نخستین دختر نابینای فارغ‌التحصیل از هنرستان موسیقی دختران است که توانست باساز تخصصی سنتور وارد این هنرستان شود. خرداد ۱۳۷۱ به دنیا آمده و از همان کودکی به موسیقی علاقه داشته است.

نابینا

همشهری آنلاین - معصومه حق‌جو:   نخستین دختر نابینای فارغ‌التحصیل از هنرستان موسیقی دختران است که توانست باساز تخصصی سنتور وارد این هنرستان شود. خرداد ۱۳۷۱ به دنیا آمده و از همان کودکی به موسیقی علاقه داشته است. نابینایی مادرزاد اجازه نمی‌داد از چشم‌هایش برای خواندن نت‌ استفاده کند، اما او از گوش‌هایش برای شنیدن ضرباهنگ و ریتم کمک گرفت و توانست شنیده‌هایش را روی کیبورد اجرا کند. دوران دبستان با نت‌خوانی آشنا شد و در ۹سالگی آموختن پیانو را آغاز کرد.

بعد از یادگیری تئوری موسیقی و زمانی که ۱۲ ساله بود به سمت یادگیری گیتار رفت. ارغوان حمسی در حال حاضر فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشدساز سنتی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. او در حال حاضر در انجمن علمی و آفرینش‌های هنری معلولان ایران در منطقه ۶ هم عضویت دارد. این دختر بااراده طی این سال‌ها در جشنواره‌های متعددی شرکت کرده و مقام آورده است. با او درباره فعالیت‌های هنری‌اش گپ‌وگفتی داشتیم که در ادامه می‌خوانید.  

 علاقه به فعالیت‌های هنری از چه زمانی در شما شکل گرفت؟
از کودکی به واسطه نابینایی، بیشتر از افراد عادی تحت تأثیر صداها و آواها بودم. در واقع، گوش من به صداها و آواها حساس بود. پدرم نخستین کسی بود که این موضوع را کشف کرد. همان سال‌ها یک ارگ کوچک برایم خرید و انگیزه‌ای شد تا آهنگ‌هایی را که از رادیو یا تلویزیون می‌شنیدم به دقت اجرا کنم. تمام این سال‌ها موسیقی را از خودم جدا نکردم و نواختن پیانو، گیتار، سه‌تار و تنبک را هم یاد گرفتم.


 شما را به‌عنوان نخستین نابینای فارغ‌التحصیل از هنرستان موسیقی ‌می‌شناسند. چطور وارد هنرستان موسیقی دختران شدید؟
سال ۱۳۸۴ با ورود من به هنرستان مخالفت کردند. برای ورود به هنرستان باید از اول راهنمایی وارد می‌شدم. بهانه آنها نابینایی من بود. افرادی همچون مرحوم رضایی، داود جعفری و آقای فیضی به‌عنوان کارشناس از سازمان کودکان استثنایی با من به هنرستان موسیقی آمدند. سرانجام موفق شدیم در جلسه شورای هنرستان آنها را راضی کنیم. در هنرستان موسیقی چون بایدساز دیگری انتخاب می‌کردم به پیشنهاد پدرم و علاقه خودم‌ساز سنتور را انتخاب کردم.


 از آنجا که‌ساز سنتور نیاز به دیدن مضراب و نت‌خوانی دارد، چطور از پس یادگیری این‌ساز برآمدید؟
منابع مکتوب برای من به‌عنوان نابینا وجود نداشت و مجبور بودم همه‌چیز را شنیداری یاد بگیرم. به همین دلیل، یادگیری‌ساز برای من سخت بود، اما باساز ارتباط گرفتم و موفق شدم. هنوز هم امکانی برای نابینایان در این زمینه فراهم نشده است.


 زمان تحصیل با چه مشکلاتی مواجه بودید؟
چون نمی‌توانستم مثل بقیه همسالانم کتاب بخوانم، همکلاسی‌ها و گاهی پدر و مادرم کتاب‌ها و نت‌های موسیقی را برایم می‌خواندند. بعدها که قصد داشتم به دانشگاه بروم هم با مشکلات بسیاری مواجه بودم چون کتاب‌های کنکور هنر برای من به‌عنوان یک نابینا وجود نداشت، نه کتاب گویا و نه کتابی با خط بریل. در هر حال، بعد از تلاش‌های مستمر دانشجو شدم و پس از گرفتن مدرک کاردانی به دانشگاه هنر رفتم. مدرک کارشناسی‌ام را هم از همان دانشگاه دریافت کردم. به‌تازگی در مقطع کارشناسی ارشد هم در رشته نوازندگی‌ساز ایرانی فارغ‌التحصیل شده‌ام. همیشه دلم می‌خواست دکترای موسیقی بخوانم، اما مقطع دکترای این رشته، در کشور ما وجود ندارد. به همین دلیل، برای ادامه تحصیل در خارج از کشور اقدام کرده‌ام، اما نتوانسته‌ام پذیرش بگیرم.


 بعد از ورود به هنرستان در جشنواره‌های مختلفی حضور داشتید. از این جشنواره‌ها و مقام‌هایی که به دست آوردید، بگویید.
جشنواره دانش‌آموزی «آوای مهر» نخستین جشنواره‌ای بود که سال ۱۳۸۶ در آن شرکت کردم و نوازنده برتر شدم. سال بعد از آن در جشنواره «معلولان مهرآوا» هم مقام نخست کشوری نوازندگی سنتور را کسب کردم. سال ۱۳۸۹ اجرای جنبی در جشنواره بین‌المللی فجر را برعهده داشتم، البته آن سال اجرا رقابتی نبود. در جشنواره «شمسه ۱» که سال ۱۳۹۰ برگزار شد هم جایزه ویژه گرفتم.
سال ۱۳۹۱ در دومین جشنواره نابینایان «صدای سپیده» در بخش‌ساز ایرانی به‌صورت مشترک با آقای مهدی الساق مقام نخست را کسب کردیم. در همان جشنواره از گروه ارغوان که یک گروه پاپ است به‌عنوان یکی از گروه‌های ویژه در جشنواره شمسه شهرداری تهران تقدیر و به‌عنوان گروه سوم انتخاب شدیم. البته ناگفته نماند که سرپرستی گروه ارغوان را هم که همه نوازندگان آن نابینا هستند برعهده دارم. در این سال در جشنواره «شمسه ۲» هم گروه ما و گروه سنتورنوازان که یکی از نوازندگانش بودم، تقدیر شد. ۴ سال بعد در فستیوال موسیقی معلولان که در کشور هند برگزار می‌شد تک‌نوازی کردم. اجرای برنامه در فستیوال معلولان در کشور تونس، با گروه نوای جم هم آخرین برنامه‌ای بود که در آن شرکت کردم.


 در حال حاضر به چه‌کاری مشغولید؟
شیوع کرونا باعث شده هیچ اجرایی نداشته باشم، بنابراین تدریس را هم به نابینایان و بینایان به‌صورت آنلاین دنبال می‌کنم. با توجه به اینکه قبلاً توضیحاتی در مورد نت‌ها به من داده شده، نت‌ها را بلدم و هنرجوها را به کتاب‌های نت‌خوانی ارجاع می‌دهم. با توجه به توضیح من و کتاب‌هایی که دارند، آموزش می‌بینند. زمانی که هنرجوی حضوری داشتم هم با لپ‌تاپ و نرم‌افزار نت‌ها را به هنرجوها نشان می‌دادم تا اشتباهی پیش نیاید.

 به نظر شما شهرداری چه اقداماتی باید برای نابینایان انجام بدهد؟
مناسب‌سازی معابر در اولویت شهرداری باشد. مناسب‌سازی نشدن همه معابر عمومی و بانک‌ها و... نابینایان را با مشکل مواجه کرده و تردد در اکثر مکان‌ها، اصلاً مقدور نیست. در مواردی هم که مناسب‌سازی انجام شده، سنگفرشی که مخصوص نابینایان جاگذاری شده به جای اینکه ما را در مسیر مستقیم و بدون مانع قرار بدهد، ما را با داربست و تیرهای برق مواجه می‌کند.
این را هم بگویم که خیلی دوست دارم شهرداری منطقه کتابخانه‌ای با کتاب‌های گویا و خط بریل احداث می‌کرد تا ما هم بتوانیم مثل دیگر افراد صاحب کتابخانه مخصوص خود باشیم.
علاوه بر این، کاش شهرداری‌ها با به کارگیری هنرمندان معلول در فرهنگسراها برای تدریس رشته‌های هنری از ما حمایت کنند. قبلاً به یکی از فرهنگسراها مراجعه کردم و حتی برای تدریس امتحان دادم و بعد از تشویق و تأیید گفتند عالی می‌نوازید، ولی نمی‌توانیم در فرهنگسرا برای تدریس‌ساز از شما استفاده کنیم. چرا من نباید هنرم را به افراد عادی آموزش بدهم؟ چرا با وجود جایگاه‌های شغلی مثل تدریس برای معلولان در فرهنگسراها ما را به‌عنوان آموزش‌دهنده نمی‌پذیرند؟ کاش شهرداری به ما اعتماد کند.

کد خبر 568499

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار زیر پوست شهر

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha