به گزارش همشهری آنلاین به نقل از مهر، کتاب «اعترافات آگوستین» نوشته جیلین کلارک بهتازگی با ترجمه رضا علیزاده توسط نشر چترنگ منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب یکی از عناوین مجموعه «قلههای ادبیات جهان» است که فشرده آثار ادبیات جهان را بهویژه ادبیات کلاسیک پیش از قرون وسطی را تا قرن بیستم در بر میگیرد.
سنت آگوستین روحانی و فیلسوف مسیحی دوران ابتدایی قرون وسطی است که سال ۳۵۴ میلادی متولد و سال ۴۳۰ درگذشت. اینکشیش رومی که متولد شمال آفریقا بود، از تاثیرگذارترین سنت فکری-فلسفی مسیحی در غرب است. یکی از مشهورترین تالیفات او، کتاب «اعترافات» است که پرخوانندهترین و مطرحترین اثرش محسوب میشود. خدا، زبان، روایت، ادبیات و ... از جمله موضوعات مهمی هستند که او در فلسفه خود به آنها پرداخته است. او یکی از فلاسفه مسیحی و نوافلاطونی محسوب میشود.
آنچه آگوستین در «اعترافات» درباره خودش، خدا، زبان و روایت گفته، در بافت دوران ابتدایی قرون وسطی قابل فهم است؛ زمانیکه اروپای غربی با زوال امپراتوری روم در حال شکلگرفتن و مسیحیت دینی هم دارای مقبولیت بود. عقیده آگوستین درباره اینکه متون را چگونه میتوان نوشت یا خواند و اینکه مردم در عمل چگونه در برابر زبان نوشتار یا گفتار واکنش نشان میدهند، با نظریات نقادانه معاصر ما پیوند دارد و جیلین کلارک هم بعضی از اینمفاهیم را به عاریه گرفته و کتابش را نوشته است. البته ضمن اینکار اشاره هم کرده که تفاوت زیادی بین نظریات آندوره و امروز وجود دارد.
کتاب پیشرو که برای معرفی و فهم «اعترافات» و زندگی سنت آگوستین نوشته شده، ۶ فصل دارد که بهترتیب عبارتاند از: «دنیای آگوستین»، «گونه ادبی: شرح زندگی»، «اعترافات راستین؟ روایت و حافظه»، «گفتن حقیقت: فن بلاغت و سبک»، «یافتن معانی: آگوستین در کارتاژ» و «خواندن اعترافات».
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
خوانندگان قرن بیستم تقریبا همیشه آگوستین را محکوم میکنند؛ چراکه زن متعهاش را دست به سر کرد تا مادرش بتواند اسباب ازدواج او را با کسی فراهم آورد که هنوز کودکی بیش نبود. رابطه آنان دیرپا و از لحاظ نیازهای جنسی ارضاکننده بود؛ پسری داشتند و آگوستین عمیقا به خاطر از دست دادن آن زن رنجیدهخاطر میشود؛ حتی هیچوقت نام اینهمسر را به ما نمیگوید. چطور دلش میآید؟ ولی معیارهای قرن چهارم کاری از دستش برنمیآمد. نامزد شدن پیش از آنکه دختر و در بعضی موارد پسر آماده ازدواج شوند، کاملا رایج بود. سن قانونی برای ازدواج دختر دوازده سال بود و اینکه دخترها در این سنوسال از نظر بیولوژیکی بالغ شدهاند، امری پذیرفته بود. همچنین رایج بود که مردان تا زمانی که شغلی برای خود دستوپا کنند، ازدواج را به تاخیر بیندازند. همچنین آبرومندانهتر این بود که برای خود جفتی اندرونی داشته باشند تا به فاحشگان پناه نبرند یا بدتر پی زن و دختر مردم نباشند.
من اصطلاح فنی رومی «متعه» را به کار میبرم که به معنی زنی است که رسما ازدواج نکرده، ولی او را شریک زندگی مردی خاص میدانند. «زن»، «معشوقه» یا «دوست دختر» فرضهای غلطی را انتقال میدهند. مردها معمولا دلایلی منطقی برای ازدواج نکردن با متعه خود داشتند. گاه زن نمیتوانست ازدواج رسمی کند، زیرا یا برده بود یا به هنرپیشگی یا به نوعی گدایی از طریق رقص و آواز اشتغال داشت. یا حتی اگر میتوانست ازدواج کند تقریبا از تعلق خود به طبقات فرودست در جامعهای که فرق طبقات در آن بر طبق قانون مشخص بود، اطمینان داشت. «طبقات فرودست» humiliores را حتی میشد برای گرفتن اعتراف شکنجه یا تنبیه جسمانی کرد که «آبرومندان» honestiores از آن معاف بودند. ازدواج با متعه به معنی چشمپوشی از تمام چیزهایی بود که آگوستین به محض اینکه ترتیب ازدواجش داده میشد، نمیتوانست روابطش را با او ادامه دهد. این امر بدیهی فرض میشد که مردی با زنان طبقه فرودست یا بردگان بر حسب اتفاق روابط جنسی داشته باشد، ولی روابط دائمی توهینی به زن قانونی محسوب میشد و خانواده عروسی آینده هرگز آن را برنمیتافتند.
اینکتاب با ۱۵۵ صفحه، شمارگان ۸۰۰ نسخه و قیمت ۳۳ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما