ابوظبی که همواره از میهمانان خود به گرمی استقبال کرده است این بار نیز با دست پر نخست وزیر عراق را روانه کشورش کرد. حاکم امارات در حرکتی منحصر به فرد نزدیک به 7 میلیارد دلار از بدهیهای عراق را به همتایان عرب زبان خود بخشید. تعیین سفیر امارات عربی متحده در بغداد نیز رهاورد دیگر سفر نوری مالکی به کشور کوچک حاشیه خلیج فارس بود.
شاید اقدام منحصر به فرد امارات عربی متحده در بخشیدن بدهیهای عمده عراق ابتدای امر گامی جدی در راه توجه مستقیم اعراب به این کشور آسیب دیده تلقی شود اما در این میان پرسشهای فراوانی از سوی ساکنان خاورمیانه مطرح میشود:« آیا دولت نوری مالکی میتواند از این هدیه استفاده لازم را ببرد ؟ آیا عراق این توانایی را دارد که در پاسخ میزبان خود رهاوردی بهتر تقدیم بزرگان امارات و جهان عرب کند؟ نوری مالکی چطور میتواند برادران عرب را از خود مطمئن کند؟ »
تاکنون همه بر این مسئله اذعان داشتهاند که کشورهای عربی جهان در رابطه با عراق دچار اهمال و فروگذاری از مسئولیتها و تعهدات خود بودهاند. اما این روزها دیپلماسی اعراب چرخش قابل توجهی داشته است. سران عربی یکباره به این موضوع واقف شدهاند که باید بغداد را مانند تمامی ابر شهرهای تجاری خود بیشتر مورد توجه قرار دهند. البته توجه خاص اعراب به عراق تنها در سایه پاسخگویی مناسب و واکنش فراخور عراق در برابر همه الطافی است که آنها برای کشور جنگ و آشوب در نظر گرفتهاند. سرآغاز همه برنامههای جمعی کشورهای عربی هم با اقدام امارات عربی متحده شکل گرفت. شاید این بهترین اقدامی بود که میشد در این بحبوحه سردرگمی و نگرانی به نوری مالکی مردد ارزانی داشت.
بخشیدن مبالغ هنگفت بدهیهای عراق را میتوان فرصتی مناسب برای دولت نوری مالکی دانست تا بلکه به این ترتیب با دریافت نخستین سیگنالهای مثبت از سوی اعراب، بتواندبه همه کشورهای عربی همسایه خود ثابت کندکه عراق نه تنها همواره خود را به آنها نزدیک دیده بلکه سعی داشته به نحوی ثبات و آرامش منطقهای را نیز برایشان فراهم آورد.
اما عراق باید به این موضوع پی ببرد که کسب اطمینان اعراب از طریق واگذاری امتیاز بهره برداری از عرصههای مختلف صنعتی و اقتصادی نیست. اگر نوری مالکی تا به حال در این گمان بود که با واگذاری امتیاز و سهام هر یک از زمینههای اقتصادی میتواند پشتوانه حمایتی اعراب را بهدنبال داشته باشد باید به این موضوع پی ببرد که توافق درونی و آشتی ملی در میان احزاب و گروههای داخلی این کشور تنها رویکردی است که اعراب به شدت بهدنبال آن هستند و به غیراز آن انتظار دیگری از عراق ندارند.
جهان عرب با این امید بدهیهای هنگفت عراق را به آنها میبخشند که روزی این دلارهای بخشیده شده برای رفاه بیشتر مردم ستمدیده عراق مورد استفاده قرار بگیرند، غافل از اینکه این موضوع بدون همبستگی و وفاق ملی در کشوری که هر گوشه از آن در دست قومی قرار دارد امکان نخواهد داشت.
مهمترین وظیفهای که هم اکنون دولت عراق بهعهده دارد پایان بخشیدن به همه تحرکات قومی و قبیلهای است که پایههای نظام سیاسی و اجتماعی این کشور را بیش از پیش متزلزل میکند. عراق یکی و برای همه است و به قوم و ملیت خاصی تعلق ندارد. آنچه همسایگان عراق از نوری مالکی و سایر مقامات انتظار دارند پرهیز از روند لبنانیزه یا بالکانیزه در عراق است. سران کشورهای عربی کرانه خلیج فارس و سایر اعراب جهان نمیخواهند که در عراق هم مانند لبنان هر قسمتی از یک وزارتخانه به دست قوم و ملتی جدا باشد.
بهنظر میرسد بیش از هر عاملی کشورهای عربی جهان نسبت به نوری مالکی و قصد و منظور حقیقی او ورای هر اقدامی یا حتی صداقت در انگیزههای درونی او اعتماد چندانی ندارند به این ترتیب نوری مالکی باید به طریقی برای تثبیت حکومت خود به همه این تردیدها پایان ببخشد. شاید در این میان خروج همه نیروهای خارجی بتواند تا میزان قابل توجهی عراق را در برابر انظار کشورهای عرب زبان میانه روی منطقه مستقل و بینیاز از هر دخالتی خارجی نشان دهد.
در حال حاضر عراق در موقعیتی است که بهاصطلاح عام توپ در زمین نوری مالکی است و او از فرصتی ناب برای بازگشت دوباره به جامعه اعراب و ایفا کردن یک نقش حیاتی در منطقه برخوردار شده است. مالکی هم اکنون این توانایی را دارد که کشورهای انباشته از سرمایههای نفتی کرانه خلیج فارس را با خود همراه کند، مانند آنچه در دیدار او با حاکم امارات روی داد. شاید دیگر زمان آن رسیده باشد که مالکی تامل اعراب را در دخالت در امور عراق نادیده بگیرد و با درکی صحیح از شرایط دیگر آن را بر اهمال و دریغ آنها تلقی نکند.
با همه این تفاسیر سؤالهای اصلی همچنان باقی است: « واقعا مالکی باید با این فرصتهای ناب چه کند؟ آیا او میتواند از اینگونه فرصتها برای نزدیکی و مجاورت بیشتر با همتایان عرب خود بهره بگیرد یا اینکه فاصله میان عراق و اعراب عمیقتر از پیش میشود؟»
طارق عبدالموید / الشرق الاوسط