیترانه به کار بسته است.
اما آیا با توجه به رخدادها و تحولات منطقهای و بینالمللی، اسد در این نشست که در آن، ایهود اولمرت نخستوزیر اسرائیل نیز شرکت خواهد کرد، حضور مییابد؟ و در صورت حضور وی، آیا این حضور به مثابه تمایل رسمی سوریه به منظور صلح با اسرائیل و گشوده شدن روزنهای در تعامل دو طرف سوری و اسرائیلی است یا خیر؟
در ثانی هدف کوتاهمدت و بلندمدت اسرائیل و فرانسه به عنوان نمایندهای از غرب از این تعاملات چیست و آیا سوریه خواستههای این دو را خواهد پذیرفت؟
امکان سفر بشار اسد به فرانسه طی ماه آینده میلادی زمانی قوت گرفت که خبرهای رسمی و غیررسمی، عزیمت ولید المعلم وزیر خارجه سوریه به پاریس را در چهارم جولای آتی اعلام کردند.
المعلم قرار است در این سفر با همتای فرانسوی خود برنار کوشنیر دیدار کرده و جدول کاری دیدار اسد با سارکوزی و دیگر برنامههای این سفر را آماده نماید. سفر المعلم به پاریس اولین سفر در نوع خود از سال 2004 تاکنون میباشد.
وی همچنین قرار است با کوشنیر درباره بازار مشترک اتحادیه اروپا و سوریه که روند آن پس از رویدادهای لبنان متوقف شده بود، رایزنی نماید.
پیش از اینها، منابع خبری نزدیک به اسرائیل اعلام کردند ایهود اولمرت نخستوزیر این رژیم به نمایندههای خود در مذاکرات غیرمستقیم سوریه و اسرائیل با وساطت ترکیه که دور دوم آن هفتههای گذشته در آنکارا برگزار شد، تاکید کرده که تمام تلاش خود برای اقناع سوریها به منظور واداشتن بشار به سفر به فرانسه به کار گیرند.
اینکه آیا سوریها در دور دوم مذاکرات غیرمستقیم با اسرائیل، این خواسته را قبول کردهاند یا خیر، هنوز مشخص نیست اما با توجه به عزیمت قریبالوقوع المعلم به فرانسه، احتمال سفر بشار اسد به پاریس برای شرکت در کنفرانس طرح اتحادیه مدیترانه هم بالاست.
اما نمیتوان حضور بشار اسد به مانند دیگر همتایان خود در کشورهای حاشیه دریای مدیترانه را به معنای موافقت وی با دیدار با ایهود اولمرت قلمداد کرد. چرا که سوریها در کنفرانس آناپولیس نیز ولید المعلم وزیر خارجه خود را راهی آن کنفرانس کردند، کنفرانسی که در آن علاوه بر مقامات عرب و آمریکایی، اولمرت نیز حضور داشت و بنا به تاکید مقامات دمشق، این حضور به معنای دیدار رودر روی دو طرف نبود، بلکه صرفا نشستن بر سر یک میز است.
بنا براین، در صورت حضور اسد در این کنفرانس، نباید زیاد به دیدار و گفتوگوی رودرروی دو طرفی امیدوار باشیم که یکی از آنان اشغالگر سرزمینهای دیگری است، هر چند که مذاکراتی غیرمستقیم در این باره، در جریان است.
اسرائیلیها در این میان و با استفاده از برگ اتحادیه مدیترانه میکوشند تا سوریه را به دام اهداف میان مدت و چهبسا بلند مدت خود گرفتار کنند. اسرائیلیها و در کنار آنها، طرفهای غربی سعی بر آن دارند تا با ارائه کمکهای مالی و اقتصادی و خارج کردن سوریه از دایره به اصطلاح انزوا، زمینه را برای خارج کردن آن از جرگه حامیان مقاومت در لبنان و فلسطین فراهم سازند و در درجه بعد، نوعی گسست در روابط تهران – دمشق ایجاد نمایند تا با خیالی آسوده، با ایران تعامل نمایند.
اما سوریها به نظر نمیرسد که چندان تمایلی به راه افتادن به دنبال دانه این دام باشند. دمشق اخیرا موافقت با مدیریت مزارع شبعا از سوی سازمان ملل تا زمان ترسیم مرزهای نهایی میان لبنان و سوریه را رد و اعلام کرده تا زمان اشغال این مزارع از سوی اسرائیل، بحث و مناقشه این امر، بیپایه و بینتیجه است.
علاوه بر آن، سوریها برآناند تا غرامت انزوای کشور خود که به رهبری فرانسه علیه آنها اعمال شد را از ساکنان کاخ الیزه بگیرند.
در درجه بعد، سوریه و به زبان بلندپایهترین مقام خود یعنی بشار اسد، هرگونه بحث و مناقشه در روابط خود با ایران را رد کرده و آن را مسئلهای کاملا داخلی دانسته که هیچ کشوری حق اظهارنظر درباره آن را ندارد.
سوریها طی چهار سال گذشته بیشترین هزینه را از قبل تحولات منطقهای و بینالمللی پرداختند و اغلب طرفهای غربی و حتی عربی کوشیدند تا آن را در حالتی از انزوا قرار دهند.
برخی از کشورهای عربی کوشیدند تا با انواع کمکها، مخالفان سوریه را در لبنان تقویت نموده و تصویری تشویش شده از دمشق در عرصه منطقهای و بینالمللی عرضه نمایند.
اما دمشق اکنون در برابر خود میدان بسیار بازی را برای جولان دادن و ثمرچینی رویارویی خود با طرفهای غربی و نیز عربی میبیند که میکوشد تا با حفظ مصالح ملی و خارجی خود، بیشترین بهره را از آن گرفته و حریف کیش شده خود را مات نماید.
همشهری امارات