همشهری آنلاین_شهره کیانوش راد: «چهل روز پس از حاج قاسم» به قلم «اسماعیل رمضانی» روایت اخبار و رویدادهایی است که از روز شهادت سردار تا ۴۰ روز بعد از آن جمعآوری شده است. رمضانی که از روزنامهنگاران باسابقه است در این کتاب، روزهای پرالتهاب پس از شهادت سردار را در ۳ فصل به نگارش درآورده است. «سرداری که سرباز شد»، «آه از غمی که تازه شود با غمی دگر» و «قاسم هنوز زنده است» ۳ فصل از کتابی است که در باغ کتاب و با حضور نویسنده، ناشر و معاون ارتباطات ریاست جمهوری و در حضور خبرنگاران رونمایی شد. به بهانه رونمایی از این کتاب با رمضانی گفتوگو کردهایم.
۱۳ دی ۱۳۹۹ یادآور شهادت سردار دلهاست. شما چگونه از این خبر تلخ مطلع شدید؟
صبح جمعه از طریق پیامکی که از طرف یکی از خبرگزاریها دریافت کردم از شهادت سردار مطلع شدم و بعد از آن خبر را از اخبار تلویزیون شنیدم که این ماجرا را تأیید میکرد.
آن زمان گمان میکردید که خبر شهادت سردار سلیمانی ابعادرسانهای وسیعی داشته باشد؟
صد در صد. میدانستم به یک جریان رسانهای بزرگ تبدیل میشود و دوره تب و تاب خیلی پیچیدهای را به دنبال خواهد داشت. من اخبار درگذشت آدمهای معروف را دنبال کرده بودم و این کتاب هم سومین کتابی است که با این موضوع نوشتهام. به همین دلیل از همان لحظه مطلع شدن از خبر شهادت سردار سلیمانی جرقه این کتاب در ذهنم خورد و ادامه پیدا کرد و تا ۴۰ روز بعد از شهادت حاج قاسم پیگیر اخبار و جمعآوری وقایعی بودم که اتفاق میافتاد.
چه تفاوتی میان اخبار شهادت سردار با درگذشت سایر افراد بزرگ و مشهور وجود داشت؟
م
وضوع شهادت در میان بود و مسئله ملی به اتفاق بینالمللی تبدیل شده بود. در آن زمان که سردار به شهادت رسیدند ما نمیدانستیم قرار است چه اتفاقی بیفتد. احتمال داشت جنگ شود و هیچ چیز قابل پیشبینی نبود. خبر شهادت سردار سلیمانی ابعاد رسانهای وسیعتری نسبت به اخبار دیگر داشت. به همین دلیل لحن این کتاب صرفاً گزارشی است. درحالی که کتاب دیگرم «چهل روز پس از هاشمی» لحن شخصی دارد. بهعنوان کسی که درگیر بودم و جزو نخستین آدمهایی بودم که بالای پیکر آیتالله هاشمی حاضر شدم، روایت شخصی از اتفاقاتی داشتهام که در کنار این رویداد افتاد. اما کتاب چهل روز پس از حاج قاسم صرفاً گزارش روایی از اتفاقاتی است که در آن ۴۰ روز افتاده و من هیچ دخالت و تحلیلی در متن نداشتهام. جاهایی که روایت شخصی داشتهام خیلی خیلی اندک بوده.
به این دلیل که ابعاد واقعهای که اتفاق افتاده آنقدر روشن بوده که نیاز نبوده شما متن اخبار را تحلیل یا ماجرا را روایت کنید؟
خیر. به دلیل حجم خبرهایی بود که آن روزها منتشر میشد. هر خبری بلافاصله با خبر دیگری تازگیاش را از دست میداد. شاید بتوان آن روزها را یکی از پرخبرترین و پررویدادترین تاریخ معاصر ما به شمار آورد.
چه تفاوت یا تشابهی میان اخباری که از رسانههای داخلی و خارجی منتشر میشد وجود داشت؟
حاج قاسم شخصیتی بسیار محبوب بین مردم بود و حضور مردم در مراسم تشییع این موضوع را ثابت کرد. طبیعتاً در آن شرایط حتی رسانههای خارجی به این موضوع میپرداختند و اگر شده به ظاهر هم نمیخواستند خودشان را مقابل مردم قرار بدهند. به همین دلیل میبینید که حتی سلبریتیهای خارجی هم درباره این موضوع صحبت میکردند. به هر حال در این کتاب همه آن اتفاقات، صحبتها، حاشیهها و حتی شایعهها همه و همه نقل و روایت شده به گونهای که هر کسی بتواند با خواندن این کتاب، سیمایی از آن دوران را تصور کند که آن روزها و بهخصوص ۴۰ روز پس از حاج قاسم چه تب و تابی وجود داشته است.
بهعنوان یک روزنامهنگار، آیا در آن ۴۰ روز خبر یا گزارشی بود که توجه شما را به خود جلب کرده باشد و بهطور خاص به آن پرداخته باشید؟
واقعیت این است که رسانههای ما در زمان شهادت سردار سلیمانی بهتزده شدند. به هر حال حاج قاسم شخصی بود که همیشه در میدانهای نبرد بود و هر لحظه این امکان وجود داشت که ما او را از دست دهیم. برای کسی که در صف اول میدان است، شهادت دور ازذهن نیست. اما زمانی که ایشان شهید شدند بهعنوان رسانه باید برای هر لحظه برنامه داشته باشیم. اگر همان روز اول شبکههای تلویزیونی یا رسانههای دیگر را مرور کنید تشتت عجیب و غریبی دیده میشود. مدام یک خبر را تکرار میکردند یا با یک نفر صحبت میشد.
چه تدابیری برای پوشش رسانهای رویدادهای بزرگ باید داشت؟
اصول شفافی وجود دارد که خبرنگاران براساس آن میتوانند عمل کنند. استراتژیهای اصولی در رسانههای ما تعریف نشده است. در رسانههای مکتوب و آنلاین و رسانه ملی هیچکدام پیشبینی آینده یا استراتژی برای پوشش خبری رویدادهای بزرگ اینچنینی تعریف نشده که اگر اتفاقی افتاد، چه کار باید بکنیم. به همین دلیل وقتی اتفاقی میافتد همه سردرگم هستیم و تا میخواهیم به خودمان بجنبیم میبینیم میدان رسانهای از دست ما در رفته است.
مهمترین ویژگی شهید حاج قاسم سلیمانی را در چه میبینید؟
نخواست دیده شود ولی همه او را دیدند. تلاشی برای دیده شدن نکرد؛ چیزی که خیلی از آدمهای سرشناس انجام میدهند، کار خاصی میکنند، خود را در معرض دید قرار میدهند و تلاش میکنند بیشتر دیده شوند. ولی حاج قاسم هرچه بیشتر در میدان آمد، سعی کرد کمتر دیده شود.
- سخنگوی دولت/حاج قاسم قهرمان نسل امروز و فردای ماست
«علی ربیعی» سخنگوی دولت و دستیار اجتماعی رئیسجمهور در مراسم رونمایی کتاب «چهل روز پس از حاج قاسم» گفت: «موضوع کتاب برش دیگری از شخصیت شهید قاسم سلیمانی برای امروز و فردای جامعه ایران است.» وی یکی از مهمترین ویژگیهای شهید سلیمانی را مردمی بودن او دانست و افزود: «شهید سلیمانی در جبهههای جنوب و شمال غرب حضور داشت و دلسوزانه فرماندهی میکرد. زمانی که سیل در استان خوزستان اتفاق افتاد، او مثل یک داوطلب هلالاحمر کنار مردم قرار گرفت و همه از بودن او در آنجا حس خوب داشتند.»
ربیعی گفت: «حاج قاسم چند وقت پیش از شهادتش تعبیری در مورد دختران وطن به کار برده بود وچقدر تعبیر خوبی بود اینکه گفت: بچههای ایران و دختران ایران، همه بچههای ما هستند.»
سخنگوی دولت شهید سلیمانی را الگویی برای نسلهای آینده دانست و افزود: «سلیمانی میتواند قهرمان ذهنی برای نسل امروز و فردای ما باشد. شخصیت حاج قاسم نباید فراموش شود و باید بیشتر پیرامون شخصیت او نوشته شود. نمونههای بسیار کوچکتر از شهید قاسم سلیمانی در هر جامعهای که باشد پیرامون آن بارها برای نسلها صحبت میشود. حتی قهرمانان دروغین درست میکنند برای اینکه به جامعه بگویند شما قهرمان دارید.
نجاتبخشهای دروغین در قالب آثار بزرگ سینمایی درست میکنند. حتی کشورهایی که تاریخ ندارند قهرمانهای تاریخی درست میکنند. ما قهرمانهای واقعی داریم و میتوانیم با پرداختن به شخصیت آنها به گونهای عمل کنیم که جامعه احساس کند آدمهایی وجود دارند که میشود به آنها، اتکا و آرامش خاطر پیدا کرد. کار خوب اسماعیل رمضانی و ناشر کتاب آقای تقی پورکاری ارزشمند است. کتاب بخشی از نوع دوم ماندگاری قهرمانهای جامعه ماست. ما قطعاً باید منشهای او را به جامعه یادآوری کنیم. قهرمانها با نوشتن و انتشار کتاب بهتر ماندگار میشوند. ما نیازمندیم که بیشتر درباره روح بلند قاسم سلیمانی نوشته شود و لذت ببریم از وجود آدمهایی که در کنار ما بودهاند.»
نظر شما