یکشنبه ۲۳ تیر ۱۳۸۷ - ۱۵:۱۵
۰ نفر

زهرا خدایی: همزمان با آغاز سکان‌داری فرانسه در اتحادیه اروپا، تعابیر و قرائت‌های مختلفی درخصوص اتحادیه مدیترانه سارکوزی ارائه می‌شود.

اینکه آیا او می‌تواند با توجه به عدم آمادگی کشورهای حوزه مدیترانه، ناهمگونی و عدم تجانس کشورها، این پروژه را عملی کند، مسئله‌ای است که تحلیل‌ها و اظهارنظرهای زیادی را متوجه خود ساخته است.

فرانسوا بایرو، رئیس حزب مردم فرانسه و کاندیدای سابق ریاست‌جمهوری فرانسه معتقد است که تاسیس چنین اتحادیه‌ای و عملی کردن آن امری بسیار دشوار و حتی غیرممکن به‌نظر می‌رسد.

او می‌گوید: «در حال حاضر اتحادیه اروپا با ۲۷ عضو با چالش‌ها و مشکلات زیادی مواجه است و هنوز راهکاری برای حل آن ارائه نشده، بنابراین اتحادیه اروپا با ضمیمه کردن اتحادیه مدیترانه به خود و ورود کشورهای جدید و رساندن اعضا به 44 عضو، چطور می‌تواند بر مشکلات عدیده خود فائق آید؟»

 به علاوه دیدگاه و اظهارات سارکوزی درخصوص اتحادیه از جمله نگاه وی از بالا به کشورهای عضو که می‌توان در این خصوص به سخنرانی وی در تونس اشاره کرد از دیگر مشکلات این پروژه است، او در سخنرانی مذکور در تونس گفت: «شما دارای نیروی کار بالا هستید و در عوض ما دارای دانش، تکنولوژی، استعداد و هوش هستیم.»

اظهارات خودخواهانه سارکوزی، انتقادات زیادی را متوجه وی کرد. او در اولین قدم، اتحادیه مدیترانه را بر پایه مدل کشورهای شمال در مقابل جنوب قرار داده و سوء‌تفاهمات زیادی را بالاخص در میان کشورهای آفریقایی به‌وجود آورد.

او در سخنرانی‌های پرطمطراق خود تاسیس اتحادیه مدیترانه را یکی از اولویت‌های سیاست خارجی خود می‌خواند، اما در ورای همه این سخنرانی‌ها و شعارهایی که با محتوای همکاری و همیاری منطقه‌ای سر می‌دهد، تنها هدف وی تبدیل کردن اتحادیه مدیترانه به پشتیبانی برای اتحادیه اروپاست. سارکوزی با تاسیس اتحادیه مدیترانه دقیقا استراتژی نئومحافظه‌کارانه‌ای را به سبک آمریکایی دنبال می‌کند.

اولین هدف وی آن است که مانع پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا شود و با پیوستن آن به اتحادیه مدیترانه، تسلی خاطری برای این کشور که همواره خواهان پیوستن به اروپا بود، باشد. در حقیقت یکی از اهداف پنهان این ایده است که نقش و جایگاه مسلمانان در مجموعه اروپایی تا حد زیادی تقلیل یابد.

سارکوزی همانند پیشینیان سابق خود همچون ژیسکار والری دستن و یا برلوسکنی، نخست‌وزیر ایتالیا از این امر واهمه دارد که با پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا- کشور مسلمانی که دارای 80 میلیون جمعیت است. ماهیت مسیحی و غربی اتحادیه اروپا تحت‌الشعاع قرار گیرد.

طبق آمارهای سال 2002، اروپا با 12 میلیون مسلمان که 5 میلیون آن در فرانسه ساکن‌اند، جمعیت قابل توجهی از اعراب مسلمان را در خود جای داده است و به وضوح می‌توان نقش و جایگاه این اقلیت را در کشورهای صنعتی اروپا که در بسیاری از موارد اهمیتی استراتژیک پیدا می‌کنند، مشاهده نمود.

از سویی گفته می‌شود که با پیوستن ترکیه، آلبانی، کوزوو به اتحادیه اروپا جمعیت این قاره به 100 میلیون نفر خواهد رسید و بدین ترتیب هژمونی مسیحی اروپا در معرض خطر قرار خواهد گرفت.

از دیگر دلایل تاسیس اتحادیه مدیترانه، استفاده از پتانسیل و بازار قاره آفریقا برای سرمایه‌گذاری مجموعه اروپایی است. در حال حاضر چین به عنوان بزرگ‌ترین سرمایه‌گذار در آفریقا، جایگاه تاریخی اروپا را به عنوان مستعمره قاره سبز اشغال کرده و سارکوزی سعی دارد تا این بازار را مجددا در دست اروپا قرار دهد.

از همین رو همه تلاش‌اش را می‌کند تا برای جبران شکستش در مجموعه اروپا، با صرف انرژی مضاعف، رضایت دو تن از روسای جمهور که ستون‌های اصلی جهان عرب هستند یعنی سوریه و الجزایر را برای شرکت در پروژه اتحادیه مدیترانه جلب کند.

گفتنی است که بوتفلیقه رئیس جمهور الجزایر همچنان دید مثبتی نسبت به پروژه اتحادیه مذکور نداشته و تاکنون خواهان توضیحات بیشتری از سوی سارکوزی شده است.

کشور الجزایر همچنین چندی پیش از فرانسه درخواست کرد تا در فکر ارائه تعریفی جدید به دنیای عرب از جایگاه اسرائیل در مجموعه جدید باشد.

لذا سارکوزی باید برای شفاف‌سازی پروژه خود، توضیحات بیشتری را به کشورهای حاشیه مدیترانه ارائه دهد. آیا او می‌تواند مجموعه‌ای از کشورهایی که جمعیتی بالغ بر 500 میلیون نفر دارد و مملو از تنوعات در زمینه‌های مختلف و متعدد است را در مجموعه‌ای گردهم آورد.

روزنامه لیبراسیون درخصوص اتحادیه مدیترانه سارکوزی می‌نویسد: «اتحادیه سارکوزی تنها یک پروژه بالقوه است که پارامترهای لازم را برای بالفعل شدن ندارد.»

این نشریه می‌افزاید: «عدم بودجه، محیط ژئوگرافیک تعریف شده و مشخص، نقشه راه دقیق و از همه مهمتر مخالفت آسمان‌ مهم‌ترین مشکلات اتحادیه است که برای از بین بردن هر کدام از آنها، چرخش 180 درجه‌ای لازم است.

بنابراین چالش‌های فراروی سارکوزی متعدد خواهد بود از جمله: سردی روابط میان ترکیه و اتحادیه اروپا، تغییر عقیده قذافی احتیاط و دوراندیشی مراکش، ملاحظات الجزایری‌ها، مشکلات حل‌نشده اسرائیل- فلسطین و نگرانی‌های لبنانی‌ها.

گفته می‌شود که یکی از دلایل اصلی شکست نشست بارسلونا(نشست مقدماتی‌ اتحادیه مدیترانه که در سال 1995 در شهر بارسلونا برگزار گردید) نیز تنوع حاکم بر ساختارهای کشورهای دوحاشیه مدیترانه بود که مانع از رسیدن به اجماع شد.

با بررسی نتایج تشکیل اتحادیه مدیترانه این مسئله مطرح می‌شود که سارکوزی باید از بسیاری از سیاست‌های غلط اروپایی در این پروژه چشم‌پوشی کند.

سخنرانی وی در تونس، نزدیک شدن وی به لیبی و سوریه و بسیاری دیگر از پارامترها سبب گردیده تا او پا را از همه محدودیت‌ها فراتر گذارد که بدون شک قربانی اصلی چنین فشارهایی، کشورهای عضو اتحادیه مدیترانه بوده که بدون در نظر گرفتن حساسیت‌هایشان آنها را وارد این جریان نادرست می‌نماید.

با همه این اوصاف، آیا اتحادیه سارکوزی، موفق خواهد شد؟ به نظر می‌رسد همه پارامترهای موجود در پروژه اتحادیه گویای عدم تعادلی است که تا مرحله عملی شدن فرسنگ‌ها فاصله دارد و هیچ‌یک از اعضای این  نهاد با توجه به مسائل فیمابینی سنخیتی با هم ندارند.

همشهری امارات به نقل از سایت جهانی‌سازی

کد خبر 57846

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز